1390-18

1390-19

گفت و گو از: مژگان یوسفی

“ژانت هاکوپیان” دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته “هنرهای زیبا” از دانشگاه هنرهای زیبای شهر ایرَوان در کشور ارمنستان است.
وی در کنار کار نقاشی به کار سرامیک نیز می پردازد. اولین نمایشگاه انفرادی وی در باشگاه ارامنه در شهر تهران با عنوان “پادشاهی منظومه شمسی” در سال 1374 برگزار شد. پس از آن “ژانت هاکوپیان” در سال 1375 به کشور لبنان مهاجرت کرده و در آنجا کارهای هنری خود را با برگزاری نمایشگاه های گروهی پی می گیرد.
او در سال 1378 دومین نمایشگاه انفرادی نقاشی رنگ و روغن خود را در “نارگ هال” شهر بیروت برگزار می کند.
وی در طول سالهای گذشته نمایشگاه های متعدد گروهی را برگزار کرده  که آخرین آن، در سال گذشته در گالری “هامازگااین” شهر بیروت بوده است.
“ژانت هاکوپیان” هم اکنون به لوس آنجلس سفر کرده و هفته آینده در “گالری سیحون” شهرمان نمایشگاه انفرادی خود را به دید همگان می گذارد. مراسم گشایش این نمایشگاه روز اول فوریه از ساعت 4 تا 8 بعد از ظهر خواهد بود و این نمایشگاه به مدت یک هفته ادامه خواهد داشت.
به مناسبت حضور”ژانت هاکوپیان” در لوس آنجلس، همزمان با برگزاری نمایشگاه نقاشی اش، گفت و گوی اختصاصی با این هنرمند انجام داده ایم که در پی می آید:

***

• چطور شد که تصمیم گرفتید در لوس آنجلس نمایشگاه بگذارید؟
– سالها بود که در نظر داشتم برای هموطنان ایرانی ام در لوس آنجلس نمایشگاهی بگذارم اما به دلیل مشغله های کاری، این فرصت فراهم نمی شد. لوس آنجلس به دلیل جمعیت بالای ایرانی خارج از کشور، به نوعی قلب طپنده هنر ایران در خارج از مرزها محسوب می شود.
تابستان گذشته در سفر تفریحی که به لوس آنجلس داشتم، با مریم سیحون، مدیر گالری سیحون ملاقاتی داشتم که حاصل آن برگزاری نمایشگاه کنونی انفرادی من در این گالری است.
•  در این نمایشگاه چه مقدار از تابلوهایتان را به نمایش می گذارید؟
– من 39 اثر اخیرم را که تاکنون در هیچ جا به نمایش در نیامده، را برای اولین بار در این نمایشگاه به معرض دید همگان می گزارم.
•  آثار هنری خود را در چه سبکی دسته بندی می کنید؟
– دسته بندی سبک، کار هنرمند نیست. من کارم خلق اثر هنری است. من تأثیراتی که از اطرافم می گیرم را با زبان نقاشی بر تابلو می آورم.
•  لطفاً کمی بیشتر درباره تأثیر گرفتنتان توضیح دهید؟
– این تأثیرات از تمام مراحل زندگی ام می آید. از دوران کودکی تا نوجوانی و جوانی و تا امروز، زندگی من با سه فرهنگ متفاوت همراه بوده است. تولد و پرورش یافتن در ایران، تحصیل در ارمنستان و سپس ازدواج و مهاجرت به کشور لبنان، تأثیرات ویژه ای روی من داشته است که اثر آن در نقاشی هایم منعکس می شود. نقاشی های من به نوعی داستانی، و روایت زندگی از دریچه ای نوین است.

1390-20

•  آیا در نقاشی هایتان اثر خاصی هم دارید که مشخصاً به دوره ای خاص از زندگی تان اشاره کند؟
– بله! مثلاً در نقاشی “Sweet Home” به خانه ای که در کودکی ام در خرمشهر در آن زندگی می کردم، اشاره مستقیم دارم. اثر دیگرم “Early Morning” مربوط به دورانی در نوجوانی است که تابستان به روستاهای اطراف اصفهان می رفتیم.
مادربزرگ من در روستای اطراف اصفهان زندگی می کرد و اثر “Early Morning” مربوط به دورانی است که در تابستانها پیش او می رفتیم.
وقتی کوچک بودم، پدر بزرگهای ما برای نوه هایشان قصه می گفتند. در سری نقاشی های “Story Teller” این داستان گوئی های آن نسل را به تصویر کشیده ام. در طی سالهای گذشته دنیا تغییرات فزاینده ای کرده است و دیگر از آن قصه گویی های پدربزرگ ها و مادربزرگ ها، خبری نیست.
بیان احساساتم با کلام برایم سخت است ولی احساساتم را با کلام تصویر و نقاشی ابراز می کنم.
•  آیا کارهایتان فقط به بیان احساس ها و تأثیرات دوران کودکی و نوجوانی تان اختصاص دارد؟
– خیر! من در زمینه های دیگر هم آثار هنری ام را خلق کرده ام. در تابلوی “Immigration” به مقوله مهاجرت نسل ها پرداخته ام. مردم خاورمیانه در طول قرنها همواره با مقوله سفر و مهاجرت درگیر بوده اند و در این اثر به این معضل توجه کرده ام.
در نقاشی “Step” ادیان مختلفی را که در خاورمیانه رایج بوده و هست را به تصویر کشیده ام. همچنین اثر “Harmony” ام درباره تمام توازنی ست که بین تمام موجودات، در جهان وجود دارد.
•  چرا مدیوم نقاشی را برای بیان احساساتتان برگزیدید؟
– نقاشی بهترین راه برای بیان احساساتم است. با نقاشی هر روز به یک تجربه جدید می رسم، یعنی این که روزم را با کار روی بوم نقاشی ام شروع می کنم و زمانی که کارم تمام می شود، احساس می کنم که توانسته ام از دنیای درونم به تجربه ای تازه برسم. بعضی وقتها خلق اثری برایم به نوعی زایش است. تابلویم به مانند فرزندی است که تا دنیا نیاید، مادر آن کودک نمی داند که کودکش چه شکل و شمایلی دارد.
•  به عنوان یک نقاش ایرانی، که سالها ساکن کشور لبنان هستید، جنگ ها و درگیریهای این کشور چه تأثیری بر شمای هنرمند گذاشته است؟
– وقتی اتفاقاتی در خارج از کارگاه (آتلیه) نقاشی ام می افتد، هرگز نمی تواند بی تأثیر برایم باشد. هر انسانی از اتفاقات محیط بیرونش تأثیر می پذیرد و این تأثیر برروی هنرمندان،بسیار بیشتر از افراد دیگر جامعه می باشد.
وقتی صدای بمب و گلوله و درگیری را در بیروت می شنوم، تأثیر این ها تا مدتی ذهنم را به خود مشغول می کند و هر بار که می خواهم قلم نقاشی ام را بر بوم بگذارم، ذهنم درگیر آن است. بسیاری از فرصتهایم به تفکر به شرایط پیرامونم می گذرد.
•  آیا با مضمون جنگ و درگیریهایی که در لبنان همیشه جاری است،تابلویی هم داشته اید؟
– خیر! تصویر کردن جنگ و درگیری از توان من خارج است. دیدن صحنه هایی مثل کشته شدن انسان ها برایم بسیار سخت است و ترجیح میدهم به جای تصویر کردن مرگ، از زندگی سخن بگویم.
•  پس به این ترتیب باید در آثار شما شاهد رنگ های تند و شاد بیشتر باشیم؟
– دقیقاً! اگر به نقاشی هایم به صورت یک مجموعه نگاه کنید، می بینید که رنگ های مثل قرمز، نارنجی، آبی، سبز، زرد، بنفش و…. در تابلوهایم بیشتر خودنمایی می کند.
•  در پایان اگر صحبت خاصی باقی مانده، بفرمائید؟
– از زنده یاد سهراب سپهری جمله ای را وام می گیرم: “تا شقایق هست، زندگی باید کرد”.

1390-21