من در بيش از 40 سال براي 4 نسل خوانده ام
و هميشه خود را مديون شان ميدانم
من بيش از 800 ترانه خوانده ام، خودم همه را به ياد ندارم،
ولي مردم آنها را در قلب و ذهن خود جاي دادهاند
عباس قادري، خواننده محبوب ومردمي، كه بيش از 40 سال است ميخواند، هنوز بدون ادعا و فروتن ميگويد هر روز از بزرگ وكوچك ميآموزم، هر روز ميكوشم تا خود را با خواسته هاي مردم تطابق بدهم.
>عباس قادرييار خوشگلم< كه از سوي شركت معتبر ترانه در سراسر جهان پخش شده قدم تازه اي براي ارتباط به چند نسل برداشته و ميگويد من اينروزها نه فقط براي پدر و مادرها و حتي پدر بزرگ ها و مادربزرگ ها ميخوانم بلكه من براي نسل جوان هم ميخوانم، وقتي ميبينم خيلي از نوجوانان داخل ايران در اروپا و در امريكا آهنگهاي مرا ميشناسند و در بسياري از كنسرت ها، كلاب ها، كاباره ها با من ميخوانند، از شدت هيجان، چشمانم پر از اشك ميشود.
من از اولين آهنگي كه بيش از 40 سال پيش خواندم و گل كرد، آهنگي بنام >چيزي كه عوض داره گله نداره< ساخته ناصر تبريزي با شعري از بامداد جويباري، تا امروز كه آخرين آهنگها و ترانه ها را در آلبوم جديدم خواندم، هميشه با خود ميگويم اگر اين همه مهرباني و حمايت بيدريغ مردم نبود، من كجا ايستاده بودم، جالب اينكه همان اولين آهنگي كه خواندم اخيرا از يك سريال داخل ايران پخش شد و خوشبختانه نام مرا هم عنوان كردند.
ركورددار ترانه خواني
عباس قادري با 830 آهنگ و ترانه اي كه خوانده، يك ركورددار است.خودش ميگويد من 120 آهنگ براي فيلم هاي ايراني خواندم، براي فيلم هايي چون: در شهر خبري نيست، گذرگاه مرگ، راه باز جاده دراز و بازي هاي سرنوشت با شركت زنده ياد ايرج قادري.
من همه سرافرازي ام اين است كه اين 830 آهنگ و ترانه، در قلب و ذهن مردم جاي دارد، من بارها بروي صحنه هايي رفته ام كه مردم آهنگي از من طلب كردند، من بكلي فراموش كرده بودم ولي خود مردم زير لب خواندند و من با آنها همصدا شده وآن آثار قديمي را دوباره در ذهنم زنده كردم. اين خبر از توجه عميق مردم به اين آثار و جاي گرفتن يكايك شان در قلب آنها ميدهد همين هاست كه مرا در برابر مردم سرفراز كرده است.
من قرار بود در چند فيلم هم بازي كنم، ولي پيش از من آغاسي و سوسن در فيلم ها ظاهر شدند و بعد من و گيتا در يك فيلم شركت كرديم، كه بدليل نزديكي به انقلاب، فيلم نيمه كاره ماند و من در همان قالب خواننده باقي ماندم.
سالها هرشب روي صحنه ها ميخواندم
عباس قادري از نادر خوانندگان مردمياست كه در بيشتر تاترهاي لاله زار بعنوان خواننده فينال ميخواند، در همان شبها در چند كاباره هم روي صحنه ميرفت، خودش ميگويد من گاه بعضي شبها در 7 كاباره ميخواندم بطوري كه حتي گاه با سرعتي دور از باور از خيابانها ميراندم تا بموقع به صحنه كاباره بعدي برسم. من آن شبها، با وجودآن همه ترانه خواني، خسته نميشدم چون عشقي كه از مردم ميگرفتم، پاياني نداشت. ضمن اينكه من هيچگاه حسادت و بغض و رقابت غيرحرفه اي را نميشناختم. يادم هست حدود 43 سال پيش براي اجراي برنامه در خرمشهر باتفاق پوران رفته بودم، در نايت كلاب ميترا ميخواندم در آنجا يك خواننده جوان خوزستاني بنام نعمت آغاسي با دايره برنامه را شروع ميكرد، صداي دلنشيني داشت، با من آشنا شد و گفت دلم ميخواهد روزي به تهران بيايم از ناصر تبريزي يك آهنگ بگيرم و بخوانم و ثابت كنم كه يك خواننده توانا هستم، من قول كمك دادم عجيب اينكه چند ماه بعدآغاسي به تهران آمد، مهمان من شد، او را به تاتر پارس بردم، به هوشنگ منظوري معرفي كردم، آنروزها علي نظري و داود مقامي در آنجا ميخواندند، آغاسي اولين شبي كه روي صحنه رفت، ناگهان با درآوردن دستمال و چرخاندن آن بدورسر خود، غوغايي بپا كرد، يك شيوه تازه بود، مردم استقبال عجيبي كردند و هوشنگ منظوري همان شب با آغاسي يك قرارداد طولاني بست، آغاسي آنروزها هنوز براي خود آهنگي نداشت، آهنگهاي داود مقامي و دلكش را ميخواند و ديديم كه به قلب مردم راه يافت.
ده سال دور از صحنه ماندم
قادري ميگويد با محدوديت هاي بعد از انقلاب و بگير و ببندهاي هنرمندان من تصميم گرفتم چند سالي نخوانم كه اين نخواندن مرا ده سال از صحنه دور كرد، ولي در پشت صحنه، در بعضي محافل خصوصي و ميهماني ها ميخواندم. يكبار هم دركرج، مامورين به يك مهماني هجوم بردند و من و چند خواننده ديگر در حال فرار بوديم كه من پايم شكست و كارم به جراحي كشيد.
بعد از 51 سال سرانجام به تركيه رفتم، اجراي برنامه در آنجا مرا دوباره زنده كرد، دوباره صداي هورا و كف زدن مردم، آغوش پر از مهرشان مرا پر از انرژي كرد. مرتب تابستانها به تركيه ميرفتم، تا به كاباره هاي دبي دعوت شدم اين برنامه ها مرا به تهيه آلبوم هاي جديدي تشويق كرد، در اين مدت 6 آلبوم جديد ارائه دادم كه بيشترشان گل كرد و دوباره ورد زبان مردم شد.
در دوره جديد فعاليت هايم شهرام قادري پسرم در ايران خيلي ياريم داد، او، دهها آهنگ قشنگ برايم ساخت. شهرام اينروزها بعنوان يك آهنگساز، تنظيم كننده در داخل ايران صاحب اعتبار است، براي همه خوانندگان محبوب روز آهنگ ميسازد و تنظيم ميكند.
من ازجهت خانواده خيلي شانس داشتم، دو بار ازدواج كردم، كه همسراولم فوت كرد، از او دختري دارم، از همسر دوم خود كه درست 35 سال است زير يك سقف باهم زندگي ميكنيم دو فرزند برومند و موفق دارم، عليرضا قادري كه يك مهندس صدا و فيلمبردار و كارگردان با ذوقي است، شهرام قادري كه يك آهنگساز تواناست هر دو جانانه مرا ياري ميدهند و من به وجودشان افتخار ميكنم.
با عباس قادري به سالهاي دور ميرويم، به آن روزها كه پخش صداي خوانندگان مردمياز راديو تلويزيون ممنوع بود خودش ميگويد آهنگهاي ما در دل مردم جاي گرفته بود، هنوز زير لب ميخواندند، ولي ما اجازه خواندن در راديو تلويزيون را نداشتيم تا بمرور در مجله جوانان مقالاتي نوشته شد، تهيه كننده هاي راديو تلويزيوني به ياري آمدند و ما به شوهاي تلويزيوني فريدون فرخزادو پرويز قريب افشار، راه يافتيم. در برنامه صبح هاي جمعه، در برنامه كارگزاران ما برنامه بليط هاي بخت آزمايي شركت كرديم و ناگهان 40 ميليون مردم ما را شناختند و صفحات و بعد هم نوارهاي ما، ركورد ميليوني برجاي نهاد.
آلبوم تازه
عباس قادري از آلبوم تازه اش ميگويد: اين آلبوم با 8 اثر كه آهنگهاي نجاتم بده، ناز گلكم، 3 قطره اشك، طراوت را شهرام قادري، يار خوشگلم و فقط حرفه تو عشق را >بدر< و ديدار را بابك رادمنش ساخته و همه تنظيم ها از شهرام قادري و ترانهها از فريدون خشنود، رياح پور، علي ناصري، عاطفه رحمتي، اكبر مهرافزا، علي ناصري و احسان ايمني است.