1440-56

فرخ زاد پشت فرزین ایستاد

1440-57

فرزین خواننده معروف، بعد از دلزدگی از لس آنجلس، تصمیم به کوچ گرفت ویکسره به آلمان رفت و همانجا ماندگار شد.
برای ماندن در آلمان، یک یاور و پشتیبان نیاز داشت.این یاور کسی نبود جز فریدون فرخ زاد که مردانه پشت فرزین ایستاد، با او به صحنه کنسرت ها رفت، در مصاحبه ها شرکت نمود و او را چنان به جلو هل داد که خیلی زود جای خود را پیدا کرد و ترجیح داد همچنان دراروپا بماند.
عکس روزهایی است که فرزین پایش شکسته بود و فرخزاد همچنان کنارش بود.

ایندو قرار بود بزرگترین واریته موزیکال را روی صحنه بیاورند

1440-58

سال 1993 بود که سرهنگ شب پره پدر شهرام شب پره تصمیم گرفتن یک پروژه بزرگ موزیک را برای صحنه آماده سازد.
زنده یاد سرهنگ شب پره سابقه سالها فعالیت در زمینه موزیک داشت و در صدد بروی صحنه آوردن بزرگترین و با شکوه ترین واریته موزیکال ایرانی بود،که در آن حداقل 20 خواننده و بالای صد نوازنده و رقصنده به اجرای برنامه بپردازند و در ضمن توام با طنز و صحنه ها ونمایشنامه کمدی باشد و برای همین منظور از زنده یاد جعفر تجارتچی کاریکاتوریست سرشناس دعوت به همکاری کرد و ایندو در دفتر مجله جوانان در آن زمان در تقاطع لیندلی و شرمن وی، به گفتگو نشستند و به توافق هایی هم رسیدند ولی متاسفانه بیماری و سفر ابدی این شانس را از دوستداران هنر گرفت. یاد هردو نازنین هنرمند بخیر.

شام باشکوه خانه خسروپرویزی و دعوا برسر ته دیگ

1440-59

آن سالها که خیلی ها هنوز سرحال و زنده و پرانرژی بکار مشغول بودند، خانم پرویزی یک خانم همیشه مهربان و مهمان نواز، به بهانه های مختلف هنرمندان ودست اندرکاران رسانه ها را دور هم جمع می کرد و خوشمزه ترین غذا را می پخت، در میان هنرمندان ته دیگ های خانم پرویزی، باقلا پلو، زرشک پلوهایش معروف بود و آن شب که دوستان دور هم جمع شدند و بر سر ته دیگ دعوا بود، وحدت و سپهرنیا هم مرتب جوک می گفتند این مهمانی به مناسبت سفر وحدت از ایران و زنده یاد سیمون عکاس معروف ازهامبورگ برپا شده بود و ابتدا همه خبردار ایستادند تا عکس بگیرند و بعد حمله به ته دیگ شروع شد.
درعکس از چپ به راست: زنده یاد خسروپرویزی کارگردان سرشناس سینما، هادی حقوقی روزنامه نگار جنجالی، تورج نگهبان وهمسرش، وحدت، سیمون عکاس معروف و سپهرنیا دیده میشوند.

سپهرنیا همیشه دلتنگ دوستان قدیمی خود است

1440-60

هربار که با سپهرنیا کمدین معروف حرف میزنیم از دلتنگی خود بخاطر رفتن یاران قدیمی اش می گوید. سپهرنیا اینروزها در اورنج کانتی، جنوب کالیفرنیا زندگی آرامی دارد و هربار که به ایران سفر میکند هم خوشحال و هم غمگین بر می گردد.
خودش می گوید به ایران میروم با دیدن دوستان و همکاران قدیمی، محلات ویادگارهای گذشته خوشحال میشوم و از شنیدن مرگ بسیاری از یاران غصه می خورم یاران تکرار نشدنی.
سپهرنیا می گوید متاسفانه خیلی از این یاران را در اینجا هم از دست دادیم، چه کسی جای تورج نگهبان ترانه سرا ، شاعر نامدار را پر می کند، چه کسی مهربانی و حجب و حیای علی مرتضوی روزنامه نگار و فیلسماز دارد، چه کسی بجای خسرو پرویزی یار مهربان همه ما می نشیند؟

حاضرین در این تصویر تکرارنشدنی را نام ببرید وجایزه بگیرید

1440-61

در این تصویر تکرار نشدنی، که در منزل ویگن و همسر اول اش الگا در امیرآباد تهران برپا شده بود برای اعلام یک نامزدی بود، ویگن خوشحال بود، الگا زیرلب آواز می خواند، دوستان هنری و رسانه ای حضور داشتند.
شما همه این چهره ها را نام ببرید تا به حکم قرعه یک دستگاهDVD Player و همچنین آلبوم های موسیقی روز را به شما هدیه کنیم.
جواب ها را به فکس و یا ایمیل جوانان بفرستید.

Fax: 818-710-8999
E-Mail: [email protected]

راز جدایی پوران و شاپوری چه بود؟

1440-62

قبل از آنکه پوران خواننده محبوب سالهای 45-1335، با حبیب الله روشن زاده چهره محبوب تلویزیون ازدواج کند و در مسیر اعتبار تازه ای قرار گیرد، یک دوره پرفراز ونشیب دیگری را پشت سر گذاشته بود.
عباس شاپوری آهنگساز معروف، درواقع پوران را کشف کرد وابتدا او را بنام بانوی ناشناس به دوستداران موزیک معرفی نمود و ازدواج شان نیز با عشق عمیقی که شاپوری به پوران داشت انجام شد، ولی وقتی پوران به شهرت بسیار دست یافت، می گفتند که تیمسار بختیار به او دلبستگی پیدا کرد و او سبب جدایی شاپوری و پوران شد و همین عباس شاپوری را تا سالها در اندوه بزرگی فرو برد.
این عکس به سالهای اوج پوران و شاپوری بر میگردد، از چپ به راست:وحدت کارگردان و بازیگر معروف، پوران در نهایت جوانی و زیبایی، عباس شاپوری و سیامک پورزند روزنامه نگار معروف.