همه چی ازآنجا شروع شد که با پول های عیدی برای خودم دوربین ارزانی را خریدم و شروع کردم به عکاسی از گلهای باغچه گرفته تا بچه های همسایه و مردم کوچه و بازار.
از وقتی خودم را شناختم خودم را در بین خانواده هنرمند نقاش وخطاط دیدم و علاقه من به طور موروثی به هنرهم ازآنجا شروع شد. آشنایی من با عکاسی درسن 7 سالگی تصادفی بود و یک روز برادرم جادوی چاپ عکس سیاه و سفید را با وسائل کاملا ابتدایی به من نشان داد و ازآن پس هرشب خواب خرید دوربین عکاسی را می دیدم تا بهارآمد و من صاحب دوربین عکاسی شدم.
ازهمان ابتدا به دنبال فکرهای نو و اینکه چگونه میشود ازترکیب عکاسی و نقاشی که با دست انجام می دادم پدیده جدیدی به وجود آورد- در همان موقع در کلاسهای عکاسی و فیلمسازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شرکت کردم واین مرکز که قانون شکوفایی خلاقیت نوجوانان بود درسرنوشت هنری من تاثیرزیادی داشت. جالب است بدانید اولین جوائز عکاسی خودم را از برنامه خانم عاطفی مجری برنامه نوجوانان را دید و تلویزیون در سن 9 سالگی گرفتم با همان دوربین 7 تومانی هم جایزه اول و هم جایزه دوم.
درشانزده سالگی با رضا گوهرزاد که همیشه سپاسگزار او هستم درکانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آشنا شدم هنوز دبیرستان میرفتم که به طور قراردادی دراین مرکز رشد کودکان و نوجوانان مشغول کار شدم.
پرویزکلانتری این نقاش نامی که مسئول واحد هنرهای تجسمی کانون بود از من خواست که اولین کتاب او را برایش عکاسی کنم. برای من کار با چنین هنرمندی بزرگ افتخار بزرگی بود. خوشبختانه کار به خوبی انجام شد و بعدها من به طور تمام وقت با کانون همکاری کردم. درکانون با بزرگانی چون عباس کیا رستمی- و اسفندیار منفردزاده نیزهمکاری داشتم که درهمان زمان با هنرمندان بزرگی چون فریدن فرخزاد، هایده، مرتضی، داریوش، ابی، نوش آفرین همکاری میکردم.
انقلاب باعث شد که تحصیلات خود را نیمه کاره از دانشگاه هنرهای دراماتیک ایران با استادی مرتضی ممیز و استاد ملک صدیق گذاشته و به خارج ایران سفرکنم. درکانادا به عضویت انجمن عکاسان حرفه ای درآمدم و درچندین رشته جوایزی گرفتم.
درسال 1990 در تورنتو کانادا پس از سالها دیدار من با بهروز وثوقی و اسفندیارمنفردزاده و ایرج جنتی عطائی به بهانه نمایشنامه “رستمی دیگر“ اسفندیاری دیگر تازه شد و این دیدارها تکرارشد تا من درسال 1995 به آمریکا، شهرارواین مهاجرت کردم درسال دوم موفق به دریافت جایزه بهترین عکاس اورنج کانتی شدم که درمطبوعات انجمن های عکاسان حرفه ای چاپ شد.
میزان جوائز من قابل شمارش نیست ولی بزرگترین آنها نشان و مدال بزرگ استادی Master Photographer و Lifetime Achievement و کارهایم درکتاب بهترین های سال 1997 درجهان چاپ شد.
همزمان همکاری من با هنرمندان بزرگ دیگری مانند: استاد بی نظیرآواز ایران، استاد شجریان آشنا و همکاری خودم را آغاز کردم وا ین افتخاری بزرگ برای من بود که عکس های من که ازاستاد گرفته بودم در ایران دست به دست می گشت (مراسم یادبود ایشان) و همینطور درمطبوعات ایران مانند مجله با ارزش و خوب اقهوهب.
همکاری با هنرمندان بزرگ دیگر مانند شهره آغداشلو و هوشنگ توزیع، گلشیفته فراهانی، داریوش و احساس ویژه ای از دوستی و صمیمیت به من میداد و این رابطه صمیمانه تا کنون ادامه دارد. درمورد سبک کارخودم باید بگویم همیشه به دنبال نوگرایی و ایجاد سبک های مختلف عکاسی و گرافیک و خلاقیت های تازه بودم از اولین عکاسانی بودم که در California به مدد دکتربهزاد برنوس روانشناس قابل جامعه ایرانی که درآن زمان دستیار من بود آشنا شدم و این باعث تحول بزرگ درسرنوشت هنری من شد.
بطورکلی رشته های مورد علاقه من درعکاسی طبیعت بیجان- مناظرطبیعی- عکاسی مستند- پرتره و Fine Art Photographi
درپایان باید ازمجله جوانان آقای ذکایی عزیز– ماهنامه توشه و دیگرمطبوعات داخل و خارج سپاسگزارم که مرا دراین هدف همراه بودند و هرگز تشویق و محبت هموطنان خود درکارم را فراموش نخواهم کرد و با سعی درخلق آثارجدید در بهترکردن کارم و افتخارآفرینی برای جامعه ایرانی خارج از کشور با تمام نیرو ادامه خواهم داد و درآینده نزدیک نمایشگاهی از آثارم در لس آنجلس شاهد خواهیم بود.
ازجدیدترین موفقیت های بزرگ محسن منوچهری شرکت درنمایشگاه بزرگ بین المللی لوس آنجلس بود که موفق به دریافت جایزه عکاس منتخب مردم و درسال 2020 دربین هزاران عکاس بین المللی و 175 کشور جزو 50 عکاس برترآمریکا و هنرش درکتاب سال بهترین های جهان چاپ شد.