1660-61

گفتگویی اختصاصی با جمشید اکرمی ژورنالیست برجسته و استاد فیلم و سینما
به بهانه نمایش آخرین فیلم جعفر پناهی «سه رخ» 3Faces

حكومت ايران با حكم زندان و ممنوعيت كاري، مي خواهد ماجراي جعفرپناهي، درس عبرتي براي فيلمسازان باشد
آيا پناهي تحت تاثيركيارستمي است؟

 به بهانه نمايش فيلم سه رخ در امريكا، با جمشيد اكرمي ژورناليست نامدار و استاد فيلم و سينما گفتگو كرديم. جمشيد اكرمي را بسياري بعنوان يك منتقد صاحب سبك و توانا مي شناسند و ديدگاههاي او درباره سينما وفيلمسازان در رسانه هاي ايراني وغيرايراني انعكاس گسترده اي داشته است. 

 مي پرسيم فيلم سه رخ آخرين ساخته جعفر پناهي كه جايزه بهترين فيلمنامه فستيوال كن را به دست آورد، اينك در شرايط ممنوعيت كاري اش، درحال پرواز جهاني است. به راستي در حاليكه جعفر پناهي آبرو و حيثيت براي سينماي ايران در سطح جهاني
مي آورد، چگونه صاحب منصبان هنر اين چنين بيرحمانه با او در ايران برخورد مي كنند و
او را از ساختن فيلم باز مي دارند، كه البته ديديم جعفر پناهي از پاي نمي افتد و در هرشرايطي فيلم خود را مي سازد.
جمشيد اكرمي ميگويد: حكومت ايران با اين برخورد ظالمانه، با اين اجحاف آشكار مي خواهد از جعفر پناهي يك مثال و يك نمونه بسازد كه اگر فيلمسازان به رهنمودهاي آنها توجه نكنند اينگونه تنبيه مي شوند. به پناهي فشار مي آورند تا درس عبرتي براي بقيه فيلمسازان باشد. پناهي مي گويد من هيچگاه شئونات وقوا نين را زيرپا نگذاشتم، به هيچ ايده و مرام و شخصي توهين نكردم به همين جهت دربرابرحكم دادگاه مي ايستم.
سال 2010 پناهي را زير شلاق اتهامات گرفتند، او را به محاكمه كشيدند. 6 سال زندان و 20 سال ممنوعيت فیلمسازی برايش صادر كردند. و حتي ۳ ماه هم رندانی شد، ولي ديديم كه او در برابر اين حكم ايستاد. محافل سينمايي، فستيوال ها و مدافعان حقوق بشردنیا هم به اعتراض برخاستند و جمهوري اسلامي ناچار شد او را از زندان آزاد كند. ولی به او حكم ممنوعيت ساخت فيلم داد. پناهي با اشراف به اينكه نمي تواند فيلم هايش را در ايران نمايش بدهد، به طور زیر زمینی به ساختن فيلم ادامه داد. او اين بار با بهره گیری از همين محدوديت، درواقع به یک جور آزادی پنهان رسید که آرزوی هر فیلمسازی ا ست که زیر سلطه حکومت های تمامیت خواه کار می کند. او توانست بدون گذر از سانسور فيلم هاي خود را بسازد و روانه فستيوال هاي جهاني كند و جایزه های معتبری هم بگیرد
در بازي موش و گربه ميان پناهي و دولت، در اصل برنده اصلي پناهي بوده. جالب اينكه وقتي فيلم سه رخ برای نمایش در كن انتخاب شد، مقامات داخل ايران از طريقي به پناهي پيام دادند اگر اظهارندامت كند، به او اجازه سفر ميدهند. ولي پناهي حاضر به قبول اين پيشنهاد نشد و گفت من مرتکب جرمی نشده ام که برایش عذر خواهی کنم.
اين ممنوعيت ها، در واقع خلاقيت هاي هنري جعفرپناهي را هم شكوفا تر كرد، سبب شد او با دوربين به نحوی خاطره نگاری شخصی کند، دور از چشمان سانسور حکومتی و در محدوده هایی مثل خانه خودش در تهران یا ویلایی در شمال با داخل یک تاکسی .
برای ساختن سه رخ ناچار شد به روستاي زادگاه پدر و پدربزرگ خود در نواحی ترک نشین شمالغربی ایران برود و در كنار مردمي كار كند كه او و خانواده اش را از سالهاي دور مي شناختند روستائيانی که پناهي را درك می كردند، كمكش كردند و وقتي مامورين متوجه ساختن فيلم سه رخ شدند، ديگر دير شده بود. اهالي روستا هم اطلاع از ساخت فيلم را حاشا كردند.
پناهي توانسته به خوبی با محدودیت هایی که برایش ایجاد کردند مقابله کند. او وقتي ديد جلوي سفرش را به خارج و حضورش را در فستيوال ها گرفته اند، خودش بازيگر فيلم هايش شد تا عليرغم تلاش مسئولان سينمايي در ايران برای حذف و به حاشیه راندن او ، با حضور در فيلم هايش به سراسر جهان سفر كند و حضورش را نشان بدهد. اصولا پناهي با آگاهي خاصي اين دوره را پشت سر مي گذارد و به مخاطبانش مي گويد اين فیلم ها خاطرات شخصي من است و با وجود ممنوعيت ها، من با فيلم هايم با شما ديدارمي كنم.
 مي پرسيم با توجه به اينكه فيلم هاي جعفرپناهي، يك تراژدي خاموش و بيصدا است او با ظلم در مورد زنان و كودكان مقابله مي كند او با مردسالاري مي جنگد. در برابر زن ستيزي مي ايستد .آيا اين حس از كودكي او، از خاطرات اش، از فضاي زندگي گذشته اش نشئت مي گيرد يا از تاثيرات جامعه مي آيد

1660-59

—فيلم آخر پناهي مثل اغلب فیلمهایش كيفرخواستي است درمورد اجحاف به زنان، ،پژواك صدای مردي است كه خودش اسير محدوديت و فشار و تبعيض است و به خوبی می تواند تبعیضاتی را که در حق دیگران می شود درک کند. فيلم سه رخ، يك اثر شاخص است با حركت هاي ظریف دایره وار دوربین و نما های طولانی که وجه تشخص کار پناهی است. فيلم عمیق و تفكرانگيزی است، شما وقتي از سالن سينما خارج ميشويد همچنان تاثیرات ذهنی فیلم را همراه دارید.
پناهي با شناخت اقشار جامعه و با توجه به محدودیت های خودش، نسبت به ظلم و تعدي و فشار،یک برداشت ديگري دارد که توام با خلوص و همدردی است و به همین دلیل از سوي جشنواره ها تحسين شده و همين کار او را متمایز می کند
 بنظر مي آيد جعفر پناهي، تا حدي در فيلم هاي اخير خود خصوصا سه رخ تحت تاثيراستادش عباس كيارستمي است.

– – اين فيلم پناهي شاید غيرتيپيكال ترين فيلم اش باشد. او دور بینش را که همیشه در فضا های شهری بود این بار به روستاها برده و صحنه هایی از فیلم یاد اور سه گانه کوکر کیارستمی است ، فیلم های خانه دوست کجاست، زندگی و دیگر هیچ، و زیر درختان زیتون. فیلم داستان یک جستجوست وبافت شبه مستند دارد.
از ديدگاه من، پناهي شاید مي خواهد تجليلي از كيارستمي بكند، من حس کردم فیلم لحن سوگوارانه ای هم دارد. شاید پناهی مي خواسته شمشير به خاک افتاده یی را از روی رمین بردارد و مسير ی را
ادامه بدهد.
خودش البته مي گويد چنين نظري نداشته، چون زماني به فکر ساختن این فیلم افتاده كه كيارستمي زنده بوده. ولي اگر حالا شباهت هایی هست از این بابت خوشحال است.

1660-58