1370-9

 

امسال هم «بنیاد فرهنگ» طراحی پرده آویزهای ششمین جشن سالانه اش را که در 23مارچ در موزه ی هنر لوس آنجلس برگزار خواهد شد به مسابقه گذاشت که یکی از ارزشمندترین فعالیت های فرهنگی این بنیاد است زیرا تجربه شش ساله ی این بنیاد برای برگزاری این مسابقه پای هنرمندان جوان را به این مسیر باز کرده است از اینرو برای آگاهانیدن بیشتر این جوانها از ویژگی های نمادین نوروز سخن کوتاهی عرضه میداریم.
در زمینه ی این ویژگی ها کتاب ها و مقاله های متعدد به فارسی انتشار یافته که  از آن جمله است «گاه شماری در ایران باستان، زبان فرهنگ اسطوره» از پژوهشگر نامدار ژاله ی آموزگار«بندهش ترجمه مهرداد بهار» و همچنین درباره ی جشن سده «جستاری جدید از مهرداد بهار» «تاریخ کیش زرتشتی از بویس مری» «جشن های ایرانی از بیکرمان» « خرده اوستا از ابراهیم پورداوود» «گاه شماری در ایران قدیم» از سید حسن تقی زاده « فرهنگ بهدینان از جمشید سروشیان» در نمونه های نخستین انسان و تحسین شهریار در تاریخ افسانه ای ایرانیان» کریستن سن شد و…
ژاله ی آموزگار در مقاله ای که نخست در مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز چاپ شده و سپس در مجله ی بخارا شماره ی 92 آمده است می نویسد:
«درباره ی آغاز سال نو و مراسم نوروزی این جشن کهن که به باززایی طبیعت وابسته است از جوانب گوناگون می توان بحث کرد.این جشن بزرگ به سنتی کهن تر از اوستا تعلق دارد ولی نام آن در اوستا نیست. آئین نوروزی گستره ای پهناور از فلات ایران و بین النهرین را سیراب می کند مراسم مربوط به آن همانندی های بسیار بارزی با آئین های مربوط به تموز وآدونیس و آنیس در یونان و بین النهرین دارد.
برگزیدن نخستین روز از اعتدال بهاری به عنوان آغاز سال نو در آئین زردشتی برپایه ای از سنت های دیرینه ی شبانی و کشاورزی قرار دارد و بسیار معقول به نظر می رسد که مردم گله دار آغاز بهار را که نویدبخش علف های تازه ی بهاری و زاده شدن بره ها و بزغاله هاست زمانی برای سرآغاز سال و موسمی مناسب برای برگزاری جشنی بزرگ برگزینند»
جمشید فرمانروای آرمانی اساطیری ایران با این جشن پیوندی نزدیک دارد: نوروز عام هست و نوروز خاص و… همه ی این نکات مسایل بسیار مهم و قابل توجهی هستند و سخن گفتن درباره ی هر کدام از این موارد بحث های پرکشش و شیرینی را پیش خواهد آورد بر ما آن چه دراین مقال در ارتباط با مراسم نوروز مورد توجه قرار می گیرد بحث درباره ی شخصیتی اساطیری در پیوند با این آئین است که «رپیثوین» نامیده می شود که نمونه های مشابهی هم در دیگر فرهنگ های کهن نیز دارد این گروه از ایران در زمستان سفری به زیرزمین می کنند و در آغاز بهار به روی زمین باز می گردند و با بازگشت خود به طبیعت جانی دوباره می بخشند به سخن دیگر با باززایی گیاه ارتباطی تنگاتنگ دارد و شادمانی برآمده از بازگشت آن ها به شادمانی های آغاز سال پیوند می خورد خود را بر رپیثوین ایزد موکل بر این زمان نگهبان گرمای روی زمین هم هست گرمایی که چون بر دیوسرما پیروز میشود گیاهان را به بالندگی، درختان را به بارآوری و جانوران را به باروری سوق میدهد. اورمزد درگاه رپیثوین نیایشی به جای می اورد و آفرینش را در جشن زمانی آغاز کرد.
علی بلوکباشی پژوهشگر فرهنگ فولکلوریک که نخستین شخصیت برجسته ای بود که به فرهنگ عامیانه پرداخت و در مطبوعات مقاله های جامع و آگاهی دهنده درباره ی «فرهنگ کوچه» انتشار داد و راه را بروی کندوکاو و تحقیقات زنده یاد احمد شاملو باز و هموار کرد راجع به «نوروز و خوان نوروزی» مقاله ای جامع در فصلنامه ی بخارا انتشار داده که «نقش نمادین و اجتماعی» آن را در فرهنگ رفتاری و هویتی» روشن میسازد:
ایرانیان و همه ی ملت های سرزمین هایی که در حوزه ی فرهنگ نوروزی زندگی می کنند نوروز را همراه با یک تحول طبیعی در دور کیهانی و گذار طبیعت از مساحتی به مساحتی دیگر جشن می گیرند در این جشن مردم تحول آمدن بهار و باززایی طبیعت را با واکنش هایی رمزگونه و نمادین و با یک استحاله درونی و بیرونی در مجموعه ای از رفتارهای آئینی باز می نمایانند. آئین های نوروزی در این تحول طبیعی جدا و متفاوت از یکدیگر در سه مرحله ی زمانی نمود می یابند نخستین مرحله در روزهای پایانی سال که دوره ی وداع با سال کهنه و استقبال از نوشدگی سال و آمادگی مردم برای گام نهادن به یک دوره زمانی تازه است این دوره با خیزش جمعی مردم در آئین های پلشت زدایی و پاک سازی فضای زیست و راندن و نابود کردن دیوان و اهریمنانی که در سیاهی ها و آلودگی های محیط زندگی لانه کرده اند همراه است کنش های مردم درآئین پاک سازی و وداع نمادین با سالی کهنه و سیاهی ها و آلودگی های آن با راه افتادن «آتش افروز» در گذرگاه های مردم «خانه تکانی» گندزدایی از محیط زیست.معطر کردن فضای خانه، تطهیر و نو کردن جامه و اسباب و اشیای زندگی، آتش بازی و آتش افروزی، رویاندن سبزه و مانند آنها تجلی و نمود می یابند.
دومین مرحله، دوره ی 12 روزه ی آغاز سال نو فروردین است که از زمان تحویل سال آغاز میشود در این دوره ی آستانه که یک دوره ی انتقالی میان سال کهنه و سال نو است اوقات مردم بیشتر در جمع خانواده و با خویشان  و دیدار با یکدیگر می گذرد. گستردن خوان نوروزی یا سفره ی هفت سین، آب بازی و آب پاشی به یکدیگر، رفتن به خانه های خویشاوندان و آشنایان و دید و بازدید یکدیگر، نوروزانه یا عیدانه و عیدی دادن و گرفتن و بازی هایی به ویژه تخم مرغ بازی پسران و مردان از چشمگیرترین کنش های آئینی این دوره ی انتقالی هستند.
سومین مرحله روز سیزده فروردین روز پایان دوره آستانه ای دوازده روزه است که در مناسکی خاص در بیرون از خانه و در دشت و صحرا نظم و سامان می یابد در روز سیزده نظم و قرارهای زندگی نهادینه شده ی اجتماعی و الگوهای رفتاری معمولی و عادی مردم در هم می ریزد و آشوب و آشفتگی هایی فضای زندگی را می آکند «بازنمای برجسته ی روز سیزده به در» بازگشت و باز پیوستن انسان به طبیعت و به جوهره ی طبیعی خود است مردم در این روز خانه ها را رها می کنند و به طور دست جمعی به در و دشت و صحرا می روند و تمام روز را در باغ و بوستان و در کنار سبزه وآب روان و چشمه سارها می گذرانند از مهم ترین شاخصه های رفتارهای نمادین مردم در این روز در آب افکندن سبزه های رویانده ی نوروزی، گره زدن سبزه به دست دختران دم بخت و زنان کاربسته و مشکل دار، رقص و پایکوبی و نوشکامی و سرگرم شدن یا بازی ها و نمایش هایی مانند تاب خوردن دختران وزنان، کشتی پهلوانی، جنگ ورزا و اسب دوانی و بازیهای برد وباختی هستند در رفتارهای نمادین وابسته به هر یک از این سه دوره ی زمانی  مفاهیم رمزگونه ای نهفته اند که پیوند تمثیلی آنها را با دور کیهانی و گردش سال واسطوره های آفرینش انسانی و نور و روشنایی واسطوره ی فروپاشی نظم زندگی نشان می دهند بسیاری از این رفتارهای آئین نوروزی در فرهنگ وزندگی اجتماعی مردم زمینه ی کهن  تاریخی دارد و جاذبه و ارزش و اعتبارشان از دیرباز نزد فرهنگوران چنان نیرومند بوده است که تلاش کسانی مانند امام محمد غزالی (قرن پنجم) در براندازی آئین های نوروزی و بازداشتن مسلمانان از خرید و کاربرد اسباب و بازیچه های این ائین و اصرارشان در این زمینه که:
«نوروز باید مندرس شود و کسی نام آن نبرد» راه به جایی نبرده است.

فرهنگ فرهی