1493-85

Email: [email protected]

نخست پاسخ به 4 پرسش ایمیلی مخاطبان مجله جوانان از میان 7 پرسش که در دو هفته گذشته دریافت شده است:
مسائلی که با قرن 21 آغاز شده، راه حل و آینده جهان ـ آراء مردم در انتخابات کلید راه حل مسائل

پرسش: وضعیت جهان از دیدگاه شما که یک تاریخ نگار و روزنامه نگار با 59 سال تجربه هستید چیست؟
پاسخ: قرن 21 با درگیری های خونین (توسل به اسلحه) ـ فردی و یا دولتی آغاز شده و ادامه خواهد یافت و نتیجه اش تغییرات پایه ای و دگرگونی های ملّی و بین المللی وسیع خواهد بود. به عبارت دیگر؛ جهان با این مدیران، ده سال دیگر این نخواهد بود که اینک شاهد آن هستیم. این وضعیت با رویدادهای بی سابقه 9 – 11 آمریکا و عملیات نظامی افغانستان آغاز شد و به جنگ و تغییر مسیر تاریخ عراق انجامید، چند کشور ازجمله لیبی، سودان، سوریه و یمن دچار نوعی خاص جنگ داخلی شده اند با مداخله قدرت های جهانی و منطقه ای و عمدتا از طریق عوامل خود (پراکسی). جنگ داخلی با هدف تصاحب منافع در لیبی به تغییر رژیم و قتل معمر قذافی که در 1969 با کودتای نظامی قدرت را به دست گرفته و سوسیالیسم اسلامی برقرار کرده بود انجامید ولی آرامش برقرار نشده است و جنگ داخلی این کشور با همان هدف ها (عمدتا تصاحب درآمد نفت) ادامه دارد.

1493-86

یک گروه دهها هزار نفری در غرب مدیترانه پدیدار شده و مدعی خلافت شام و عراق (داعش – احیاء خلافت امویانِ دمشق و عباسیانِ بغداد) شده است و هرقدرت جهانی می کوشد که از این نمَد، برای خود کلاهی بردوزد. دست بردن به اسلحه در گوشه و کنار جهان افزایش یافته، ابزارهای فردی تازه برای آدمکشی ساخته شده و یا در دست ساخته شدن است. وضعیت سوریه، فرصت به روسیه داده که وارد میدان شود، قدرت نمایی کند و معادلات را به هم بریزد که سرآغازی تازه است و دنباله خواهد داشت. درگیری های مذهبی از نوع قرون وسطایی آن تجدید شده و یارگیری های متعاقب آن. کره شمالی ـ همسایه و متحد چین و روسیه بمب هیدرژنی آزمایش کرده است و متحدانش از طریق این دولت و به صورت نامرئی می توانند دیگران را تهدید کنند و در حالت دلواپسی و تغییر روش ها و سیاست ها قرار دهند. دولت ها سریعا سرگرم ساخت و تکمیل سلاحای شیمیایی و بیولوژیک هستند. جنگ افزارهای تازه از نوع سرد و نَرم به آزمایش گذاشته شده بویژه تسلیحات اقتصادی ازجمله تحریم و … و رسانه ای و انقلاب  اصطلاحا مخملی. رسانه ها بیش از پیش از صورت حرفه ای خارج شده و در دست جناح ها، کمپانی ها و اصحاب پول و قدرت قرارگرفته و به صورت PR (روابط عمومی) آنها عمل می کنند و درنتیجه توده ها اخبار واقعی تحولات، ضعف ها و قوت ها را به دست نمی آورند تا به خود آیند. فساد دولتی باعث روزافزون بودن فاصله دارا و ندار شده و ثروتمندان جهان به یک صدم نفوس گیتی کاهش یافته اند که خطر انقلابات متعدد به دنبال خواهد داشت. سوشیال میدیاها شده اند وسیله ای ارزان برای جمع آوری اطلاعات و نیز تبلیغ و سرگرم کردن مردم و اشغال اوقات فراغت آنان. بازی های دیپلماتیک به صورت فیلم های سینمایی هالیوودی درآمده و نمونه اش مذاکرات هسته ای با ایران و موضوع راه گم کردن دو قایق حامل چند تفنگدار (مارین) آمریکایی، اسارت آنان به دست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، رسانه ای شدن تحقیر و سپس رهایی آنان. ادامه به قهقرا رفتن و به قهقرا بردن عمدی ژورنالیسم اصیل و تاریخ نگاری که وظیفه دارند آزمندی ها، نادرستی ها و تقلب و کلاهبرداری هارا افشاء و مردم (توده ها) را روشن سازند تا اشخاص کارشناس، با تدبیر، دلسوز، پاکدامن و کامل را به وکالت (نمایندگی و مدیریت) برگزینند و با ایده پروگرِسیوهای آمریکایی آشنا کنند که گفته اند اگر افراد نالایق و نامتناسب با وضعیت روز و حل مشکلات مدیر شوند وضعیت وخامت بیشتری خواهد یافت و به عبارت دیگر، ریشه مسائل را باید در انتخاب مدیران بی تدبیر و نا متناسب جستجو کرد. نباید امکان داد که  انسان های بی تدبیر و خودخواه بر کرسی مدیریت ها و نمایندگی ها بنشینند و بر مسائل ملّت خود بیافزایند و آن را تضعیف کنند. بنابراین، کلید حل مسائل در دست رای دهندگان و صندوق های آراء است.

دو تحول بزرگ در اندیشه رای دهندگان آمریکا: دوری از سیاست بازان و توجه به مدافعان رفاه و برابری نسبی مردم

پرسش: انتخابات نوامبر 2016 آمریکا را که کَمپین آن از چند ماه پیش (18 ماه پیش از انجام!) و گرفتن وقت و سرگرم کردن مردم از این طریق آغاز شده است چگونه می بینید؟.
پاسخ: دور شدن گروهی انبوه از مردم از سیاست بازی ها و سپردن امور به دست اصحاب سیاست، و نشانه آن روی آوردن به یک میلیاردرِ قمارخانه دار، مستغلات دار و راه انداز مسابقه دختران برجسته و … زیرا که او بی پرده سخن می گوید، سابقه سیاست بازی ندارد و دم از حفظ قدرت آمریکا در جهانی می زند که شاهد ظهور قدرت های دیگر است. جمعی بسیار نیز پیرو «برنی ساندرز» ـ سوسیالیست و سناتور ورمانت شده اند که در اندیشه رفاه توده ها است از توجه به درمان، ازکارافتادگی، گرفتن مالیات بیشتر از ثروتمندان، قطع نفوذ کمپانی ها در تصمیمات دولتی و قطع میدیاکراسی و … و اعلام کرده است که از اصحاب سرمایه کمک تبلیغاتی دریافت نخواهد کرد.

1493-87

توجه به یک سوسیالیست در جامعه آمریکا که دولت های قبلی آمریکا نیم قرن تلاش کردند تا سوسیالیسم مارکسیستی را از پهنه جهان برانند پدیده تازه ای است. در اوایل قرن بیستم، آمریکا چند نامزد سوسیالیست برای شرکت در انتخابات داشت و حتی یک سوسیالیست شهردار میلواکی شده بود. سوسیالیسم «برنی ساندرز» متفاوت از سوسیالیسم مارکسیستی است. او خواهان رفاه مردم، برابری نِسبی آنان و حفظ قدرت جهانی آمریکا بدون اِعمال زور (اصطلاحا؛ سلطه گری) است.

خارج شدن شاه از ایران
هنوز از صورت معمّا خارج نشده است

پرسش: شما که در جریان انقلاب سال 1357 بودید، آیا می توانید مرا روشن کنید که در کشوری که مردم آن ـ دست کم در شهرها در رفاه بودند، احترام جهانی داشت و … چرا انقلاب شد و چرا شاه اقدام مؤثر برای برقراری آرامش و انجام خواست ها نکرد و در دوازدهمین ماه انقلاب کشور را تَرک کرد. این وضعیت برای من یک معمّا شده است؟.

1493-89

پاسخ: نه تنها برای شما، برای بسیاری از تاریخ نگاران هم هنوز یک معمّا است. به جای توضیح بیشتر که نیاز به نوشتن یک کتاب ده جلدی دارد، چند عکس را ارائه می دهم؛ از تظاهرات ماه نوامبر 1977 مقابل چمن کاخ سفید که شاه برای ملاقات با پرزیدنت کارتر به آمریکا دعوت شده بود و برخی براین باورند که ماجرا از پیش طرح ریزی شده بود تا شاه تحقیر شود، تا انتشار نامه جعلی ـ دولتی در روزنامه اطلاعات و سپس نوعی سکوت و بی تصمیمی های شاه در برابر تظاهرات و خواست ها، دو بار تغییر دولت، رفتن ژنرال هایزر به تهران و مذاکره با فرماندهان ارتش و شاهد پرواز هلی کوپتر حامل شاه به سوی مهرآباد بودن از بالکن ساختمان نظامی واقع در چهار راه عباس آباد، تا آخرین ملاقات شاه با شاپور بختیار که نخست وزیری او مورد تأیید سنای ایران قرارگرفته بود و افتادن افسران ارشد بر پای شاه در فرودگاه که از ایران خارج نشود و به آنان اجازه دهد که آرامش برقرار سازند. برخی از مورّخان، فشار خارجی و فریب خوردن شاه را بی تاثیر نمی دانند. به باور چند صاحب نظر، برخی از خارجیان نمی خواستند که ایران قدرت منطقه با مردمی در رفاه و سربلند باشد.
شاه با بانویش 16 ژانویه 1979 وطن را به قصد اَسوان (جنوب مصر) ترک کرد. رفتنی که برخلاف وعده، بازگشت نداشت.