1460-10

1460-3

1460-4

«دکتر فریماه شهراز» را یک هنرمند آگاه می شناسیم، یک انسان شیفته عرفان، یک روان درمان با تجربه، یک خواننده با صدایی جادویی، که بدون ادعا می خواند، شب های رومی و حافظ برپا می دارد، کلاس های آواز را ارائه می کند. ولی هیاهویی نمی کند، شاید هم این یک ایراد باشد، که یک انسان با همه توانایی هایش، دور ازهیاهو، خبر و تبلیغات است. زمانه ما، زمانه تبلیغات است، زمانه هیاهوست، زمانه ای که گاه بی مایه ها، بی هنران، صحنه ها را پر می کنند. پای حرفهایش که می نشینیم، دلنشین و آگاهانه سخن میگوید: سرمایه های ملی کشورما، مرزهای ماست و هنرماست، صدای خوش هر فرد ایرانی است، هر بیت شعر شاعر ایرانی است، هنر یک هنرمند، گنجینه ای است که به او اهدا شده، وظیفه هنرمند حفظ وحراست از آن گنجینه است که باید آنرا از غارت کسانی که ارزش اش را نمی دانند حفظ کرد. فریماه با آلبوم موفق «هستیم هنوز» بطور جدی ومستقل وارد صحنه موزیک شد، ولی درواقع او سالها بود که می خواند و زیباترین وخاطره انگیزترین ترانه ها را خوانده بود.
خودش می گوید: از کودکی می خواندم، در خانواده ای بزرگ شدم، که اهل هنر و موسیقی بود و من از آغاز به شاهکارهای ماندنی پیشگامان عشق داشتم وآنها را می خواندم، تا بدنبال یک حادثه خوب در امریکا با گروه مستان آشنا شدم، آنها که از توانایی های معنوی بالایی برخوردارند، مجموعه «هستیم هنوز» را برایم ساختندکه با ملودیها و ترانه ها و تنظیم ها ونوازندگی زیبا، به دلها نشست، این مجموعه مستقل مورد توجه همه طبقات مردم قرار گرفت، ولی همچنان همه از من میخواستند با اجرای آثار قدیمی، خاطره هایشان را زنده کنم، آثار پیشگامان نازنینی که دیگر در میان ما نیستند و من کوشیدم با تعهد، با دقت و وسواس خاص آنها را دوباره خوانی کنم.
• خیلی ها در طی این سالها سعی کردند آثار این بزرگان را بخوانند، ولی بیشترشان ناموفق بودند، خوشبختانه شما با توانایی خاص این آثار را خواندید، آثاری که در زمان خود در شرایط خاصی و با هدف های خاص خوانده شد و جاودانه شدند، ولی براستی خودتان تحت تاثیر کدامیک از این پیشگامان بودید؟
– من هم چون میلیونها ایرانی، تحت تاثیرآوازهای مرضیه، دلکش، هایده، پوران، الهه و مهستی بودم. همه آن آثار خاص صدای آنها ساخته بود، همه ملودیها و ترانه ها با صدای این بزرگان هماهنگ و جفت بود، خالقین این آثار با همه وجود وهمه هنرشان کوشیدند تا همه ارکان این آثار هماهنگ باشد، من خوب حس می کنم که هر کدام از این آثار با توجه به جنس صدا، شخصیت و احساس درحال و هوای این خوانندگان خلق شده واز همه قدرت و کیفیت صدای آنها بهره گرفته شده است.
به عقیده من هر خواننده ای که بخواهد این آثار را بخواند، باید تعهد داشته باشد، باید مسئولیت هنری خود را بداند با همان زیبایی وتوانایی آنها را بخواند، وگرنه آنها در بهترین شرایط با بهترین توانایی ها، آن آثار را خوانده اند.
من برای انجام این تعهد، وقتی درایران، موسیقی قدغن شد، بدنبال تحصیل رفتم، به دانشگاه رفتم، در سن 22 سالگی به امریکا آمدم، با اساتید موسیقی آشنا شدم و با آنها همکاری آغاز کردم، در مکتب شان تجربه آموختم، بعد هر ترانه ای در برابرشان اجرا کنم، مُهر تائیدشان را گرفتم یعنی آنها بمن جرات دادند تا این جاودانه ها را بازخوانی کنم.

1460-5

• جنس صدای شما برای اجرای آهنگهای سنگین، سنتی، کلاسیک، ایرانی، مدرن ساخته شده است، آیا هیچگاه فکر کردید درجامعه امریکایی فعالیت داشته باشید؟
– اتفاقا موقعیت های خوبی پیش آمد، زمانی که در دانشگاه درحال تحصیل بودم، چند کورس موسیقی برداشتم، بعد دعوت شدم تا در برنامه هایی شرکت کنم، که بسیار موفق بود، ولی اصلا کششی به آن موسیقی نداشتم، همه وجودم به سوی موسیقی ناب ایرانی پرواز می کرد ولی وقتی یک اثر ساخته مهندس همایون خرم را می خوانم، در دنیای دیگری سیر می کنم مرا با موسیقی ایرانی آمیخته اند.
• شما در خلوت خودتان به چه نوع موسیقی گوش میدهید؟
– من در هر حال عاشق ترانه های قدیمی هستم، چه ترانه های ایرانی و چه غربی، من از شنیدن عاشقانه های فرانک سیناترا، شارل آزناوور، بسیاری از خوانندگان ایتالیایی وفرانسوی لذت می برم همیشه به عاشقانه های 1950 و 60 گوش میدهم. البته به موسیقی مدرن امروز هم گوش میدهم.
• هیچگاه به موزیک رپ هم توجه کردید؟
– من رپ ایرانی را دوست دارم، که در آن پیام های ویژه ای نهفته است، خوانندگان جوان درون ایران در آهنگها وترانه هایشان پیام های درد وغم موج میزند، احساس شما را بر می انگیزد این نسل تحولی در موسیقی پدید آورد. همانگونه که در سال های 40 در ایران، دوران طلایی موسیقی ما آغاز شد، گلها خلق شد، در دو سه دهه گذشته هم، جوانها دوره طلائی دیگری را بنیان گذاشتند.
موسیقی قدغن، موسیقی زیرزمینی، موسیقی اندوه، فریاد و اعتراض، این دوره را پدید آورد و من عاشق این دوره از موزیک ایرانی در داخل هستم.

1460-6

• گاه درجریان کنسرت هایتان هستیم، در جریان کلاس هایتان، شب های ویژه ای که برپا می دارید.
– من سالی یکبار در لس آنجلس، خودم کنسرت اجرا می کنم، با دوستان خودم و برای دوستان علاقمند که بیشتر در اسکیربال است. گاه به دانشگاه ها در ایالات دیگر دعوت می شوم، اخیرا به مناسبت روز زن به پورتلند رفتم، در آریزونا برنامه معرفی موسیقی ایرانی را داشتم. در تلاشم در آخر سپتامبر، اکتبر، کنسرت دیگری در لس آنجلس با همکاری وهم صدایی شاگردان خوب کلاس آوازم برپا داریم شاگردان هنرمندی که دراین مدت تعلیم شان دادم.
کلاس های عرفان را هم بدلیل عشق به ادبیات سرزمینم، حدود 6 سال است اداره می کنم، با یاری دوستان، شب های زیبایی داریم، خیلی ها که فقط نام مولانا و رومی را شنیده اند، با شعر و ادبیات ایران آشنایی پیدا می کنند، دور هم جمع میشویم، تا به زندگی معنی زیباتری بدهیم، آنها که به منابع انسان ساز درون خود دست یافته اند، آنها را به مطالعه کتاب هایی تشویق می کنیم، که درکتابخانه ها خاک خورده و می تواند تحول بزرگی در زندگی هایشان بوجود آورد در این کلاس ها معنا و تفسیر مولانا با اشعار عاشقانه حافظ، شناخت بیشتر فردوسی و شاهنامه، که یک هفته درمیان هر کدام برپا میشود. با هم آوازخواندن را تجربه می کنیم، من اعتقاد دارم همه می توانند بخوانند همه بایداز این ساز وجودشان بهره بگیرند، آن را کوک کنند، نوای درون شان را به بیرون بدهند، هرکدام با صدای خود رنگی می آفرینند، هر کدام لطف خاص خود را دارند. ما در این شب ها، بدنبال شناخت حقیقت هستیم، می کوشیم وجود خود را با خویشتن خویش بشناسیم، این شبهای پرشور، شعر خوانی، آوازخوانی جمعی، لحظاتی را می سازد که به خود پذیری ختم میشود.
با فریماه شهراز بسیار سخن داریم، درباره شب های ویژه اش، درباره کلاس هایش، که به هفته های آینده موکول می کنیم.
برای تماس با فریماه شهراز به فیس بوک اش مراجعه کنید و برای شنیدن آوازش می توانید به www.youtube.com بروید.

1460-7

1460-8

1460-9