1437-45

سه چهره ورزشی که در همه
صحنه های ورزشی حضور دارند

1437-48

عکس از:مرتضی قمصری

هرجا فوتبال، بسکتبال، تنیس، خلاصه هر ورزشی باشد، شما معمولا بهروز افراخان و داریوش ذهاب و داود بهبودی را می بینید، چون بهروز و داریوش مفسر و گزارشگر ورزشی هستند و داود عاشق ورزش و البته فوتبالیست خوش استایل.
هربار در لس آنجلس مسابقه فوتبال میان تیم های داخل امریکا یا میان ایران و امریکا انجام شده این سه تن حتما حضور داشتند، ضمن اینکه از سوی فدراسیون فوتبال امریکا و تیم ملی این سرزمین، بهروز افراخان همیشه بعنوان گزارشگر دو زبانه شناخته شده است.
داریوش ذهاب نیز در طی سالها در هر موقعیتی، ورزش بخصوص فوتبال را از طریق برنامه های تلویزیونی خود بیشتر شناسانده است و داود بهبودی عضو ثابت و خستگی ناپذیر تیم فوتبال هنرمندان، نشان داده که در زمین فوتبال همیشه نوجوان است.

بخاطر وحدت دور هم جمع می شدند

1437-49

همه دوستان در رستوران شهرزاد جمع شده بودند، دوستان قدیمی، چهره های تکرار نشدنی نصرت وحدت، زنده یاد رضا بیک ایمانوردی، زنده یاد علی مرتضوی، زنده یاد جمشید شیبانی، زنده یاد رضا فاضلی.
اینها رفقای وفاداری بودند، هرگاه وحدت به امریکا می آمد، دور هم جمع می شدند و بیشتر اوقات رضا فاضلی مهماندار بود. یادشان بخیر که هرگز این دیدارها تکرار نشد.

سال 95درخانه احمد مسعود گرد آمدند

1437-50

یاران قدیمی به مناسبت سالگرد کاباره تهران و برپایی یک کنسرت بزرگ، درخانه احمد مسعود در وودلندهیلز لس آنجلس گردهم آمدند تا بقولی پشت دوست قدیمی خود بایستند. از چپ به راست: وارطان آوانسیان، ستار، ناهید، منوچهر چشم آذر و شهرام شب پره، که الحق پرشکوه ترین برنامه را هم اجرا کردند.
عکس از:مرتضی فرزانه

جشن نوروزی پزشکان در هتل هیلتون بورلی هیلز

1437-51

بمناسبت نوروز پزشکان ایرانی در هیلتون بورلی هیلز، حدود 16 سال پیش جشنی برپاکرده بودند، خیلی از هنرمندان واهل میدیا دعوت شده بودند. در این جمع زنده یاد عزیز رفیعی فیلمساز قدیمی و همسر نازنین اش، شهره آغداشلو و هوشنگ توزیع زوج طلایی جامعه هنری ایران، حضور داشتند. می بینید که این جمع اهل مشروب نبودند، آب گوارا و چای داغ و زولبیا و بامیه روی میزشان بود.

ده پانزده سال پیش بود
همه جوان و سرحال و شاد بودند

1437-52

در یکی از برنامه های نوروزی، که شرکت ترانه به مدیریت جهانگیر طبریایی و وارطان آوانسیان، بصورت ویدیوهای ده پانزده ساعته تهیه می کرد، همه چهره های معروف و فعال گردهم آمده بودند تا ویدیوهای نوروزی را پربار و دیدنی تهیه کنند.
در اوج تهیه این برنامه ها، فرصتی پیش آمد تا مرتضی فرزانه همکار عزیزمان از 7 چهره آشنا تصویری به یادگار بگیرد.
ایستاده: وارطان آوانسیان، جهانگیر طبریایی، سعید نوشین فر(عکاس و فیلمبردار معروف).
نشسته: علیرضا امیرقاسمی، هوشنگ توزیع، شهره آغداشلو و مکابیز.

خیلی دور نیست، حدود پانزده شانزده سال پیش است

1437-53

اگر به این چهره ها خوب نگاه کنید، می بینید خیلی هم نسبت به 15 سال پیش تغییری نکرده اند، شاید آنموقع ها کمی لاغرتر بودند.
از چپ به راست: مسعود اسدالهی، علی پورتاش، مارتیک، اسفندیار منفردزاده، ایرج جنتی عطایی و رافی خاچاتوریان.
الحق همه شیکپوش و سرحال بودند، خوشبختانه هنوز دوستی هایشان ادامه دارد. گرچه دست روزگار هر کدام را به گوشه ای از دنیا پرتاب کرده است.
عکس از:مرتضی فرزانه

جمع اساتید فروتن و رفیقدوست

1437-54

خیلی کم اتفاق می افتد، که بزرگان هنر ورادیو تلویزیون و مطبوعات، در یک مجلس گردهم بیایند وخیلی صمیمانه با هم عکس بگیرند.
این تصویر شاید حدود 8 سال پیش گرفته شده،ولی حاضرین ماشاءالله هنوز سرحال و پراز انرژی مانده اند.

دوران رونق کنسرت ها وتئاترها

1437-55

آنروزها که هنوز کنسرتها در اروپا رونق داشتند، از سویی نمایش «رستمی دیگر، اسفندیاری دیگر» بروی صحنه بود و دوستان قدیمی در پاریس گردهم آمدند، بهروز وثوقی، ابی، ایرج جنتی عطایی، منوچهر سخائی و برادران عباسی که فرصت بود تا درباره گذشته ها حرف بزنند، از بازی درخشان بهروز در نمایش ایرج جنتی عطایی سخن بگویند از ابی و منوچهر در صحنه کنسرت های اروپائی بگویند.
متاسفانه دراین جمع منوچهر سخایی را ازدست دادیم و جایش همیشه خالی است.

این یک تصویر تکرار نشدنی است

1437-56

بیست و چند سال پیش در همین لس آنجلس اتفاق افتاد، داریوش همایون سیاستمدار کارکشته و روزنامه نگار قدیمی، به شهر فرشته ها آمده بود، در یک جلسه پرشور با حضور چهره های نامدار رسانه ای.
در عکس: داریوش همایون و علی لیمونادی پشت دوربین، از چپ به راست: پرویز قاضی سعید، سعید قائم مقامی، فرهنگ فرهی، منوچهر بی بیان، ناصر انقطاع، برهان ابن یوسف دیده می شوند، بنظر می آید دوستان زیاد خوشحال نیستند، سعی می کنم از دوستان بپرسم ماجرا چه بود؟
عکس از:مرتضی فرزانه

یاران تا پایان با برهان آمدند

1437-57

یاران اهل کتاب، علیرضا میبدی ، فرهنگ فرهی، ابراهیم صفائی در تمام سالها در کنار برهان بودند، برهان ابن یوسف که در پی نوشتن و چاپ کتاب های مختلف بود، یا کتاب های بسیاری از بزرگان از بزرگان شعر و ادب و داستان نویس ایران را در کتابخانه خود ارائه می داد و گاه روزها، در کنار کتاب ها می خوابید، تا حتی ساعتی از آنها دور نباشد.
خیلی کم از پله های ساختمانی که در همان جا کتابخانه خود را برپا ساخته بود، بالا میرفتند، ولی عاشقان کتاب و چهره های آشنای شهر، برهان را تنها نگذاشتند.
عکس از: عباس حجت پناه

محزون رضایت داده بود
در نمایش پرویز خطیبی بازی کند

1437-58

اوایل سالهای 90 بود که پرویز خطیبی چهره خستگی ناپذیر تاتر و سینما و رادیو تلویزیون، با نمایش های پرشور خود، خاطره های ایران را زنده کرده بود و فیروزه خطیبی و زینت خطیبی، یاورش بودند همان روزها بمناسبت تنگس گیوینگ درخانه پرویز خطیبی جشنی برپا شده بود، علی محزون چهره قدیمی سینما و تاتر هم حضور داشت، هر دو جلوی بالکن کوچک آپارتمان نشسته بودند، چای داغ می خوردند واز خاطره هایشان سخن می گفتند و در پایان علی محزون رضایت داده بود در نمایش تازه پرویز خطیبی بعد از 35 سال دوری از صحنه، بازی کند که متاسفانه اجل به پرویز خطیبی مهلت نداد.

سه پای ثابت فوتبال هنرمندان

1437-59

در طی حداقل 20 سال، سه پای ثابت تیم فوتبال هنرمندان، عارف، ستار و داوود بهبودی بودند، این سه هنرمند تحت هر شرایطی، خود را به میدان میرساندند، مسابقاتی را برپا می ساختند وهمین سبب شده بود، بیشتر هنرمندان اندام مناسب داشته باشند، کمتر مریض بشوند و بقولی سرحال وپر انرژی بروی صحنه ها میرفتند.
با سفر عارف به دبی و اختلاف نظرهایی میان هنرمندان، تیم فوتبال شان چندان فعال نیست ولی بهرحال هنوز چند نفری با غیرت تمرینات را ادامه میدهند.
عکس از: علی بیگدلی CLOSE UP2

حدود 20 سال پیش بود

1437-60

سه خواننده محبوب، منصور، سیاوش شمس و سعید محمدی، بسیار جوان شیک و سرحال به دفتر جوانان آمده بودند، هرسه از آلبوم های جدیدشان می گفتند و کنسرت هایی که بمناسبت نوروز در پیش دارند، هر سه از همکاری هنرمندان حرف میزدند واینکه باید جوان ترها دست بالا کنند ولی دیدیم که جوانترها دست بالا کردند، ولی چند تن از قدیمی ها، به بهانه های مختلف این همبستگی را از هم پاشیدند.

آخرین آرزوی آغاسی

1437-61

فوریه سال 97، نعمت الله آغاسی خواننده مردمی، برای اجرای کنسرت هایی به امریکا آمده بود و مدتی هم در لس آنجلس بسر برد، ببببا اشتیاق به هنرسرای ناظمی رفت و از دیدن فضای این هنرسرا چنان هیجان زده شد که به گریه افتاد و گفت متاسفانه خیلی از آرزوهای ما در طی این سالها ؟؟؟ برباد رفت و درحالیکه قرار بود در ایران یک موزه هنر و شهرک هنری دایر شود که همه هنرمندان چون هالیوود در آن منطقه حتی زندگی کنند وخانه و آپارتمان هایی چسبیده بهم داشته باشند و ایرانیان از سراسر ایران وقتی غیر ایرانی بدیدار این منطقه بیایند، بلیط بخرند، ضمن دیدار از موزه هنر، با هنرمندان دیدار کنند وعکس بگیرند و در سالن های سینمایی این فیلم تماشا کنند!
آغاسی گفت آخرین آرزوی من این است که بزودی عبدالله ناظمی چنین هنرسرایی را که حتی جای دست های هنرمندان را روی سمنت ها به سبک هالیوود جای داده در ایران چنین سرایی را بنا کند و من حتی حاضرم در بنای آن کارگری کنم.

قرار بود شورای شعر و موسیقی برپا شود

1437-62

معینی کرمانشاهی شاعر و ترانه سرای نامدار شیک و سرحال از ایران آمده بود، تا برای سالها در لس آنجلس زندگی کند، یاران قدیمی دورش را گرفته بودند، زنده یاد تورج نگهبان که همیشه مهماندار همکاران خود بود، منوچهر بی بیان که سالها سابقه همکاری با آنها را داشت، از همکاریهای تازه حرف زدند، از اینکه باید در لس آنجلس هم شورای شعر و موسیقی براه بیفتد، تا جلوی پخش آثارشان گرفته شود یکی دو کمپانی تولید موسیقی هم موافقت کردند ولی بقیه شدیدا مخالف بودند و می گفتند اینجا سرزمین آزادی است باید اجازه داد هرکسی به هر شیوه ای ترانه بسراید و ملودی خلق کند.
عکس از: مرتضی فرزانه

این تلویزون اون تلویزیون!

1437-63

توی شهر فرشته ها اگر همبستگی میان هنرمندان و رسانه ها وجود ندارد ولی درگیری و دشمنی و رقابت های بدون پایه وجود دارد! چون اگر هنرمندی به فلان شبکه تلویزیونی میرود، حق ندارد به شبکه دیگری برود، وگرنه بایکوت می شود! در این میان مجله جوانان همیشه از این درگیریها و قوانین بدور بوده و درهایش بروی همه هنرمندان باز بوده وحتی اگر همان لحظه از نشریه دیگری می آمدند. البته خوشبختانه شبکه تلویزیونی امید ایران چنین برخوردی با هنرمندان ندارد، بقولی چون مجله جوانان، درهای خود را باز کرده واز هنرمندان نمی خواهد به فلان شبکه بروند یا نروند.
نمونه اش این دو تصویر است که مرتضی فرزانه همکارعزیزمان گرفته است، امید خواننده محبوب را درکنار حمید شب خیز مدیر شبکه ایران ونادر رفیعی مدیر شبکه امید ایران دیده میشود و می گوید من آگهی ها و مصاحبه هایم را به هر دو شبکه می دهم.

بیش از 20 سال پیش کنارهم نشستند

1437-64

بیش از 20 سال پیش بود، که این جمع همه جوانتر که شاید بعضی نوجوان هم بودند، ولی بیریا کنار هم نشستند و خاطره ها را زنده کردند.
ایستاده از راست به چپ: یافا سلیمانی، ژاکلین، کورش بی بیان، ردیف دوم: کتی، شهرام شب پره و آیلین و ردیف نشسته: شهروز رفیعی، فرهنگ حمید و رافی خاچطوریان.

شیروان بیگی ها و پنجره ها

1437-65

روزگاری این دو برادر در ایران، پرطرفدارترین شوهای تلویزیونی را میساختند، اگر یادتان باشد شوی پنجره ها، در تلویزیون ملی ایران با حضور خوانندگان روز. کلی طرفدار داشت.
برادران شیروان بیگی در همان برنامه ها کلی خواننده جدید هم معرفی کردند از جمله فتانه راکه بعدها با کیومرث شیروان بیگی ازدواج کرد وصاحب فرزندانی شد، بعد از چند دهه ، در لس آنجلس هم از هم جدا شدند.
ایندو وقتی به خارج آمدند به بیزینس های دیگری پرداختند،ولی هرگز بدنبال تهیه برنامه نرفتند.

با اجراهای تازه سورپرایزپارتی،
خاطره بوی خوش عشق زنده شد

1437-66

نمایش موفق سورپرایز پارتی که اینروزها سبک و شیوه تیاترهای امریکایی روی صحنه می آید خیلی ها را به یاد نمایش ماندنی «بوی خوش عشق» می اندازد، که اجراهایش از مرز هزار هم گذشت وهوشنگ توزیع کارگردان هر دو نمایش، اخیرا با اجاره سالنی جمع وجور در سانتامونیکا، نمایش سورپرایزپارتی را نفس به نفس مردم با همکاران خوداجرا می کند و جالب اینکه مردم بویژه خانواده ها، ضمن یادآوری خاطرات نمایش بوی خوش عشق با حضور شهره آغداشلو، هوشنگ توزیع وداریوش ایران نژاد، آخر هفته ها ، با دوستان و فامیل، مسافران ومهمانان خود به دیدار این نمایش تازه میروند.
عکس از: سیحون

یک رقاص اروپائی می رقصد
و چهره های معروف هنری دست میزنند

1437-67

این تصویر به سالهای دور تعلق دارد، آنروزها که آپیک یوسفیان، ویگن، عطاءالله خرم و رشید مرادی همه بسیار جوان بودند، آنروزها که گروه های رقص و آواز از اروپا، افریقا، امریکا به ایران می آمدند وکنسرت هایی برپا می داشتند آنروزها که عطاءالله خرم بارون بارونه را برای ویگن ساخته بود واو را چهره محبوب روز کرده بود، آنروزها که آپیک یوسفیان پیشتاز در تئاتر و سینما و تلویزیون ستاره روز بود.

یادر روزهای خوب بخیر

1437-68

این تصویر همه ما را به روزهای خوب می برد،روزهایی که شبکه NITV با همت ضیاء آتابای، کوس برابری با شبکه های امریکایی رامیزد و هر روز دوربین رادیو تلویزیون ها و رسانه های امریکایی در آنجابود.دراین تصویر با چهره های آشنایی روبرو میشویم،که 2نفرشان را از دست داده ایم. داود رمزی و نورالدین ثابت ایمانی. آنروزها پرویز ناظریان، رافی خاچاطوریان، علیرضا میبدی، ضیاء آتابای، ساسان کمالی، سعید محمدی، آزیتا شیرازی، مهناز پاکروان، شیرین نوروی، درکنار هم فعالیت داشتند، این همکاری دیگر هرگز تکرارنشد.
عکس از:مرتضی فرزانه

سیمین بهبهانی برای امضای کتاب آمده بود

1437-69

سیمین بهبهانی شاعره نامدار و شجاع تاریخ ادبیات ایران، در سفری به لس آنجلس، مجموعه اشعار تازه خود را برای دوستداران خود در شرکت کتاب امضاء میکرد.
آنروز خیلی از چهره های معروف هنر هم آمده بودند، نمونه اش پری امینی نقاش معروف که به ستایش از سیمین بهبهانی پرداخت و او را یکدانه شعر ایران خواند.
عکس از:مرتضی قمصری

تصویر خانوادگی

1437-70

این تصویر، شکل وشمایل تصاویر خانوادگی را دارد، انگار پدر و پدر بزرگ، کوچک و بزرگ در یک لحظه دور هم جمع شده اند، آنروزها که ویگن دراوج بود، به اتفاق همسرش کارن، درمهمانی منزل ایرج رستمی شرکت کرده بود، مینا همسر و سه دختر همیشه پشتیبان پدر و مادر هم حضور داشتند.

آبگوشت پارتی

1437-71

هفت هشت سال پیش توی ونچورا بلوارلس آنجلس، توی منطقه وودلندهیلز، یک رستوران جمع و جور بسیار صمیمانه ای باز شده بود، اغلب روزها دوستان مطبوعاتی وهنرمندان برای خوردن آبگوشت به آنجا می رفتند.
این عکس خاطره آن روزهاست،از راست به چپ: زنده یاد علی محزون، ویدا قهرمانی، فرهنگ فرهی، پرویز قاضی سعید و عباس پهلوان دیده میشوند.
عکس از:مرتضی قمصری