1404-69

1404-70

هر بار که با نادر صدیقی چهره با سابقه و پیشگام رادیو تلویزیونی حرف میزنیم، از او می آموزیم، اینکه با صدای پرقدرت و جذاب و توانایی های خاص، همچنان از پیشتازان و چهره های محبوب مردم است.
اینبار نادر صدیقی راکه از سفرپراک بازگشته و برای دیدار دوستان و فامیل از واشنگتن دی سی به لس آمده در جوانان رادیو به حرف می کشیم.
• می پرسیم درباره فعالیت هایتان طی یکسال اقامت در پراگ برایمان بگوئید، چه شد ناگهان رفتید و چه شد برگشتید؟
می گوید: درواقع رفتن من به پراگ بخاطر درخواست مدیرعامل رادیوی اروپای آزاد – رادیو آزادی بود بخاطر مشکلات مالی که پیش آمده بود.  می خواستند  دفتر رادیو فردا در واشنگتن را تعطیل کنند و از من خواستند که به کادر پراگ ملحق شوم. من ضمن به اعتراض گفتم: چرا حالا که رسانه های بزرگی مانند BBC حضورشان را در واشینگتن پررنگ تر می کنند ما باید تنها دفتر رادیو فردا را در پایتخت آمریکا که مرکز اخبار و رویدادهای سیاسی است تعطیل کنیم. با اینکه جملگی با این استدلال موافق بودند ولی سرانجام تنها نمایندگی بخش فارسی این رسانه بزرگ در واشینگتن تعطیل شد و من هم به پراگ منتقل شدم وآنجا با دوستان بسیار نازنین و قدیمی که پیشتر در سازمان رادیو – تلویزیون ملی ایران فعالیت می کردیم، دوباره همکار شدم وتمامی خاطرات خوب گذشته، زنده شد. از سوی دیگر از آشنایی و همکاری با نسل جوان روزنامه نگاران ایرانی خوشحال شدم.
• از شهر پراگ و زمستان طولانی آن برایمان بگوئید.
– پراگ یک شهر هنری است. در نخستین نگاه، این را می توانید از ساختمان ها ولباس پوشیدن و خیابان های زیبای آن شهر تجربه کنید. ذکایی عزیز شاید باورت نشود ولی هر وقت که من در خیابانی توقف می کردم، همیشه سرم بالا بود! چون آنقدر در ساختمان ها هنر و زیبایی معماری بچشم میخورد که هر بار از کنارشان رد می شدم، ظرافت دیگری از هنر معماری را می دیدم. واقعا پراگ شهر زیبایی است. در مورد مردم این شهر باید بگویم  که با بیگانگان زیاد تفاهم ندارند! این مسئله دلایل تاریخی دارد که خود چک ها به این نکته اشاره می کردند که در تاریخ هر مشکلی که عارض این ملت و کشور شده از سوی بیگانگان بوده که همواره مشکل آفرین بودند وگرنه مردم چک، انسان های بسیار صلح طلب بوده و هستند. در شهر پراگ کمتر مردمانی را می بینید که به زبان های دیگر حرف بزنند. در این مورد یک همکار چک برای من این گونه توجیه کرد که چون سالها در سیستم کمونیستی زندگی می کردند این تعصب را پیدا کردند که از آموختن و سخن گفتن به زبانهای دیگر و حتا زبان روسی که زبان سیاسی غالب بود، بپرهیزند ولی حالا که به اتحادیه اروپا پیوسته اند در سیستم آموزش و پرورش تجدیدنظر کرده اند و زبان دوم هم به سیستم آموزشی اضافه شده است.
مردم چک بسیار انسان های با ادب و با فرهنگی هستند وجوانان با ادبی دارند. شما در خیابان ها، عربده و حتا یک صدای بلند نمی شنوید و هنگامی که در وسایل نقلیه عمومی هستید جوانترها صندلی خودشان را به مسن ترها می دهند. یکی دیگر از محاسن این ملت حیوان دوست بودن آنهاست. البته یک ایرادی هم در شهر پراگ به چشم می خورد! اینکه شما گوشه ای پیدا نمی کنید که مردم سیگار نکشند؛ پیر وجوان هم ندارد و حتی درمکان های عمومی و ازجمله در رستوران ها هم سیگاری ها دود به پا می کنند. این امر برای افرادی چون من که اهل سیگار نیستند، زندگی در پراگ را تا اندازه ای دشوار می کند. البته اخیرا در بعضی از رستوران ها، بویژه در بخش مرکزی شهر، قسمت سیگاری ها را از غیر سیگاری ها جدا کرده اند.
• در مورد برگشت به امریکا و برنامه هایی که در پیش دارید برایمان بگوئید.
– درحقیقت مدیران رادیو آزادی و بویژه مدیر رادیو فردا متوجه شدند که من باید در واشنگتن حضور داشته باشم. با این ترتیب من دوباره به واشنگتن برگشتم و کار خود را شروع کردم. خودتان می دانید که در اینجا کار رسانه ها بسیار مهم وسخت است چون سیل رویدادها همواره جاری است و من سعی می کنم که مهم ترین ها را برگزینم ولی صرفا نه بخاطر مهم بودن آنها بلکه به توجه به این امر که مخاطب ما به چه مسائلی توجه می کند و به چه موضوعاتی بیشتر علاقه دارد. در زمینه همکاری با صدای امریکا و رادیو فردا که پیشتر پرسیدید باید بگویم که این دو رسانه در زیر یک چتر و یک نهاد هستند. همکاری هایی داریم ولی هرکدام از این مجموعه ها به صورت جداگانه و مستقل فعالیت می کنند چون رادیو و تلویزیون هرکدام فرهنگ و تکنیک کاری جداگانه ای دارند ما در بعضی از مسائل با هم همکاری می کنیم ولی رادیو فردا در مورد کارهای روزانه خط مشی خودش را دارد.
• امروزه صدای امریکا دیگر یک تلویزیون است، آیا رادیو فردا هم قصد چنین کاری را دارد؟
– در رادیو فردا تنها قسمتی از بخش خبر بامدادی به صورت تصویری ارائه می شود. برنامه «صبحانه با خبر» رادیو فردا به صورت تصویری است که این برنامه تلویزیونی نیست فقط نشان دادن حال و هوای اجرای این برنامه است که خیلی هم مورد استقبال قرار گرفته است؛ البته دوستان می کوشند که هرچه بیشتر و تا آنجایی که امکانات محدودشان اجازه می دهد، تکنیک های تلویزیونی این برنامه را بهتر و بهتر بکنند.
• بعنوان یک پیشگام با تجربه نظرتان در مورد رادیو و تلویزیون های ایرانی اینجا چگونه است؟
– من بعضی مواقع تاسف می خورم و در بعضی موارد به آنها آفرین می گویم! شما ببینید که چقدر این ایرانیها استعدادهای خوبی دارند که باید از آنها استفاده شود. متاسفانه تلویزیون های ایرانی یک بعدی شده اند ولی از چندی پیش، تلویزیون «من و تو» با کاری بسیار متفاوت وارد این بازار شده. این تلویزیون درFacebook دو میلیون طرفدار دارد، کدام تلویزیون دیگری اینقدر طرفدار دارد؟ طرفداران رادیو فردا که اینقدر بین مردم مقبولیت دارد، اخیرا در Facebook به بیش از یک میلیون افزایش پیدا کرده. پس  رمز موفقیت برای این رسانه ها، بهره گرفتن از کادرهای خوش فکر واستعدادهای خوب ایرانی است که در همین شبکه ها باید استعدادیابی شوند و از آنها استفاده کنند تا بتوانند زنده بمانند. از طرفی به تلویزیون های خصوصی که بیشتر شان در لس آنجلس هستند باید آفرین گفت که با دست خالی شروع کردند و با دست خالی ادامه می دهند! و بنظر من این کار جرات و توانایی می خواهد. بسیاری، از این شبکه ها انتقاد می کنند ولی آنها باید بدانند که این مجموعه ها از کجا و با چه امکانات اندکی شروع کرده اند واینک در کجا هستند. حتی خود شما در مجله جوانان در شرایط نه چندان مطلوب اقتصادی چگونه توانستید خود را سرپا نگه دارید. شما با مدیریت خوب این مشکلات را پشت سر گذاشتید و حتی با روز حرکت کردید. در  مجموعه خودتان درکنار مجله، رادیوی جوانان را به راه انداختید و سایت مجله را برپا کردید و حتی دیدم که ماهنامه ای هم برای ایالات مختلف در آمریکا چاپ کرده اید. این کارها آفرین و دست مریزاد دارد. به این  ترتیب  سایر مدیران شبکه های ایرانی هم اگر خودشان را با روز هماهنگ نکنند و با شرایط نوین همآهنگ نشوند، شکست می خورند. امیدوارم که موفق بشوند.

1404-71