1476-67

تقی مختار: نقش سینمای ایران در تحولات اجتماعی کشور
از انتقام گیری های شخصی تا قیام مسلحانه
و نکته ای درباره پنجاه سالگی «بررسی کتاب»

دیدار با دوستان فرهیخته، همیشه فرصت مغتنمی است و بخصوص اگر این دوست را سالها ندیده باشید.
سرشبی از روزهای هفته گذشته، شرکت کتاب در «وست وود» لس انجلس که مدتهاست از سوی شهردار محل به عنوان Persian Square شناخته شده، برنامه ای برای رونمایی چند کتاب تقی مختار و ایراد سخنانی از او ترتیب داده شده بود و این فرصت بسی مغتنم پیش آمد که با این دوست خردمند سالیان خوب و خوش و فعال گذشته ایران، دیداری داشته باشیم، مضافا آنکه چند تن از فرهیختگان دیگر نیز در جمع حاضران بودند.
آشنایی و دوستی من با تقی مختار هم به دلیل آن بود که او بازیگر و کارگردان سینما بود و هم به دلیل آنکه مثل خود من در نشریات مختلف قلم میزد و سردبیری چند نشریه سینمایی را به عهده داشت و از آن مهمتر، به این دلیل که در آن وانفسای به قول هوشنگ کاووسی «فیلم فارسی»، تقی مختار چهره ی متفاوت و مشخصی داشت و از همان جوانی تا میان سالی، نویسنده و منتقدی صاحب سبک را ارائه می کرد. تقی مختار در سخنان پرتفصیل خود، درباره تحولات سینمای ایران، از دهه چهل خورشیدی به بعد، و تا پیش از رویدادهای سیاسی- مذهبی ایران، به عنوان موج نوی متفاوتی با موج نو سینمای اروپا چه در ایتالیای پس از جنگ جهانی دوم و چه فرانسه سالهای 1960 میلادی نام برد ودر توضیحی دقیق تر، مجموعه این تحولات را هرکدام به نوعی موجی در میان امواج نو سینمای ایران دهه های چهل تا 60 عنوان کرد.
از فیلم «قیصر» ساخته مسعود کیمیایی آغاز کرد که این جوان جنوب شهر تهران که از دوران نوجوانی شیفته سینمای «وسترن» هالیوود و گردن کلفتی های آن بوده است، با چند رویداد اتفاقی، برای ساختن فیلم قیصر در نظر گرفته شد و از بخت خوب او، بهروز وثوقی، هنرپیشه مطرح آن زمان که در زمینه حق و حقوق بازیگری با اتحادیه یا سازمان تهیه کنندگان فیلم اختلاف داشت، به بازی در این فیلم پرداخت و تماشاگران آن دوره سینمای ایران که دیگر از تماشای فیلم های خانوادگی و رقص و آواز متأثر از سینمای هند، زده شده بودند به طور ناگهانی، فیلمی در برابر خود دیدند که اگر کپی کامل یک فیلم وسترن هالیوودی بود، ولی حال و هوای زندگی داش مشتی گری ایرانی و آنهم با بازیگری بازیکنان ایرانی را داشت. تقی مختار از این فیلم که از یکسو با نقد تند و تیز کاووسی و از یکسو با تحسین شبیه تقدیس افرادی چون ابراهیم گلستان روبرو شد، به عنوان آغاز انتقام گیری در فیلم های فارسی که در مرحله اول، به عنوان نمونه انتقام گیری شخصی بود نام برد که در مرحله ای دیگر توسط افرادی چون ابراهیم گلستان، به صورت انتقام گیری های سمبولیک در فیلم «اسرار گنج دره جنی» درآمد و در مراحل دیگر بصورت قیام مسلحانه نظیر فیلم هایی چون «تنگسیر» جلوه گر شد.
تقی مختار این تحولات را که در رأس آنها از یکسو جلال آل احمد، نوعی روشنفکر مذهبی و از سوی دیگر ابراهیم گلستان نوعی روشنفکر غیرمذهبی رهبری می کردند، نه فقط در سینمای دهه های چهل تا 60 بلکه در همین دوران در تئاتر و حتی نویسندگی و کتاب ایران به بررسی کشید.

1476-68

تقی مختار از آل احمد، نویسنده ای که پس از سرخوردگی از حزب توده مدتی در گروه منشعب، به رهبری خلیل ملکی جلوه گر شد و سپس خود رهبری یک روشنفکری مذهبی را به عهده گرفت به عنوان رهبر قطب نیرومندی در تحولات ناشی از پایه ریزی حکومت مذهبی ایران نام برد و از ابراهیم گلستان در رهبری قطب دیگری یاد کرد که گر چه با ساختن چند فیلم مستند برای شرکت دولتی نفت ایران، به ثروت سرشاری دست یافته بود بطوریکه خود را در برج عاج روشنفکری قرار داده بود ولی حمایت آشکار و یا پنهان گروه دیگری از منتقدان حکومت های وقت را به عهده داشت.
تقی مختار در سخنان خود، نگاه بسیار دقیق، موشکافانه و در عین حال بدون جانب گیری های خاص از یک دوره بسیار متحول تاریخ معاصر ایران را قبل از روی کار آمدن نظام کنونی، و بیشتر در زمینه تحولات سینمای این دو را عرضه کرد و امیدوارم همانطور که قول داده است در بازگشت به واشنگتن دی سی، متن کامل سخنرانی خود را برای مجله جوانان بفرستد.

***

تقی مختار پس از مهاجرت به آمریکا در دهه 1960، صرفا نویسندگی و تحقیق و پژوهش را مرکز فعالیت های خود قرار داده است. مدت بیست سال است که نشریه پربار «ایرانیان» را در واشنگتن دی سی اداره می کند، چند کتاب از جمله کتابی مجموعه مقالات خود را با عنوان «اوراق آئینه وار» یک نمایشنامه بنام «پروای سودا» و یک فیلم نامه با عنوان «آغوش بازکن» هم به فارسی و هم به انگلیسی را منتشر کرده است.
دیدار ما با تقی مختار وگرچه او فقط چند روزی در لس انجلس بود، صرف نظر از جلسه شرکت کتاب، در میهمانی ویژه و کوچکی که علی بزرگمهر، نقاش چیره دست و همسر گرامی او فریده خانم ترتیب داده بودند و نیز در یک رستوران ایتالیایی منطقه دل انگیز «وست لیک» که تقی مطابق معمول همراه آهو خانم، خواهرزاده عزیز خودش آمده بود، ادامه یافت. در این دیدار آخری، تقی مختار در محیطی کوچکتر و خودمانی تر، بعضی از جالب ترین و حیرت انگیزترین خاطرات سینمایی خود را از جمله درباره بیک ایمانوردی، مردی که گاه به علت سرمستی قادر به خواندن دیالوگ فیلم های خود هم نبود و یا این حال تهیه کنندگان سینمای ایران، برای آنکه به یکدیگر جهت بازی بیک در فیلم های خود پیش دستی کنند، صبح های زود در کنار خانه او کشیک می دادند تا او را به صحنه فیلمبرداری ببرند تعریف کرد و این بازیگر بسیار مطرح آن دوران ایران در زمان مهاجرت به امریکا و تا پایان دوره حیات، مردی منزوی و راننده کامیون های بزرگ امریکایی بود.

***

مجید روشنگر، مدیر و سردبیر فصل نامه «بررسی کتاب» در گردهم آیی شرکت کتاب، سخنان مشروحی درباره تقی مختار و بخصوص فیلم نامه او با عنوان انگلیسی “Open Your Arms” بیان کرد. و همانطور که رسم بسیاری از نویسندگان و ناشران ما در دوره وانفسای کتاب ناخوانده های ایرانیان است بغلی از نشریه جدید خود را همراه داشت. بررسی درباره شماره جدید «بررسی کتاب» را که از قضا، ارتباط هائی نیز با بعضی از سخنان تقی مختار دارد، به فرصت دیگری موکول می کنیم.
مجید روشنگر مدت 50 سال، نیم قرن است که بررسی کتاب را، 25 سال در ایران و 25 سال در امریکا و بدون وقفه منتشر می کند.
مطلب کوتاهی به نشانه تقدیر از این شخصیت برجسته فرهیخته و نشریه او فرستاده بودم که روشنگر آنرا در این شماره خود چاپ کرده است:
پنجاهمین سال فصل نامه «بررسی کتاب» به ستایشی بیش از یک تبریک نیاز دارد. هربخش آن همچون فرزندی است که او را با مهری نوازشگر و تدبیری اندیشمند، پرورش داده ای و این قبیله فرهنگ و هنر را در پنجاه سالگی آن با قامتی افراشته در مسیر تازه ای قرار داده ای. کاری است بس بزرگ و خدمتی سترگ به تاریخ معاصر ایران…