1631-2

1631-4

1631-5

«خزر» یک اثر ملی واثرگذار و با مفهوم وطن پرستانه و مسئولانه، اینک باهمکاری مشترک استاد محمد شمس آهنگساز و رهبر برجسته و مسعود درویش خواننده آگاه، متعهد، جسور و وطن پرست ارائه شده و از همان روزهای نخست با استقبال پرشورایرانیان در سراسر جهان بویژه در داخل ایران روبرو شده است.

استاد شمس – پاریس:
استاد محمد شمس می گوید من روی شعر یک وطن پرست داخل ایران بنام ایراندوست، آهنگ 1631-7و تنظیمی تحت تاثیر حوادث اخیر آماده کردم. من برای اجرای این آهنگ درجستجوی یک خواننده جسور، آگاه و متعهد بودم، خواننده ای که در ضمن خود اهل خطه شمال و دریای مازندران دریای خزر باشد و روزی که وارطان آوانسیان از مدیران شرکت ترانه با من درباره مسعود درویش گفت، من با کنجکاوی به همه آهنگهایی که او با آثار چهره های ماندنی موزیک و ترانه خوانده بود به دقت گوش دادم و نظرگاه های او را درباره ایران شنیدم و خصوصا وقتی فهمیدم او اهل شمال است، با او سخن گفتم و با خوشحالی بخشی از آهنگ و ترانه را برایش فرستادم. بسیار استقبال کرد، بسیار هیجان زده شد، همانگونه که خلیج فارس حرف میلیونها ایرانی بود و در حد ارزش های خود بدلایلی شناخته نشد، «خزر» هم حرف میلیونها ایرانی است، که هویت ملی خود را می طلبند، خزر فریاد مردم است، مردمی که تمامی نقشه ایران را، سر همان گربه طلایی را، همه دریای خزر، «Caspian Sea» دریای مازندران را می خواهند.
به نظر من هرکاری که اینروزها در حیطه هنر انجام میدهیم باید با توجه به احساس و خواسته مردم باشد. مردمی که هویت ملی خود را با فریاد تمام عیار خود از وجود خروشان خود به گوش ها میرسانند همانگونه شاعر«خزر» بمن گفت ما جوانان آینده و ما نگهبانان فردای ایران، با این شعر، از همه وجودمان سخن می گوئیم. فریاد میزنیم. ما نسل فردا هستیم که می خواهند هویت مان را برباد بدهند.
این اثر، اثری است که نه امروز، فردا، امسال یا سال آینده، بلکه تا دهها سال دیگر بار مسئولیت بزرگی را بر دوش می کشد، این اثر یک خواننده مسئول می خواهد. خواننده ای که از اجرای آن در هر صحنه، هر سرزمین و هرمنطقه ای با جسارت روی صحنه برود و آنرا با همه وجود اجرا کند.
مسعود درویش بنظر من همه خصوصیات اجرای این اثر ملی را دارد، درک و فهم او از این اثر به حدی است که وقتی می خواند انگار در همه زوایای شعر و آهنگ غرق میشود، او با این آهنگ قدرت صدای خود را در حد یک اوپراخوان، ثابت کرد.
و من خوشحالم که مسعود درویش مجری این اثر ملی شد.
مسعود درویش برای اجرا و ضبط این اثر به پاریس آمد و ما با بهره از ارکستر بزرگ 110 نفره اوپرای پاریس که از تکنیک و کیفیت بین المللی برخوردارند آنرا اجرا کردیم چون می خواستیم بعد از سالها یک اثر میهنی در حد جهانی ارائه بدهیم و بگوئیم که ما چه فرهنگ، چه هنری و چه سرزمینی داریم و در ضمن با توجه به زحمات وارطان عزیز، پخش آنرا به شرکت «ترانه» سپردیم.

1631-8

1631-9

1631-10

1631-11

مسعود درویش – امریکا
من با یاری وارطان آوانسیان دوست خوبم، کسی که مرا به دنیای موسیقی آورد، با این اثرآمیختم، با هم به رستوران رافی در لس آنجلس رفته بودیم، وارطان گفت محمد شمس اثری ملی و تکان دهنده دارد، که در جستجوی یک خواننده مسئول است، چون با آثاری که تا امروز ساخته، هر خواننده ای توانایی اجرای آنها را ندارد.
من گفتم چرا در این باره با من حرف نزدی؟ من عاشق اجرای آثار ملی هستم، من کاملا آمادگی دارم، کارنامه من روشن است، بعد از آن دیدار، دو سه هفته ای گذشت تا محمد شمس با من تلفنی حرف زد و درباره دریای خزر گفت، که همه وجود من تکان خورد. و بخصوص که من به آن خطه تعلق دارم، من که شنیده بودم، که چه برسر خزر آوردند.
استاد شمس بلافاصله یک اورتور نیمه تمام این اثر را که با ارکستر 110 نفره اپرای پاریس ضبط کرده بود، برای من فرستاد من آنرا با صدای خود محمد شمس شنیدم و وارطان گفت اجرای درست این آهنگ نام تو را به درون تاریخ موسیقی ما می برد.
من با محمد شمس قرار دیداری برای 20 جولای در پاریس گذاشتم ولی متاسفانه پدرم را از دست دادم و قرارمان را برای 10 روز بعد گذاشتم سردمداران حکومت ایران، به کنفرانس خزر رفته و 50درصد ملک خزر را بخشید و بعد هم رئیس حکومت، سهم ما را تا درصدی غیرقابل تصور پائین آورد و من بعد از گذر از دوره سوگ پدر، در تاریخ سوم آگوست به پاریس رفتم ویکی از مشکل ترین کارها را با تعویض 3 استودیو، اجرا کردم و در تمام مدت ضبط اثر، من یک لحظه احساساتم قابل کنترل نبود. بغض ام در گلو مانده بود وبا همه وجودم، احساسم، غرورم آنرا خواندم، به استاد شمس این مرد بزرگ که خالق بسیاری از آثارماندنی و ملی است و خیلی ازهنرمندان متاسفانه قدر او و همکارانش را ندانستند، بالیدم. من دست این مرد را می بوسم بخاطر رقم زدن این اثر ماندنی و تکان دهنده.
به همین جهت می خواهم مردم وطن پرست ایران، بدانند با فرستادن خوانندگان سفارشی به امریکا می خواهند مسیر فکر وسلیقه و نظر مردم را تغییر بدهند و مردم نباید از این خوانندگان استقبال کنند.
بنظر شما چرا وارطان آوانسیان و جهانگیر طبریایی شرکت ترانه که تا چند سال پیش خواننده ها در صف بودند تا با آنها حرف بزنند و آلبوم شان را تهیه و ارائه دهند اینک باید در سکوت باشند؟ همین شرکت ترانه بود که برای من یک کنسرت بزرگ در سابان تیاتر گذاشت ولی 40 هزار دلار ضرر کرد و در عوض همه عوامل حکومت ایران سالن خواننده های آمده از ایران را سولداوت کردند و هیچکس حتی به یاد خوانندگانی که 40 سال است درخارج می خوانند ولی اینروزها در تنگنا هستند نبوده و چند تا خواننده کلیشه شده و سفارشی داخل ایران را برسر گذاشتند و حلواحلوا کردند.
وارطان آوانسیان – لس آنجلس
محمد شمس آهنگساز ترانه ماندگار خلیج فارس1631-12 با صدای ابی، این بار اثر زیبا میهنی دیگری بنام «خزر» خلق کرده که مسلما این اثر هم چون خلیج فارس جاودانه خواهد شد و آنرا به مسعود درویش برای اجرا سپرده است.
مسعود درویش هنرمندی است وطن پرست و آگاه به تاریخ وادبیات سرزمین خود ایران و این اثر ملی را با هزینه سنگین با ارکستر 100 نفره اپرای پاریس ضبط کرده و با اشتیاق همه هزینه ها را پرداخت و شرکت ترانه پخش آنرا به عهده گرفت.
کسانی که ترانه خزر را شنیده اند مسعود درویش را با توانایی های خاص در اجرای آن ستوده اند.

خـــزر
شعر ترانه: ایراندوست
ملودی و تنظیم: محمد شمس
خواننده: مسعود درویش
با ارکستراپرای پاریس
به رهبری کریستوفر گیوم

*************
خزر آبی بیکران وطن
خزر خشم موج دشمن شکن
خروشان شو، طغیان کن، برفکن
سر موج عصیان به ساحل بزن
کجایند آن سربداران تو؟
کجایند آرش قبادان تو
کجا مانده بابک فریدون چه شد؟
چه آمد سر مازیاران تو؟
من از جنگل و کوه و دریا و دشت
از این خاک دیرینه دم می زنم
جسورانه آواز سر میدهم
من از عشق میهن قلم میزنم
من از چشم خورشید جاری شدم
که شب را به کنج قفس می کشم
به دامان البرز سر می نهم
هوای خزر را نفس می کشم
خزرمن اگر ما شود بی دریغ
به شب رنگ ناب سحر می زنم
به دستان من هر قلم چون سلاح
که با آن به قلب خطر میزنم
همه مازیار و سراز پا شور
همه آرش و دم به دم جان به کف
به خون می نویسم بر روی خاک
قسم خورده بابکیم صف به صف