1387-7

1388-31

• یک نام و یک چهره آشنا با یک کارنامه درخشان، آنا جانبازیان، طراح رقص و رقصنده بزرگ و دختر شایسته و برومند استاد زنده یاد جانبازیان بزرگ رقصنده وطراح رقص و استاد راهگشا وبدعت گذار باله در ایران
با فیروزه خطیبی روزنامه نگار برجسته و آنا جانبازیان که یک برنامه بزرگ پیشرو دارد گفتگو می کنیم با درود بسیار به فیروزه عزیز و آنا جانبازیان گرامی
درود بر شما و سپاس دارم که این موقعیت را ایجاد کردید تا در کنار هم باشیم. هربار که آنا جانبازیان اعلام می کند که برنامه ای روی صحنه می آورد به راستی از یک حادثه خبر می دهد و یک حادثه بزرگ را اعلام می دارد آن هم در لس آنجلس شهری که می توان پایتخت هنر دنیا محسوب شود به این ترتیب یک نام جهانی برای خود ایجاد می کند و من فرصت را محترم می شمارم و با او گفتگو می کنم دوست دارم بدانم چه برنامه ای در پیش داری تا بپردازیم به پیشینه ی کارتان؟
– برنامه ای که این دفعه طراحی کردم آن چیزی است که بر من گذشت برادر من از سرطان درگذشت و من از این حادثه بسیار ناراحت بودم و می خواستم احساسم را از آن حادثه ای که در زندگی برای ما رخ داد با برنامه ای به روی صحنه بیاورم.
• کی این حادثه اتفاق افتاد؟
– تقریبا یک سال پیش و در طول مدتی که من داشتم این کار را طراحی میکردم متوجه شدم که فقط من نیستم که عزیزی را از دست داده ام و خیلی ها هستند که در چنین وضعیتی اند و من فکر کردم که این بهترین فرصتی است که بتوانم به بهترین گونه به همه کسانی که الان دارند می جنگند با این بیماری هولناک به نوعی کمکی کرده باشیم و تصمیم گرفتم این برنامه را تقدیم کنم به همه این اشخاص بخشی از درآمد این برنامه  را تقدیم کنیم به سازمان وانجمن سرطان امریکا.
فیروزه: من افتخار این را داشتم که چند روز پیش ازنزدیک تمرین شما را ببینم هیچ چیز منفی در این مضمون وجود ندارد و مثل کارهای گذشته شما یک انرژی شگفت انگیزی در این رقص وجود دارد که شما را وارد یک فضای عجیبی می کند همان طور که می گوئید در آن جا مرگ و زندگی رو درروی هم قرار می گیرند. اینها چیزهایی هستند که به زبان رقص خیلی زیباتر و راحت تر می توان گفت تا ما با زبان ساده بیان کنیم.
چون رقص یکی از کامل ترین زبان هاست که کلمه تبدیل می شود به حرکت موزون و بنابراین رساتر و گویاتر می شود و چون خود ایشان که انسانی مثبت گراست بخاطر همین یک انرژی طبیعی را به بینندگان تزریق میکنند.
فیروزه: درست می فرمائید استاد من هم با این که حدود 20 تا 30 دقیقه ازکارهایشان را دیدم یک انرژی زندگی و زنده ماندن به من تزریق شد و مرا در فضای دیگری قرار داد.
 بله به خاطر اینکه برادر من هم یک جنگجو بود و تا آخرین لحظه زندگی دربرابر تمام این سختی ها و دشواریها ایستاده بود که در کل این برنامه می خواهد نشان بدهد که چقدر مقاومت لذت دارد باید از زندگی لذت ببریم تا اینکه منفی باشیم ووجود نداشته باشیم.
همین طور است  چون لحظه ها و ساعت های دراز زندگی را می سازند و زمان است که مهم است اهمیت دارد بلندی و کوتاهی زمان مهم نیست شما آن بهره برداری که از زمان می کنید مهم است و این که با زمان چگونه روبرو می شوید که بتوانید در 10 روز و یک ماه آن بهره را بگیرید که خیلی ها آن بهره را درمدت ها وسالها نبردند. بنابراین مثبت اندیشیدن یک موهبت است. برادر شما از جمله کسانی بوده که این مقاومت را شما در او دیدید و همین مقاومت شما را برانگیخته که احساس خودتان را به نمایش بگذارید.
 بله ،من همیشه به توانایی برادرم افتخار می کردم و آن قدرتی در او دیدم که ای کاش همه ما آن قدرت را داشتیم که آن قدرت دوست داشتن و زندگی کردن و شاد بودن است که برادر من همیشه در هر موقعیتی و در هر دردی همه کسانی که در کنار او بودند را شاد می کرد. و این حسی است که من از تماشای این رقص گرفتم که مرگ وجود ندارد و آن چیزی که شما حس می کنید از این رقص  یک مجموعه از انرژی های مثبت است که همیشه و در همه جا همه چیز جریان دارد. اتفاقا زمانی که من در هندوستان بودم و رفتم رود گنگ همانجایی که وارانسی بنارس جایی هست که جنازه ها را می سوزانند در آنجا درست همان حس به من دست داد. و دیدم که فقط زندگی وجود دارد و مرگ وجود ندارد.
فیروزه: این کاری که الان شما دارید انجام می دهید برای کسانی که بیماردارند یا خودشان مریض هستند و حتی کسانی که چنین تجربه ای راندارند که مثل خود من که با این رقص توانستم چنین تجربه ای را احساس کنم برای من اعجاب انگیز بودکه یک هنرمند بتواند خودش را القا کند در یک حرکت رقص.
• فقط مرگ مطرح نیست آن سختی و دشواری زندگی مطرح است یعنی شما وقتی با سختی زندگی روبرو میشوید اگر بتوانید مقاومت کنید و ایستادگی کنید در برابر سختی همان قدر اهمیت دارد که با مرگ روبرو می شوید. بنابراین لزومی ندارد که برادر و خواهرتان یا کسی از شما بیمار باشد و اگر خودتان هم دچار مشکلی باشید وقتی این رقص را می بینید با این  انرژی در درون شما یک انرژی مثبتی ایجاد می شود که خود آن نیروی مثبت در معالجه شما تاثیرگذار خواهد بود.
– من دوست داشتم در این برنامه یک انرژی را برای تمام مردم ایجاد کنم که من هم حرفهای شما را تائید میکنم.

1388-32

• خانم جانبازیان برادر شما چقدر از شما کوچکتر بود؟
– دو سال ونیم کوچکتر از من بود و اینجا هم زندگی می کرد.
• این دوستی و نزدیکی که بین شما و برادر شما بود سبب شد که این مضمون در ذهن شما شکل بگیرد و تولد پیدا کند که به یک اصل کلی در جامعه بشری رسیده اید و این طور نبوده که این یک مسئله خصوصی است و نه حتی یک رابطه خواهری و برادری و این مسئله ایست در جامعه بشری چرا که همه ما در سطوح مختلف قرار داریم که هر کدام مشکلی داریم که سختی و مشقت در وجودمان است و بنابراین باید قدرتی وجود داشته باشد که با مصاف با این دشواری ها بروید که شما آمدید همین مسئله را وسیله کردید برای بیان چنین مضمونی که به جامعه بشری در رابطه است خوب این مسئله را چگونه توانسته اید به افرادی منتقل کنید که آنها هم با شما شریک بشوند در انتقال و تزریق این فکر به بیننده و دوست دارم بدانم گروه شما چند نفر هستند؟
 حدود 12 نفر هستند که با من همکاری می کنند در حقیقت وقتی این حادثه برای من اتفاق افتاد من شروع کردم به این کار و حدود یک سال است که همه داریم روی این طرح کار می کنیم و خیلی آرام آرام آن احساس ها را در کار آوردیم و در حقیقت زندگی و جان دادیم به آن حرکت ها.
فیروزه: یعنی همه این مسائل در محور زندگی و زیست و ادامه حیات است و هیچ چیز ناراحت کننده ای در آن نیست که کسی بخواهد بگوید در مورد سرطان است و من نمی خواهم بروم این را ببینم. بلکه همه با دیدن یک برنامه هنری رقص لذت خواهند برد.
کجا بیشتر در این گوهر روح روی چه محوری اصلی تکیه دارید؟
– بیشترین تکیه من در این کار زندگی است که اتفاقا در قسمت انتهایی این برنامه به نوعی تقاضا می کنم از بینندگان که در سالن هستند که دست همدیگر را بگیرند که یک فضای انرژی خلق کنند و لذت ببرند از این که زنده هستند و کنار هم هستند و می توانند که همدیگر را دوست داشته باشند و نه را نگویند زمانی که بله را می توانند بگویند و دوست داشته باشند و بگویند دوست دارند. قبل از اینکه موقعیتی پیش بیایدکه نتوانند آن را به هم دیگر بگویند.
• شما مضمونی را با رقص مطرح می کنید با رقصی که به نظر من یکی از مهمترین مضامین است برای مصاف با یک روحیه منفی در آدمهایی که منفی می اندیشند و آن اینکه وقتی من  پابه سن می گذارم یعنی مرده ام که در ایران این خصوصیت بسیار رواج دارد من خودم الان که در کنار شما هستم یک ماه دیگر 80 ساله میشوم. اما من به شما بگویم اگر یک روز روی پای خودم نه ایستم ونتوانم بنویسم ونتوانم بخوانم یا سخن بگویم ازپا می افتم بنابراین ملاحظه کنید که انرژی و توانایی انسان چقدر به خود انسان ارتباط دارد و اگر کسی یا هنرمندی بتواند چه نویسنده و رقصنده و طراح اگر بتواند این حس را منتقل کند به ما برنده است و با موفقیت است. من بارها نوشته ام که سن نیست که مطرح است آن روح واندیشه و حس جوان است که انسان راجوان نگه میدارد و در نهایت وقتی شما اسم کارتان را گوهر روح انتخاب کرده اید یک موضوع فلسفی را انتخاب کردید که بوسیله رایج ترین هنر ممکت ما دارید منتقل میکنید یعنی من را بر می انگیرند و پیری هم خودش یک فصلی است و حافظه درازمدت چقدر زیباست یعنی من که در کنار شماهستم میتوانم از 60 سال پیش بگویم و چقدراصالت دارد و به من هویت می دهد و این یک سرمایه است و اگر این را به جامعه خودمان منتقل کنیم به بینید که جامعه چقدر پیشرفت می کند و تحول می یابد.
• خانم آنا یک سئوال داشتم می خواستم بدونم چگونه شما رقص و تئاتر را با هم ادغام کردید؟
– نمایشی که الان روی صحنه می رود فقط حرکت نیست چون من دارم با حرکتم داستانی را توضیح می دهم این خودش می شود تئاترال . بعد دیگرش موسیقی زنده است و اصولا زندگی ما وقتی به تلویزیون نگاه می کنیم خیلی ساده است وقتی که یک بعد به آن اضافه می شود شما بیشتر به آن جذب می شوید من هم می خواهم با این برنامه موقعیتی را ایجاب کنم که بیننده فقط در حرکات گم نشود حرکات باشد و گوشش بشنود و به سخنان گوش دهند و یک جوری خواستم بیننده را هم در برنامه سهیم کنم.
• شما اشاره کردید به موسیقی زنده یعنی ما نوازنده را در صحنه می بینیم؟ و سازشان  چیست؟
– بله شما نوازندگان را در صحنه می بینید و سازشان فلوت هست.
فیروزه: البته من لازم است یادآوری کنم که این موسیقی که در رقص خانم جانبازیان از آن اسنتفاده شده بی اندازه زیباست چون قطعاتی از موسیقی ایرانی و جهانی است که آنها هم انرژی مثبتی به آدم می دهد چون این موسیقی ها از هرکجای این دنیا هستند به زیبایی در کنار هم قرار گرفته اند و زیبایی فوق العاده ای به صحنه می بخشد.
البته من فراموش کردم که صحنه هایی داریم که روی پرده نمایش داده میشود که همان بعد دیگر کار من است.
• بسیار سپاسگزارم که دعوت رادیو جوانان را پذیرفتید و اینجا آمدید وهمچنان از شما خانم فیروزه خطیبی ممنونم.

نخستین اجرای باله و مولتی میدیای
«گوهر روح» در روز شنبه 18 ژانویه 2014 ساعت 8 بعدازظهر در:

Plaza del Sol Theater,
Northridge, CA

و دومین و آخرین اجرای این برنامه
روز یکشنبه 26 ژانویه ساعت 6 بعدازظهر
 در گلندل خواهد بود.

Glendale Community College, Glendale, CA

 فروش بلیت در: شرکت کتاب – میوزیک باکس
وودلند هیلز مارکت – کیو مارکت
 و آنی گروسری در گلندل.