1325-34

 

It’s about Time
 شبترانه هاي فرهاد و شهيار

1325-38

 یکی بود یکی نبود
به جز صدا هیچی نبود!
وسط این همه دلتنگی بدوسط این همه ساز نابلد!
دلم آتیش بازی ساز می خواد!
دل من صدای دلباز می خواد!
وقت آتیش بازی زیبایی یه!
وقت شبترانه یی، تاریخی یه!
دریا هم تشنه ی لب تشنگی یه!
حالیته؛ حالیته؟
دوباره می خوام از شبترانه های فرهاد و شهیار بگویم. از هفدهم نوامبر 2012
از یک حادثه درجهان کنسرت ها و برنامه های زنده، بگذارید این جوری آغاز کنم که:
-شبی را که گم کرده بودیم، پیش رو داریم!
سفری تا آبی ترین جای دریا. به همراه  بهترین های موسیقی جهان.
این زیبایی آفرینان، شما را به تماشای بهترین خود می برند.
شبی راکه تجربه نکرده ایم، پیش رو داریم! در دل یک شب آفتابی.
با رنگین کمانی از ترانه، تا من و تو و ما، به لبخندی عاشقانه برسیم.1325-35
این تعریف گره خوردن ساز وصداست. که فرهاد بشارتی، باجادوی سازش، و شهیار با مخمل ترانه هاش، از «بهترین خود» تعریف تازه یی به دست می دهند!
شهیار در گفت و گو با رادیوی 670AM ،(پرویز فیروزکار+ طناز فتحی) می گوید:
-نه تنها، در کنار ترانه ها، و موسیقی زیبای خاطره انگیز جهانی، شعر خوانی، و تکه هایی از دیروز سرزمین مان را به شما هدیه می کنیم، که هر چه داریم، یعنی همه ی دارو ندارمان را به روی صحنه می ریزیم! (خنده های شیرین برنامه سازان و میهمانان) باری، فرهاد و شهیار: «جادوی ساز را در مخمل ترانه می پیچند، برای شما! برای یک شب در بورلی هیلز. لس آنجلس.
Saban Theatre هفدهم نوامبر 2012
یک بار دیگر اجازه بدهید که تکرار کنم: برنامه، سر ساعت 8 شب آغاز خواهد شد. یعنی که چه بهتر، در تالار شبترانه باشید تاحتا یک دقیقه از 3 ساعت شوی استثنایی را از دست ندهید. چرا که در آغاز، سفری ست  تا دیروز خاطره ها، با صدایی که تعریف عشق است و جوانی صدا. هنوز برای سخن گفتن از او، «زود» است. اما همین اندازه بدانیدکه همه با هم در تالار شبترانه، زیر و زبر خواهیم شد.
آوازخوانان همراه: Kate Campbell و Stereolizza رنگی دیگر به این سفر جادویی می پاشند. در گزارش های دیگر به سراغ اشان خواهیم رفت. همان گونه که باید، دوباره و دوباره از زیبایی ساز «رامان» Ramon Stagnaro گفت . و «چارلی بشاره» Charlie Bisharat.Don Thay. همایون جان خسروی و اردشیر فرح… در این گزارش اما چند پیام از راه دور و نزدیک را با شما قسمت می کنم. در جایی از شبترانه،پیام های شما مردم نازنین را در رابطه با تور It s’a bout Time، بر پرده می بینیم و می شنویم. چرا که دو ماه است از همراهان خوب امان برفیسبوک Facebook خواسته ایم تا برای آن شب، پیام  بفرستند، که بسیارانی هم فرستاده اند. به همراه تصویر و صدا.

پیامک ها، قاصدک های شبترانه ی
 فرهاد و شهیار:
ایران :
•من از ایران ام. از تهران. به همه ی عزیزانی که در شبترانه حضور دارند، درود می فرستم. به ویژه برای شهیار: شهسوار ترانه ی نوین ایران و فرهاد، مرد قانون هرزمین. یاران عزیز! از تک تک  لحظه ها، استفاده کنید.
با تمام وجود. از سوی من، فرهاد و شهیار را بغل کنید….
یادتان نرود که در ایران: «فریاد تورو کم دارن این مردم!»1325-36
یادتان نرود که: آزادی جز با احساس مسئولیت به دست نمی آید.
یکدیگر را تنها نگذارید. شهیار را تنها نگذارید. فرهاد را تنها نگذارید.
شما را به عشق و آزادی و ترانه می سپارم.
جلیل از ایران
***
سوئد:
• من جمیله هستم از سوئد… با درود. شاعر در یکی از پست ها بر فیسبوک، از شبترانه، این گونه سخن گفته است:
– به نام عشق و آزادی و ترانه.این صحنه ی شبترانه ی ماست. چه عشقی دارد:خواندن و عشقبازی کردن با ساز بر بستر این چنین تماشایی! و من در ادامه، چنین می گویم:
– و چه عشقی دارد، حضور در این شب فراموش نشدنی. چه عشقی دارد، همصدایی با شاعر! چه عشقی دارد، تماشای فریاد شادی و شعف حضار و چه عشقی دارد گوش سپردن به ساز دلنواز فرهاد جان. یاران! از صدای ناب شهیارجان، جانانه لذت ببرید. و در آخر، به راستی که آزادگی و آزادمنشی. برازنده ی شهیار قنبری است. با سپاس.
جمیله از سوئد
***
ایران:
به نام عشق که قانون صحنه را به ما یاد داد. به نام شهیار . به نام فرهاد.
به نام ترانه. به نام فریاد. به نام درد مشترک که ما را از نخست به هم پیوند داد. از این جا که ماییم، تا آن جا که تویی، فاصله یی نیست.
این را دل تپش هایم گواهی می دهند، نه به یمن این واژه ها ، که به سبب «دوستت دارم ها»ی دیرینه ام. از این جا که ماییم، تا آن جا که تویی! نه واژه ها، خاصیت فاصله ها را می شویند، و نه بغض ها، تاب شکستن فاصله ها را دارند.
آن چه که فاصله ها را می شکند، تنها عشق است.
ترانه است و تکرار حضور تو در صحنه. شهیارجان. تکرارت مبارک.
فرهاد جان. تکرارت مبارک!…
***
باری، و این اگر، زیباترین تجربه ی
 این سال ها نیست، پس چیست؟
هفدهم نوامبر 2012 رااز یاد نبرید. 1325-37
خانم ها، آقایان. سر ساعت 8 شب.
It s’ about Time
Beverly Hills
Saban Theatre
دلم آتیش بازی ساز می خواد!
دل من صدای دلباز می خواد!
فرهاد و شهیار و یاران شبترانه
پاییز 2012