zendan052

داماد قاتل، مادرزن هوسباز 

هنوز معماي اين قتل و شايد چند قتل ديگر روشن نشده است. هنوز معلوم نيست داماد در اين جنايت دست داشته يا همسرش و يا مادرزن هوسبازش؟
•••
اسمت چيست؟
مصطفي.
چند سال داري؟
35‌ سال.
جرمت چيست؟
قتل پدرخوانده همسرم… البته قبول ندارم.
چه سالي ازدواج كرده اي؟
سال 1380
شغلت چه بود؟
فروشنده لوازم آرايش در بازار بودم
پدرهمسرت فوت كرده است؟
نه، پدر و مادر خانمم طلاق گرفته‌اند، مادر خانمم دوباره ازدواج كرده است.
علت طلاق آنها را مي‌داني؟
بله، در سال 79‌ به خاطر اختلافاتي كه داشتند از هم جدا شدند
بعد از ازدواج شما مادر خانمت دوباره ازدواج كرد؟
بله، بعد از ازدواج من و همسرم،‌مادر خانمم در سال 81‌ با اين مقتول كه آشنايي قديمي داشتند ازدواج كرد.
تحصيلات تو و همسرت چقدر است؟
خودم ديپلم دارم و همسرم ديپلم ردي است.
يك سابقه ديگر هم در پرونده داري، مربوط به چيست؟
بعد از ازدواج دو سال به جرم سرقت در زندان قصر بودم.
يعني از 4‌ سال زندگي مشترك با همسرت دو سال آن را در زندان بودي؟!
بله.
نحوه سرقت چگونه بود؟
از دوبي بر مي‌گشتم. در فرودگاه مهرآباد يك كيف پيدا كردم. پول زيادي داشت، دلار بودند، به پول ايران بيشتر از 30‌ ميليون بود. درست يادم نيست چنددلار بود. بعد دستگير شدم بعد از رد مال و 20‌ماه حبس مرخصي دادند. مهرماه سال 82‌ بود كه به مرخصي رفتم و اين اتفاق افتاد.
پس در زمان مرخصي مرتكب قتل شدي؟
من قتلي انجام نداده‌ام. مادر خانمم و همسرم بعد از ازدواج مجدد او با هم درگيري داشتند و تقريبا قهر بودند. در آبان ماه، مادر خانمم چند بار با من تماس گرفت تا زمينه آشتي و رفت و آمدها فراهم شود. آن شب كه به اصطلاح آشتي كنان بود به خانه مادر خانمم رفتيم. شب ساعت 10‌ بود. او گفت شوهرم خوابيده است. ما به اتاق ديگر رفتيم تا صحبت كنيم. مادر خانمم گفت او سرطان مغز استخوان دارد زياد درد مي‌كشد. دائم آمپول مسكن و خواب آور مي‌زند. به همين دليل هميشه در حال استراحت و خواب است. بعد مادر خانمم از من خواست به پشت بام بروم تا آنتن ماهواره را تنظيم كنم، مدتي طول كشيد تا برگردم. وقتي برگشتم مادر خانم و همسرم را در اتاق مقتول ديدم. سيمي دور گردن مقتول پيچيده شده بود و به نظرم آمد كه خفه شده است.  شوكه بودم. از همسرم پرسيدم چه اتفاقي افتاده؟ به جاي او مادر خانمم گفت آمپول را نتوانستم بزنم، دستش كبود شد! گفتم  بچه‌هايش مي‌آيند براي ما گران تمام ميشود. گفت: مجبور شدم خفه اش كنم! حالا راحت است، دردي نمي‌كشد!
ولي در صحبت‌هاي قبلي كه با مادر خانمت داشتم گفته به خاطر آن كه شوهرم درد نكشد همراه دامادم آمپول هوا زديم و اصولا شما را عامل قتل ميداند!
دادگاه بايد بگويد كي قاتل است. مادر خانمم دروغ گفته است تا از مجازات نجات پيدا كند. نميدانم چه بلايي سر شوهرش آورد كه گفت در تركيه مرده!
مگر مادر خانمت چند بار ازدواج كرده است؟
در زمان آشنايي من و همسرم اوبا  يك مرد تركيه‌اي به نام آيدين ازدواج كرده بود. وقتي به خواستگاري همسرم رفتم شوهر سوم يعني مقتول هم در مجلس خواستگاري حضور داشت و مادر خانمم او را بعنوان  برادرش يا دايي همسرم معرفي كرد.
با آيدين چگونه آشنا شده بود؟
مادر خانمم در سفري كه به تركيه داشت با او آشنا  شده بود. آيدين وضع مالي خوبي داشت، مقتول هم همين طور! يعني مادر خانمم بعد از طلاق فقط با مردهاي پولدار ازدواج مي‌كرد! آيدين يك آپارتمان بزرگ در شهرك آپادانا براي او اجاره كرده بود. وقتي در زندان قصر بودم از همسرم شنيدم آيدين در تركيه مرده است! و قرار است خواهر و برادر ها و مادر خانمم در خانه من زندگي كنند. اما آنها درتيرماه سال 82‌ با همسرم درگير شده بودند و همسرم همه آنها را از خانه بيرون انداخته بود!
چه شد كه دوباره آشتي كردند؟
بعد از رفتن من به مرخصي، مادر خانمم پيشقدم آشتي شد. ظاهرا مي‌خواسته پاي مرا به اين قتل باز كند.
ازدواج سوم مادر خانمت چگونه صورت گرفت؟
شوهر سومش از دوستان خانوادگي‌شان بود. يعني قبل از طلاق هم با خانواده آنان رفت و آمد داشت. وقتي همسرم، ‌مادر، برادر و خواهرش را از خانه بيرون كرده بود هيچ سرپناهي نداشتند. برادرش پي زندگي خود رفته بود و مادر و خواهر خانمم تحت پوشش كميته امداد قرار گرفته بودند و من نامه كميته امداد را در دست مادر خانمم ديدم. در همين روزها مقتول از مادرخانمم خواستگاري كرده بود. او وضع مالي خوبي داشت و مادر خانمم سر راهش قرار گرفته بود تا از موقعيت مالي وي استفاده كند.
مقتول زن و بچه نداشت؟
همسر اول مقتول فوت كرده بود وهمسر دومش طلاق گرفته بود و با سه فرزندش ساكن امريكا شده بودند. زماني كه با مادر خانمم ازدواج كرد يك زن صيغه‌اي داشت كه از او هم صاحب يك پسر به نام شهرام بود ولي همه فكر ميكردند برادر ناتني مقتول است.
بعد از قتل چه اتفاقي افتاد؟
مادرخانمم پيشنهاد داد جنازه را بسوزانيم ولي من قبول نكردم. مقتول هيكل قوي و تقريبا تنومند داشت، گفتم چه طور زورت رسيد كه خفه اش كرده‌اي؟ گفت در غذايش قرص خواب ريخته بودم. بعد فكر كرديم حالا چه كنيم؟ باز مادر خانمم پيشنهاد ديگر داد تا به پيشنهاد دوم او چاه كن آورديم. مادر خانمم گفت اين خانه را خيلي دوست داشت، بگذاريم تا ابد در اين خانه بماند! البته ما با تخليه چاه تماس گرفتيم و آنها مقني فرستادند ولي مقني نتوانست دهانه چاه را پيدا كند! همان طور كه به دنبال دهانه چاه مي‌گشت، جايي به اندازه يك قبر كنده شده بود. مادر خانم گفت پشيمان شده‌ام، برو! پول مقني را داد و او رفت.
خانه مقتول چند طبقه بود؟
سه طبقه، البته طبقه اول و سوم خالي بود. طبقه اول كه  همكف بود، چند تا مغازه داشت و مادر خانمم و شوهرش در طبقه دوم زندگي ميكردند.
مقتول را در همان قبر كنده شده توسط مقني دفن كردند؟
بله، بعد از رفتن مقني همان جا دفن كرديم.
كسي به غيبت مقتول شك نكرد؟
مقتول خانه‌اي در ميرداماد اجاره كرده بود و ميخواستند چند روز بعد اسباب كشي كنند. فرداي آن شب به ميرداماد اسباب كشي كرديم، البته يك هفته بعد زندگي عادي شد. اصلا مادر خانمم ناراحت نبود و به خواهرها و برادرهاي همسرم گفت: مقتول در امريكا فوت كرده است! آنها هم گفتند سزايش همين بود! چون وقتي مادر خانمم ازدواج كرد همسرش اجازه نداد بچه هايش با او زندگي كنند.
اين جنايت چگونه كشف شد؟
بعد از 45‌ روز مادر خانمم گفت ممكن است برادرهاي مقتول به خانه سرزده  و ببينند موزائيك‌هاي كف هال طبقه همكف نو است. برويد جنازه را درآوريد و از آن خانه بيرون ببريد و من و همسرم به خانه مقتول رفتيم و پس از كندن زمين جنازه را كه لاي ملافه‌اي پيچيده شده بود بيرون آورديم. جنازه سالم بود ولي بوي تعفن ميداد. آن را لاي موكت پيچيده و به حياط برديم. ماشين را تا جلوي در حياط آوردم و به سرعت جسد را در صندوق عقب انداختم و همراه همسرم حركت كرديم ولي در اتوبان بابايي بدحجابي همسرم باعث جلب توجه و شك پليس به رفتارهاي ما شد و بعد از يك تعقيب و گريز سر چهارراه محلاتي به خاطر عبور عابر پياده مجبور به كم كردن سرعت شدم. پليس جلوي ما پيچيد و يكي دو دقيقه بعد جنازه را در صندوق عقب ديدند و ما دستگير شديم. البته پشت همان چراغ محلاتي با ماشين جلويي‌ام هم تصادف كردم.
حكم نهايي چه موقع صادر مي‌شود؟
خانواده مقتول هنوز مشخص نشده‌اند.هويت آنها در امريكا براي سفارت ايران آشكار نيست. پسرش شهرام در ايران هم فعلا نتوانسته ثابت كند كه پسر مقتول است.
چرا ؟ مگر شناسنامه ندارد؟
شناسنامه دارد ولي پدرش به عنوان برادر براي او شناسنامه گرفته نه به عنوان پسرش.
خانه‌اي كه قتل در آن روي داد كجا بود؟و چه موقعيتي داشت؟
خيابان پيروزي.البته مقتول يك خانه ديگر هم داشت كه قيمت هر كدام از خانه هايش 250‌ ميليون تومان بود.
انگيزه قتل دقيقا چه بود؟
مادر خانمم نمي‌خواست مريض داري كند. او ميخواست پولهاي پيرمرد را به چنگ آورد.
خودت چند تا خواهر و برادر داري؟
سه تا برادر و دو تا خواهر دارم. من بچه پنجم هستم.
موقعيت اقتصادي خانواده خودت و پدرت چگونه بود؟
پدرم مغازه مكانيكي دارد، نه موقعيت او با بچه‌ها زياد خوب بود و نه موقعيت من. از دلارهايي كه در فرودگاه مهرآباد دزديدم، 5‌ ميليون مانده است كه بايد رد مال كنم.
ارتباط همسرت با پدر خودش چگونه بود؟
ارتباط خوبي داشتند. حتي همسرم و خواهر وبرادرهايش با پدرشان رفت و آمد داشتند. اواخر حتي مادر خانمم هم با بچه‌هايش براي ديدن شوهر سابقش ميرفت.
همسرت هم همين زندان است؟
بله، ولي ديگر همسرم نيست
طلاق گرفتيد؟
بله پارسال او طلاق گرفت
بالاخره قتل را چه كسي انجام داد؟
وقتي من و همسرم دستگير شديم چون خودم سابقه زندان داشتم قتل را گردن گرفتم تا همسرم سابقه‌دار نشود ولي وقتي در دادگاه ديدم به قصاص محكوم خواهم شد و همسرم طلاق گرفت و مادرش تمام تقصيرها را گردن من مي‌اندازد، گفتم در زمان قتل آنجا نبودم. مادر خانمم من را به پشت بام فرستاده بود و اين مادر و دختر بودند كه مرتكب قتل شدند…
•••
اين قتل توسط هركدام از اين سه نفر كه صورت گرفته باشد تنها يك انگيزه در آن به چشم مي‌خورد و آن موقعيت مالي و ثروت مقتول بوده است. او سرطان داشت و به راحتي مي‌توانست داروهاي خواب آور خورده و قدرت دفاع از خود نداشته باشد.
موقعيت اقتصادي داماد، مادرزن و همسر هيچكدام مناسب نبوده است و داماد با سابقه سرقت قبلي و مادرزن با ازدواج هاي كوتاه مدت در زمان پيري با مردان پولدار، هر كدام انگيزه‌هايي قوي براي قتل و رسيدن به ثروت داشته‌اند.
دختر خانواده يعني همسر سابق مصطفي هم مي‌توانست به هر كدام از اينها يعني همسر يا مادرش در اين قتل كمك كند. به احتمال قوي اين كه اين سه نفر با هم بر سر تخت خواب مقتول حضور داشتند ميدانند كداميك قاتل است! دادگاه اين معما را حل خواهد كرد.