ساراعباسی و درمجموع خانواده عباسی، سیاوش اوستا درپاریس همیشه یاور مجله جوانان ودر کل یاورهنرمندان بوده اند این بار به بهانه بزرگداشتی که برای آذر شیوا ستاره ماندنی سینما درپاریس انجام شد، با سارا عباسی گفتگویی پرنکته داشتیم.
• گفتگوی ما با شما خانم سارا عباسی بیشترمتمرکز است برستاره ی بی نظیرسینمای ایران سرکارخانم آذر شیوا، که در پاریس زندگی می کند، خانم شیوا اخیرا وارد 81 سالگی شده اند و خبرش را ما در مجله جوانان هم چاپ کردیم، ایشان از زمانی که ایران را ترک کرده اند به پاریس آمده اند خوانندگان خوب مجله جوانان از سراسردنیا همیشه با ما در تماس هستند و پی گیرحال و احوال این بازیگرقدیمی سینما هستند.
سارا عباسی: خانم آذرشیوا قبل از انقلاب به پاریس آمدند. حتی دوران حکومت شاه بود و شاهنشاه به ایشان پیشنهاد کرده بودند که ازایران بروید. چهارسال قبل از انقلاب بود. مدتی پاریس بودند و بعد به اورلئان رفتند، چون فضای طبیعت و زیبایی آنجا را دوست داشتند و همانجا ماندگارشدند.
من افتخارآشنایی با خانم شیوا را از سال 1991 داشتم، که از سال 1990 به فرانسه آمده بودم وازهمان سال این دوستی آغاز و تا کنون نیزادامه دارد وایشان برای من مثل یک مادر بودند و هستند. عزیز و دلسوز.
• خانم شیوا الان هم دراطراف پاریس هستند؟
- بله ایشان درحال حاضر دراطراف پاریس زندگی می کنند و قبلا در رادیو آوای ایران و برنامه های کنسرت ها ایشان حضورداشتند. حتی برای کسانی که می خواستند هنرمند و بازیگر وخواننده بشوند ایشان راهنمایی می کردند و به آنها کمک می کردند. هر دو هفته یا ماهی یکبار به منزل ما در پاریس می آمدند و یک هفته می ماندند و دوستان شانس این را داشتند که با ایشان دیدار داشته باشند و در رادیو ایران هم برنامه زنده بود که به پرسش مردم جواب می دادند. آخرین برنامه ای که برای ابی ومنوچهر سخائی گذاشته بودیم، ایشان حضور داشتند و یکی ازخوانندگان مورد علاقه ایشان ابی بود. و حتی کنسرتی که برای ابی گذاشتم درواقع به خاطر خانم آذر شیوا بود. بعد از این برنامه ها دیگر نتوانستند بیایند و نخواستند ادامه بدهند، مدتی می خواستند دور باشند، ولی درآن دو سه سال خیلی زحمت کشیدند.
• شغل اصلی خانم آذرشیوا در فرانسه چی بود؟
- پرستاری بود و همان را ادامه دادند، چون درایران هم شغل ایشان پرستاری بود و درسال های اخیر هم قبل از بازنشستگی به صورت افتخاری کار می کردند و خیلی کمک می کردند به افراد بزرگسال.
• هیچوقت درطی این سالها خانم آذرشیوا به ایران برنگشتند؟
- هیچوقت. ایشان از زمانی که به فرانسه آمدند دیگر تصمیمی برای حتی سفرکردن به ایران نداشتند.
• دراین مدت و سالهای اخیر چه رابطه ای با هم داشتید، به دیدن ایشان می رفتید و رفت و آمد داشتید و ایشان چکار می کردند؟
- خانم شیوا یکبار ازدواج کردند و دختری ازآن وصلت دارند به نام ماندانا و درهمان سال های اول آشنایی ما، ایشان حتی به خاطراینکه دخترشان با ایشان رفتاری خوب نداشتند نخواستند با او هم خیلی ارتباط داشته باشند. بعد هم به نوعی ایشان گوشه نشینی را انتخاب کردند، بیشتر سرگرم کار بودند وعلاقه ای به ارتباط و ازدواج مجدد نداشتند. بیشتر درجمع فرانسوی ها بودند، تلفنی در تماس با خانم شیوا بودم و قرارهای حضوری هم ماهی یا دو ماهی یکبار ایجاد می شد. خانم شیوا علاقه ای نداشتند جایی مطرح شوند و مطلب یاعکسی از ایشان چاپ شود.
• در این مدت فیلم هایی که درایران بازی کرده بودند را می دیدند و خاطرات خودش رامرور می کردند یا نه؟
- ایشان آلبوم عکس های قدیمی خودشان را دارند، عکس های خانهشان تهران در ولنجک را مرور می کردند و من عکسها را می دیدم و ایشان خاطرات فیلم ها را تعریف میکردند و ازهنرمندان به خوبی یاد می کردند. فیلم ها را ندیده بودند و ما هرزمانی که پیش ایشان می رفتیم سعی می کردیم فیلم ها و قسمت هایی از آن ها را به ایشان نشان بدهیم که خاطرات فیلم ها برای خانم زنده می شد. دراین دو سه سال اخیر کمتر این اتفاق می افتاد سه سال قبل هم که دخترشان فوت کردند افسرده شدند و کمترکسی را می دیدند.
• علت مرگ دخترشان چه بود؟
- خانم شیوا ارتباط زیادی با دخترشان نداشتند، دخترایشان دوست فرانسوی داشت اینطوری که روایت می کنند می گویند خودکشی کرده است و بعضی ها هم گفته اند که کسی او را کشته است دقیقاً حقیقت مشخص نشده است. وقتی خانم شیوا خبر را می شنود شوکه می شود. به هرحال ایشان به عنوان مادربرایشان شنیدن خبر مرگ دختر بسیار سخت است.
• دخترخانم شیوا از ازدواج ایشان درایران بود؟
- بله، مربوط به ازدواج ایشان در ایران بود، خانم شیوا هیچوقت درباره همسرشان صحبت نمی کردند. ولی من الان دراین دو سه سال اخیر با خانواده اشان درایران درتماس هستم و توانستم آنها را با هم درارتباط قرار بدهم که از نظر روحی به خانم آذر شیوا خیلی کمک شد. عکس های خانم شیوا و برادرش را بزرگ کردم و دراتاق زدم هروقت می روم پیش خانم شیوا از طریق واتساپ با خانواده اش تماس می گیریم و حرف می زنند و خیلی ازنظر روحی خوب است و ایشان خوشحال میشوند.
• در این مدت آیا هنرمندان و آشنایان به دیدن ایشان می آمدند؟
- ایشان زیاد علاقه ای به دیدارها نداشتند، خب ملاقاتی هم نبود کسی هم نشانه و آدرس و شماره تماسی از ایشان نداشت؛ آخرین بار آقای بهرام بیضایی می خواستند فیلمی بسازند و از برادر من آدرس خانم شیوا را می گیرند و به اورلئون می روند که ایشان زیاد خوشحال نشدند و درهرصورت دعوت آقای بیضایی را برای بازی در فیلم قبول نکردند و با روی خوش با ایشان گفتگو کردند و بعد هم ناراحت بودند که چرا این ملاقات انجام شده و دوست نداشتند کسی ایشان را ببیند و علاقه ای به مصاحبه و بازی در فیلم هم نداشتند.
• زمانی که با ایشان حرف می زدید، خاطره ای از فیلم های گذشته و یا ماجرای جلوی دانشگاه برایتان تعریف نکرد؟
- چرا، در این دو سال اخیر بیشتر درارتباط بودم و هرموقع که می رفتیم ایشان با دیدن عکس ها و بخش هایی از فیلم ها برایمان از گذشته می گفتند، عکس هنرپیشه های جدید را می بیند و از قدیمی ها می پرسند وقتی فردین که فوت کرده بود خیلی ناراحت شد. عکس ها را که می دیدند همه اسامی بازیگران و نویسنده و کارگردان و عوامل را میگفتند؛ برای بزرگداشت ایشان چند همکار که پیام دادند خیلی خوشحال شدند، پیام صوتی و تصویری. روز تولدشان هم خیلی از این پیام ها خوشحال شدند.
• از آدم به خصوصی، مخصوصاً از بازیگران وکسانی که با هم کار کرده بودند، نامی نمی برند؟
- از هنرپیشه ها حرف میزدند و اینکه درکدام فیلم بودند. خاطرات را کوتاه کوتاه تعریف می کردند ولی درمورد دانشگاه که به عنوان اعتراض به شرایط هنرمندان سینما فروش آدامس اقدام کردند هم تعریف می کنند که عقیده داشتم که باید این کار را می کردم.
• از فیلم های بعد از انقلاب، فیلمی را دیده اند که دوست داشته باشند؟
- فیلم های ایرانی بعد از انقلاب را ندیده اند، فقط اخبار را پی گیری می کنند. اخبار فرانسوی را بیشتر پی گیری می کنند. من هر روز تلفنی با ایشان در تماس هستم، ولی ماهی یکبار سعی می کنیم خاطرات آن سالها را مرور کنیم.
• واقعاً جای شکر دارد که شما و خانواده شما از ایشان مراقبت می کنید و امیدی است برای خانم شیوا که این همه سال تنها بوده است.
- به هرحال. من براین باورم که امثال خانم آذر شیوا گنجینه سینمای ایران است و واقعا حیف است که فراموش شوند، حیف است که خودشان را باور نکنند. ما خوشحالیم که این باور درایشان زنده شده است. سال قبل که من با ایشان صحبت کردم، شایعاتی درباره فوت ایشان درفضای مجازی پخش شده بود، پیش ایشان رفتم و از ایشان یک صدای کوتاه ازایشان گرفتم و گفتم که همکاران شما نگران حال شما هستند. ایشان با زبان فرانسوی کوتاه گفتند که من حالم خوب است و برای همه دوستداران و همکارانشان آرزوی سلامتی کردند. از آن به بعد بود که گفتند که این محبت و علاقه مردم باعث دلگرمی من شده است، می پرسیدند مگر مردم هنوز مرابه یاد دارند.
گفتم بله، همه مردم دارند با فیلم های شما زندگی می کنند، حتی نسل جدید در ایران کارهای شما را می بیند. و شما را می شناسند و شما خاطرات بسیار قشنگی برای همه به جا گذاشته اید و این موضوعات را همیشه در تلفن زدن ها و در دیدارها تکرار می کنیم و این ها باعث دلگرمی ایشان می شود و باور ایشان.
• من شنیدم علاوه بر دخترشان که رابطه خوبی با ایشان نداشته و نوه ایشان هم جوانی عاصی است و باعث اذیت و آزار خانم آذر شیوا می شود. این ها درست است؟
- متاسفانه درست است. دخترشان از سال 91 خانم شیوا را به نوعی آزار میداد و دخترشان سعی می کردند باورهای خانم شیوا را عوض کنند والان هم بعد از سه سال از فوت دخترشان، نوه ایشان پیدا شده و منتظر این است که مادر بزرگش ارث و میراث خود را به او ببخشد. خانم شیوا وقتی که با هم حرف می زنیم میگوید فیلم درخت ها ایستاده می میرند به طور واقعی در زندگی من دارد تکرارمیشود. فیلم به واقعیت پیوسته است.
• دعا می کنم این ستاره ارزشمند سینما این روزها را با داشتن دوستان خوبی مثل شما در آرامش بگذراند و امیدوارم که همیشه شما یار و یاورش باشید.
- ما هم امیدواریم که لبخند روی لب های ایشان باشد، دلگرمی باشد و شادی باشد برای ما هم باعث خوشنودی است که ایشان را درآرامش ببنیم و خوشحال باشند.
درپایان خواستم بگویم درباره بزرگداشت ایشان که 23 جون سال 2021 برگزار شد و زحمات شما خیلی موثر بود. هم می خواهد از هنرمندان و دوستداران ایشان که پیام گذاشتند ازطریق مجله جوانان قدردانی کنم. واقعا این مردم باعث دلگرمی و خوشحالی ایشان شدند. ما حدود شش ساعت همراه ایشان بودیم و پیامها را گوش کردند و تماس تصویری با هنرمندان و دوستان داشتند با مهر و عشق این شش ساعت را با قلب وعشق سپری کردند.
• این برنامه را چطور میشود دید؟
- دریوتوب این برنامه وجود دارد، در تلگرام و اینستاگرام وجود دارد. ودر فضای مجازی وجوددارد. مدت این برنامه 26 دقیقه است که شامل قسمت هایی از فیلم ها، پیام وعکس های تولد ایشان است. این برنامه به نام زادروز آذر شیوا است.
• امیدوارم این کارشما برای سایرهنرمندان الگو شود.
- امیدوارم هنرمندان تا زمانی که زنده هستند بتوانیم آن را درک کنیم و برایشان بزرگداشت بگیریم.