1551-26

1551-27

رامین یوسف زمانی از یک خانواده بزرگ هنرمند می آَید، از پدر که استاد موسیقی بود، برادر و دیگر اعضای خانواده که هر کدام بعنوان حرفه ای ترین نوازندگان، آهنگسازان و رهبران ارکستر فعالیت داشتند و خود نیز سابقه طولانی در نوازندگی در ارکستر سمفونیک و فیلارمونیک و خلق آهنگهای بسیاری دارد، رامین اخیرا در شوی بزرگ America’s Got Talent نیز در اولین رقابت ها پذیرفته شده و همچنان پیش میرود.
• می دانیم که رامین یوسف زمانی به دنبال تجارت هنر نیست، در پی موسیقی راستین است می پرسم آقای یوسف زمانی، شما موسیقی را چگونه و از چه سن و سالی آغاز کردید؟
می گوید: من بهرحال پسر بزرگ پدر استاد یوسف زمانی هستم، من با هنر در خانواده آشنا شدم، خطاطی، شعر و موسیقی با خانواده ما عجین بود. پدرم لحظه ای از زندگی من را ضبط کرده، زمانی که من شیر مادر می خوردم و زیر لب زمزمه می کنم. پدر از همان کودکی به من توجه خاص داشت، من از سن سه چهارسالگی می خواندم، از همان زمان ویلن می نواختم تا وارد هنرستان موسیقی شدم، از همان سن کم وارد ارکستر سمفونیک، بعد وارد رادیو تلویزیون شدم، درست 28 سال در ارکستر سمفونیک و رادیو تلویزیون فعال بودم بعد در ارکسترهای مختلف دیگر در ضمن زیر نظر استاد توماس کریستین دیویس، که همسر ایرانی داشتند و مقیم ایران بودند و استاد پدر ما هم بودند، 10 سال تحت تعلیم و نظر بودم، بعد با ارکستر سمفونیک به اتریش و آلمان، مسافرت کرده و بعد در کنسرت های مختلف دیگری حضور داشتم.
• حس پدرتان در مورد پرواز شما چه بود؟
– پدر به من احساس خاصی داشتند من از همان بچگی با پدر همراه می شدم، با پدر به رادیو تلویزیون و ارکستر سمفونیک می رفتم. پدرم یک ساز گرانقیمت خاص داشتند که همه نوازنده های با سابقه از این ماجرا خبر داشتند. پدر آنرا به من هدیه داد. من سعی کردم این لطف را قدر بگذارم، پدر از پیشرفت من خوشحال بود از اینکه با همه عشق در مسیر موسیقی راستین پیش میروم. 2 روز قبل از رفتن، گفت من خیلی از تو راضی هستم، این برای من خیلی ارزشمند بود، چون رضایت پدر و مادر در زندگی آدمها نقش مهمی دارد درخانواده، پدر ومادر معتقد به انسانیت بودند و زندگی الهی گونه داشتند، تعصب در خانه ما نبود، من یاد گرفتم که هرکس که موفق است پیشینه رضایت پدر ومادر بدنبال اوست. سرمایه هایی که تکرارشدنی نیست.
• هنرمندانی که در نهایت نوجوانی به دنیای بزرگهای هنر پا می گذارند، به جمع هنرمندان با سابقه پیش کسوت می پیوندند، گاه بعضی هایشان می گویند ما نوجوانی خود را گم کردیم شاید یک دوره بسیار طلایی عمرشان در مسیر عشق تان به هنر گم شد حس شما در مورد این دوره چه بود؟
– یادم هست در سفری به سنندج زادگاه خانواده، برای حضور در امتحانات، در مسیر خود با چند مرد پا به سن گذاشته همسفر بودم، باور کنید هنوز بعد از سالها به یاد آن حرفها، رهنمودها و تجربه های تلخ و شیرین آنها می افتم، براستی در آن سفر درس ها آموختم بعدها در سنین پائین در انجمن خوشنویسان، با کسانی در یک کلاس بودم، که 20 تا 30 سال از من بزرگتر بودند این افتخاری بود که با چنان اساتیدی هم دوره هستم، بافت خانوادگی ما چنین بود و بروی آینده من تاثیر گذاشت در خانواده ای بزرگ شدم، که اساتید شعر و موسیقی و هنر رفت و آمد داشتند.
من همیشه از اینکه از سنین نوجوانی با این اساتید حشرونشر داشتم سرافراز و خوشحالم من در زمینه ورزش هم با قهرمانان سر وکار داشتم در رشته شنا، تا پای رقابت های قهرمانی رفتم. شانس بزرگم همراه شدن با تیم های ورزشی و ارکسترها به خارج از ایران بود. بعدها به کانادا رفتم، در کنار عموی بزرگوارم، دوره هایی را گذراندم، البته قبل از من برادر کوچکترم شاهین آمده بود.
یک شانس بزرگ من این بود که من در ایران اولین خواننده پاپ بعد از انقلاب بودم، با کمک برادرم شاهین و تنظیم آثاری از عموی هنرمندمان، از سال 1377 من می خواندم، و این رشته را در کنار نوازندگی دنبال کردم.
• خبرداریم که فعالیت هایتان در خارج ادامه یافته؟
– من در امریکا با ارکسترهای بزرگ از جمله ارکستر بزرگ سانتامونیکا، بعد ارکستر فیلارمونیک بورلی هیلز به رهبری ایرانی سرافراز مهران تبیانی کار کردم که هنوز با موزیسین برجسته و نوازندگان بین المللی همکاری می کنم خوشبختانه 10 سال کار در اروپا با ارکسترهای بزرگ در اتریش و آلمان به من تجربه های ارزشمندی داد که اینک قابل بهره برداری است.

1551-28