طراحی روی جلد: مرتضی برجسته

“بهار بي خزان. شكوه بيكران سراي جاودان// ايران
نگين خاوران تبار خونفشان ديار عاشقان.// ايران
قسم به جان تو. به آسمان تو به نامِ نامیِ. ستارگانِ تو
به آن خلیج فارس به آبی خزر
که در رهت کنیم ز جان خود گذر
“بهار بي خزان. شكوه بيكران سراي جاودان// ايران
نگين خاوران تبار خونفشان ديار عاشقان.// ايران
كه حافظ توايم. ز چنگ دشمنان
به واپسين نفس به اخرین توان
نيفتند اين ستون. به چرخش زمان
نخشكد اين جنون. ز خون عاشقان
به عشق و اتحاد ز پير و مرد و زن.
همه به صف شويم. به جنگ ِ اهرمن
ز كرد و ترك و لر. بلوچ و تركمن
همه به يك هدف. همه به يك سخن
“بهار بي خزان. شكوه بيكران سراي جاودان// ايران
نگين خاوران تبار خونفشان ديار عاشقان. // ايران
نبينمت اسير. به چنگ ديوها.تبار قهرمان.ديار گيوها
اگر جدا كنند. سر مرا ز تن
فداي عزت و رهايي وطن
كه عشقِ مشترك. كه خاك مادري ست.
اميد اول و پناه آخري ست
بمان به افتخار
در اوج اقتدار هميشه سرفراز همیشه پايدار
“بهار بي خزان. شكوه بيكران سراي جاودان// ايران
نگين خاوران تبار خونفشان ديار عاشقان.// ايران

این روزها سرودی با صدای مرتضی میرود که جای خود را در بین سرودهای میهنی ماندگار، باز کند. با اینکه فقط چند بار در تظاهرات پخش شده ولی توانسته اثر مطلوبی بین ایرانیان برجا بگذارد.
نخستین سرود ملی، زمان ناصرالدینشاه به عنوان سلام شاهی اجرا شد. و ابتدا قطعه موسیقی بدون کلامی بود. به سفارش پادشاه از سوی ژنرال نظامی، موسیو لومر فرانسوی که در مدرسه دارالفنون ساخته شده بود و برای اولین بار در تیرماه 1351 در میهمانی ملکه ویکتوریا با حضور ناصرالدین شاه نواخته شد. و همان سال در فرانسه به روی صفحه گرامافون ضبط شد.
در سال 1383 با الهام گرفتن از این قطعه بدون کلام، بیژن ترقی شعری بر روی آن گذاشت و با تنظیم جدید سیاووش بیضائی، سالار عقیلی آنرا به نام ایران جوان اجرا کرد.
50 سال بعد از تولد اولین سرود ناصرالدین شاهی، در زمان رضاشاه وقتی که شاه قصد سفر به ترکیه را داشت به او اطلاع دادند که در آنجا برای او سرود ملی خواهند نواخت و چون ایران سرود ملی نداشت رضاشاه به انجمن ادبی ایران تکیف کرد تا سرودی تهیه شود.
سر درگمی در انجمن برای تولید یک سرود ایجاد شده بود و خط مشخصی برای ایجاد یک سرود ملی نداشتند و با گوش دادن به سرودهای ملی دیگر کشورها که باید چگونه باشد و مضمون کلام باید چه باشد، از آقای مین باشیان که در مدرسه موزیک دارالفنون تدریس می کرد و شاگرد همان موسیو لومر بود دعوت کردند که در این باره راهنمایی کند.

(مین باشیان با نام اصلی غلامرضا خان سالار معزز بعدها قسمت کل موزیک نظام را به عهده داشت) در انجمن قرار شد مین باشیان سرود را بسازد. و شاهزاده محمد هاشم میرزا شعر آن را بسراید.
سرود خیلی زود آماده شده و به نزد رضاشاه بردند. رضاشاه بعد از شنیدن، دو قسمت آنرا اصلاح کرد. که نوشته بودند از اجنبی جان می ستائیم که اجنبی به دشمنان عوض شد و دیگری شهنشه ما زنده بادا بود که به شاهنشه تغییر یافت و به این صورت سرود ملی ایران تهیه شد. در زمان محمد رضاشاه پهلوی این سرود با نام رسمی سرود شاهنشاهی به عنوان سرود ملی اجرا شد.
بعد از سال 57 با روی کارآمدن جمهوری اسلامی سرود جدیدی نوشته شد به روی شعری از ابوالقاسم حالت و موسیقی محمد بیگلری. و این سرود تا سال 1371 سرود ملی ایران شناخته می شد. اما به دلیل طولانی بودن، سرود “سرزد از افق را” حسین ریاحی به روی شعری از ساعد باقری نوشت که تا کنون سرود ایران است.
جالب است بدانید در زمان احمد شاه قاجار دانشجویانی که برای تحصیل به آلمان رفته بودند وقتی از آنها پرسیده شده سرود ملی اجرا کنند، دچار مشکل شدند وچون دانشجویان سرود ملی نداشتند که بخوانند و چون کسی هم نمی دانست زبان فارسی را، و سرودی هم وجود نداشت تصمیم گرفتند آهنگ عمو سبزی فروش را دسته جمعی بعنوان سرود ملی اجرا کنند برخی به اشتباه قطعه ای ایران را سرود ملی میدانند در حالی که این فقط سرود رسمی هیچ یک از دولتها نبوده بلکه یک سرود میهنی است.
این سرود بعد از سال 57 تا مدتی که سرود جمهوری اسلامی آماده شود به عنوان سرود موقت استفاده می شد. براساس شعری از حسین گل گلاب و آهنگ روح الله خالقی به خوانندگی بنان اجرا شد. بعدها این آهنگ با اجراهای متعدد یکی از آثار درخشان موسیقی میهنی محسوب میشود.
در تماسی که با مرتضی برجسته داشتم، انگیزه ساخت این سرود را سئوال کردم.
مرتضی گفت مدتی بود که در فکر ساخت یک سرود برای ایران بودم که در تمام محافل همانند سرود ای ایران استفاده و پخش شود. این یکی از آرزوهای من بود بعد از بارها که ملودی ساختم و هنوز خودم نپسندیده بودم در نهایت چند ماه گذشته آنرا تکمیل کردم و شعر آنرا به خانم فریبا صفری نژاد که قبلا آهنگ دشمن را با هم کار کرده بودیم سپردم و مطمئن بودم با توانایی که این بانو در خلق واژه های حماسی دارند شعری گیرا و پرتوان بر روی آن می گذارند و همان هم شد.
قطعه ایران با همکاری چند تن از موزیسین های داخل ایران ضبط شد که از ذکر نام آنها معذورم و وکال آنرا در دوبی خواندم و برای دوستانم در ایران فرستادم تا میکس شود ادیت و برخی از کارهای استودیویی آمریکا را هم با کمک یکی از موزیسین ها مقیم آمریکا که استودیوی مجهزی دارد به نام ارگاموتورس انجام دادم.
این سرود همانند سرود ای ایران یک سرود میهنی است که مطمئن هستم به زودی جای خود را در مراسم میهنی باز خواهد کرد و همانند سرود ای ایران استفاده خواهد شد.
این سرودی است که زمان و فصل ندارد و فقط برای ایران نوشته شده و یادگاری است از من و فریبا صفری نژاد و بقیه دست اندرکاران از جانب نسل ما برای نسلهای آینده و برای سربلندی ایران همیشه جاوید.