1465-72

آن موقع که سیاوش برای
خواهر و برادر صولتی آهنگ می ساخت

1465-61

یک دوره بود، در دهه 90، سیاوش قمیشی زیباترین آهنگها را برای شهره و شهرام صولتی ساخت و الحق در محبوبیت آنها نقش مهمی ایفا کرد، ولی نفهمیدیم چه شد، که ناگهان میان شان جدایی افتاد و هرکدام همکاران تازه ای پیدا کردند، ولی از حق نگذریم چه شهره و چه شهرام همیشه حق شناس بوده اند و روی صحنه های کنسرت و کاباره، از خالق آثاری که به دل مردم نشسته با عشق و احترام سخن گفته اند.

این تصویر را حتی خود هنرمندان حاضر در آن نیز در آرشیو خود ندارند!

1465-63

این یک تصویر استثنایی و تکرارنشدنی است، که در اولین سالهای 1980 درکاباره ای که هوشنگ منظوری در منطقه وست وود راه انداخته بود گرفته شده است.
آنروزها هنرمندان هنوز رفاقت دیرین را حفظ کرده بودند و هوای همدیگر را داشتند.
ازچپ به راست: عبدی یمینی ، شاهرخ، فرانک میرقهاری، هوشنگ منظوری، شهره صولتی، شهرام شب پره،جلال همتی، ابی، سیاوش قمیشی و شهرام صولتی دیده میشوند که بیشترشان در آن کاباره برنامه اجرا می کردند.

اگر کسی بتواند این جمع را دوباره دور هم جمع کند جایزه می گیرد!

1465-65

فکر می کنید هیچ شانسی وجود دارد، که این چهره های محبوب را دوباره بعد از 29 سال دور هم جمع کرد؟!
البته بدلایلی نه… چون دیگر هیچگاه نمی توانیم سرهنگ شب پره را که سالهاست از میان ما رفته به این جمع بیاوریم و یا سعید سرکشیک را که دور هنر را خط کشیده است.
در این تصویر: ازچپ به راست: سرهنگ محمد شب پره پدر شهرام و شهبال، اندی، معین، منوچهر چشم آذر، لیلا فروهر، شهبال شب پره، شهرام شب پره، فریبا فروهر و سعید سرکشیک دیده میشوند.
عمر این عکس 29 سال است، ولی خوب به چهره ها نگاه کنید، خدا را شکر خیلی هایشان نه تنها سرحال و پر انرژی مانده اند بلکه بهتر هم شده اند.

این خانم را کنار شهرام شناسایی کنید
و یکسال اشتراک مجله جوانان را بگیرید

1465-66

این خانم میانسال را که خیلی هم سعی درعشوه گری دارد، ولی شهرام شب پره زیاد هم خوشحال نیست شناسایی کنید تا به حکم قرعه به 3 نفر، یکسال اشتراک مجله جوانان هدیه شود.
این عکس را مرتضی فرزانه گرفته و خوشبختانه در ایران است و کسی نمی تواند از خودش بپرسد!
جواب ها را بصورت فکس و یاایمیل ارسال دارید.

تسلط اش به ورزش ایران و جهان بسیار بود

1465-68

«کامران مدنی پور» از گزارشگران و مفسران ورزشی بود، که در همه زمینه های ورزشی تبحر داشت، سالها برای مجله جوانان گزارش تهیه می کرد، احاطه او به ورزش امریکا وسیع بود، پیش بینی هایش همیشه درست بود، درباره ورزش ایران تفسیرهای درستی می نوشت، برنامه های رادیو تلویزیونی اش گل کرده بود و با همکاران خوبی چون داریوش ذهاب همکاری داشت.
کامران درآخرین سالهای عمرش، عاشق بود، ترانه های عاشقانه می خواند، حتی یک آلبوم از عاشقانه های فرانک سیناترا خوانده بود، ولی ناگهان سرطان گریبانش را گرفت و خیلی زود، با آرزوهایی بسیار رفت.
عکس از مرتضی قمصری

آقای قریب افشار کجاست؟!

1465-69

توی تلویزیون ها، آنهم از نوع 24ساعته اش، همه جور گوینده و مجری می بینیم که براستی 99 درصدشان بقولی این کاره نیستند، فقط برای اینکه فامیل و دوستان در ایران و اینور و آنور آنها را ببینند و تلفن بزنند، جلوی دوربین ها می نشینند و حرفهای صدتا یک غاز میزنند ولی جای  یک حرفه ای تمام عیار، مثل پرویز قریب افشار خالی است، چهره نامداری که شوی تلویزیونی را به ایران آورد، در هر حرکت فرهنگی و هنری پیشگام بود، در لس آنجلس هم اولین شوها را روی صحنه آورد، اولین برنامه ها را تهیه کرد و سالها برنامه های خبری صبحگاهی و شب گاهی تهیه وارائه داد ولی ناچار شد با خیلی ها که حتی سواد اکابری تلویزیونی هم نداشتند کار کند، که هیچکدام هم قدر واقعی اش را ندانستند. از خودم می پرسم قریب افشار خسته شد؟ از بی دانشی دست اندرکاران به تنگ آمد؟ هرچه بود وهست جایش خالی است….  باید که در صفحه جادویی تلویزیون دیده شود. در عکس از راست:استاد فرهی، قریب افشار، زویا ثابت، استاد شهباز، عباس پهلوان و مهین عمید.

مارتیک تازه صدای گرم خود را در آلبوم جای داده بود

1465-71

آخرین سالهای 1980 بود، مارتیک صدای گرم و دلنشین خود را در آلبوم مستقل خود با ترانه هایی چون «پرنده» به گوش ها رسانده بود و همه می پرسیدند چرا مارتیک در ایران که بود ترانه های ایرانی نمی خواند و مارتیک به شوخی می گفت وقتی درایران بودم به زبان انگلیسی می خواندم و حالاکه به خارج آمده ام به زبان فارسی می خوانم!
درعکس مارتیک در کنار پسرش آرتین می بینید که 15 می 1988 بدنیا آمد با نام کامل ارتین قراخانیان.