1435-4

از گوشه و کنار شهر خبرهایی شنیدیم و داریوش را بیش از پیش فعال تر .دنیای این روزای داریوش را چی پر کرده؟
بعد از دوازده سال فعالیت و پیام رسانی در ضمینه آسیب های اجتماعی که تیشه به ریشه هموطنان ما نه فقط در داخل سرزمین مان بلکه در سراسر جهان زده، قصد داریم در آستانه سال جدید ، فصلی جدید را در بنیاد غیر انتفاعی آینه آغاز کنیم. همیشه معتقد بودم که آزادی از هر نوع ظلم یا آسیبی که به جامعه خورده نه با رفتن کسی بدست میاید و نه با آمدن دیگری. آموختم که آزادی فقط و فقط با آگاهی بدست میاید.
آموختم تا زمانیکه حقیقت آزاد نیست،آزادی حقیقت ندارد.
متأسفانه با گذشت زمان، با تمام پیشرفت های علمی، آمار آسیب های اجتماعی رو به افزایش بوده. آسیب هایی مثل بیماری اعتیاد، نقض حقوق بشر، بیماری ایدز، معضل کودکان خیابانی و کار و بسیاری آسیب هایی که موذیانه و موریانه وار ستون های اجتماع و نسل ها را از پای درمیاورند.
همیشه هدف ما در بنیاد آینه توانمند کردن جامعه با آگاهی، آموزش و پیشگیری بوده چرا که تلفیقی از این سه مقوله تنها راه مسلح کردن جامعه در مقابل این آسیب هاست.
امروز با بنیاد آینه مایلم روزنه ای دیگر را به روی هموطنان در آتش نشسته ام باز کنم و از آنجا که معتقدم زخم های جامعه متعلق به فرد فرد ماست، میخواهم از همه هموطنانم دعوت کنم که در کنار هم و با هم بر این زخم ها مرهم گذار باشیم.
در راستای تأسیس یک مرکز اطلاعاتی در رابطه با آسیب ها هستیم که زیبایی اش در این است که به دست خود مردم و متخصصین خدمتگذار گردانده خواهد شد.
ما سالهاست که از طریق برنامه های آموزشی تلویزیونی و رادیویی هفتگی مان، کنفرانس های آموزشی رایگان و گردهمایی راهیان دنیای بهبودی و ارائه برنامه های آگاهی دهنده در سطح مدارس و دانشگاه ها، تلاش کردیم که جامعه را در مقابل بیماری خانوادگی و جهانی اعتیاد مسلح کنیم. امروز هم در راستای همین اهداف و برای تکمیل این سفر عاشقانه ای که دوازده سال پیش آغاز کردیم در صدد گسترده تر کردن خدماتی که میتواند در رسیدن به جامعه ای سالم ما را زودتر به هدف برساند هستیم.
ما هرگز کالایی برای فروش نداشتیم، هدف ما همیشه خدمت و دست نیازمندان را در دست توانمندان گذاشتن بوده و بس. این بار هم با برگزاری اولین فاندریزینگ بنیاد آینه در واشنگتن دی سی به همین منظور از عزیزانی چون خانم هما سرشار، فریدون فرح اندوز، دکتر ایرج شمسیان، فرامرز اصلانی و مایکل عزیز دعوت کردیم تا در شب برنامه در کنار همه شما عزیزانی باشند که مایلید با اهداف بنیاد آینه همگام و همزبان باشید. این گالا در هیلتون مک لین تایسن کورنر در شب شنبه 27 دسامبر در واشنگتن دی سی برگزار خواهد شد و عزیزانی که مایل هستند یار راه آینه باشند میتوانند از طریق تارنمای ما اطلاعات لازم را در رابطه با این برنامه بدست آورند.

www.ayeneh.org
www.ayeneh.tv
www.behboudichat.com
www.ayenehdonation.org

***

همیشه گفتیم بیماری اعتیاد مادر آسیب های اجتماعی است، من معتقدم فقر فرهنگی یا همان فقر پنهان جامعه ی ما مادر بیماری اعتیاد است که در انتها ریشه تمامی دردهایی است که ملت ما با آنها دست بگریبان است، و همه هم با پنهانکاری و انکار از کنار این حقیقت سالها و شاید قرن هاست که میگذرند.
این فقر همان گرد و خاکی است که بر کتاب های فروش نرفته ی کتابفروشی ها نشسته، این فقر همان گرد و خاکی است که بر ذهن غوطه ور در انکار و ناکارآمدی مسئولین نشسته، این فقر فقدان آگاهی والدین در مورد بیماری خانمانسوز اعتیاد است که با پیشگیری فرزندانشان را واکسینه نمیکنند.

1435-5

اشکال اینجاست که وقتی مشکل را نبینیم، به دنبال ریشه کن کردنش هم نخواهیم بود.
برای رهایی از این بیماری فرهنگی هم مثل بیماری اعتیاد اول باید به آن اعتراف کنیم، باید اعتراف کنیم که در مقابلش شکست خوردیم. باید اعتراف کنیم که سالهاست فقط دلخوشیم و فخر میفروشیم که مالک يکي از فرهنگ های غني دنيا هستیم، کدام فرهنگ؟ فرهنگ دروغ؟ فرهنگ خود محوری؟ فرهنگ انکار؟ فرهنگ خود بزرگ بینی؟ فرهنگ توهم توطئه؟
آیا هرگز فکر کردید که این همه نواقص فرهنگی ریز و درشت چه عوارض خانمانسوزی را با خودش به ارمغان میاورد؟
چرا بجای افغانستان و یا آمریکای جنوبی که مرکز تولید مواد مخدر دنیا هستند باید سازمان ملل از سال 2005 اعلام کند که ایران بیشترین آمار معتادین را در دنیا داراست؟
آیا چیز دیگری بغیر از یک بیماری فرهنگی میتواند باعث و بانی این پیامد باشد؟
حل مسئله با درک مسئله آغاز میشود، برای ریشه کنی مسئله اول باید آن را ریشه یابی کنیم: فرهنگ انکار، فرهنگ قدرت طلبی، فرهنگ خودسانسوری…
بگذارید اصلأ من امروز با شما که یک رسانه مردمی هستید و با هموطنانم مصاحبه کنم.
اولین سوالی که میخواهم مطرح کنم اینه که به نظر شما مسئولیت هر یک از ما در مقابل این نواقص فرهنگی و این آسیب ها چیست؟
و سوال بعدی اینکه راهکار چیست؟
بگذارید این سوال من هم بهانه ای باشد برای اندیشیدن…
بگذارید برای اینکه به شما در جوابگویی کمکی بشود سری بزنیم به فلسفه گاندی، از دیدگاه گاندی وقتی این هفت شرایط در زندگی یک ملتی فراهم بشود خطر در کمین است:
ثروت، بدون زحمت
لذت، بدون وجدان
دانش، بدون شخصیت
تجارت، بدون اخلاق
علم، بدون انسانیت
عبادت، بدون ایثار
سیاست، بدون شرافت
خوب حالا از دیدگاه شما راهکار چیست؟ چه باید کرد؟ چه کسی و یا چه مرجعی قراراست به بیماری اعتیاد، این معضل جهانی و کشنده رسیدگی کند؟
بیش از 75 سال پیش خود معتادین به این نتیجه رسیدند که فریاد رسی نیست، که ناجی در کار نیست و انتها درد در ماست و درمان نیز هم…
این روش امتحان خود را سالهاست با پیروزی پس داده است:
دستیابی به آزادی بدون یک رهبر، دستیابی به آزادی بدون ضرب و شتم، دستیابی به آزادی و رهایی از بیماری اعتیاد با همبستگی و در کنار هم بودن، و ایثار عشق، آن هم عشق بلاعوض.
شرط ورود: تصمیم و انتخاب خود بیمار
ما دربنیاد آینه معتقدیم که آگاهی کلید آزادی و رهایی از این هیولای خانماسوزست. منظور فقط خود بیماران نیست، این یک بیماری خانوادگی است و وقتی یک بیمار در خانه هست کل خانواده بیمار میشود و وقتی بیمار به بهبودی میرسد کل خانواده هم بهبود می یابد. میتوانم به جرأت بگویم که امروز به دلیل گسترش بخصوص مواد محرک در سراسر دنیا بخصوص در جامعه ایرانی ، خانواده ای نیست که حد اقل یک بیمار اعتیاد در خود نپروراند. درد اینجاست که همیشه خیلی زود دیر میشود، و متأسفانه همه بعد از وقوع حادثه و فاجعه دست بکار میشوند. لذا خانواده ها نیز می بایست در قدم اول از ماهیت این بیماری آگاهی داشته باشند و بعد در مورد پیشگیری قدم های لازم را بردارند ، چرا که کمبود و یا بهتر بگم فقدان بودجه های لازم برای پیشگیری آن هم در سطح مدارس نه فقط در سرزمین ما بلکه در آمریکا هم یکی از بانیان گسترش این بیماری کشنده شده.
حالا میرسیم به اینکه این آگاهی را از کجا و به چه صورت میشود در اختیار جامعه دردمند گذاشت. یکی از اهداف ما که برای امکان پذیری ارائه اش در تدارک اولین برنامه فاندریزینگ بنیاد آینه در واشنگتن دی سی هستیم دقیقا تأسیس یک مرکز اطلاع رسانی و آگاهی رسانی جهانی در رابطه با این بیماری و آسیب های جانبی آن هستیم که زیبای آن در این نکته است که با یاری و حمایت متخصصین دلسوز و عاشق در سراسر دنیا فعالیت خواهد کرد. عزیزان نیازمند در هر کجای دنیا میتوانند با این مرکز تماس بگیریند و بر اساس نیازهای خود راهنمایی های لازم در اختیار آنها قرارداده شود. به موازات این هدف، ما در بنیاد آینه در صدد تأسیس یک مزرعه بهبودی، یک مرکز بازپروری رایگان هستیم که سرای بهبودی و عشق بلاعوضی خواهد بود برای همه عزیزانی که از بیماری اعتیاد رنج می برند و تصمیم به ترک دارند. در آینده نزدیک بیشتر در این مورد اطلاع رسانی خواهیم کرد. هدف ما این است که این مزرعه بهبودی به یاری، حمایت و به دست خود مردم فعالیت داشته باشد. همیشه گفتیم درد در ماست و درمان نیز هم….شفای درد ما درون فرد فرد ماست، بیاییم از خود محوری به سلامت محوری با هم و در کنار هم برسیم چون فریاد رسی نیست. برای رسیدن به بهبودی میانبری در کار نیست.
عجیب است که به هر سو می نگری جامعه شناس هست اما جامعه ساز نه! همه از درد صحبت میکنند اما هیچکس از ریشه کنی و پیشگیری از آن صحبت نمیکند. همه حرف ها زده شده، زمان زمانه آشتی با حقیقته ، زمان زمانه ترمیم از درونه ، زمان زمانه تصفیه تفکرهاست. زمان زمانه سم زدایی ذهن هاست و از بند انکار رها شدن و در عمل دست بکار شدن. متأسفانه نا آگاهی جامعه از ماهیت و ریشه بیماری اعتیاد و تلفیقی از این دیدگاه با برخوردهای غلط سنتی باعث شده که خانواده ها با انکار با این بیماری برخورد کنند و زمانی متوجه میشوند که خانه در آتش نشسته و فرزندانشان در دام آتش اعتیاد در حال سوختن هستند. آرزو و امید ما در بنیاد آینه سم زدایی بینش اشتباه و برخوردهای نا کارآمد و وابستگی های ناسالم است که باعث سوق دادن اشخاص بیمار به سوی بیماری میشود. مایلیم با دعوت از مردم به همگام بودن و یار راه این هدف بودن جامعه را به در عمل حضور داشتن و از خواستن و داشتن ها به بودن و ساختن ها برسانیم.
این حضور همه ماست که از کلام تا سکوت، از دردمند تا توانمند، از پیر و جوان آینده و سلامت جامعه ما رو نقش میزند.
در جهانی که هر روز کوچک و کوچکتر می شود و آسیب های اجتماعی اش بزرگ تر و کشنده تر، آنچه همه دل های ما را به هم نزدیک تر میکند قدرت مرهم گذاری و همدلی و همزبانی ماست. آگاهی کلید رهایی است و ما می توانیم با قدرت عشق آغاز گر نابودی نیروی تعصبات و تفکرات و اعمال اشتباه و مخرب باشیم و با هم فضایی را بسازیم که در آن صدای شفا بخش بهبودی و درک متقابل و عشق بلاعوض طنین انداز شود.
هر کدام از ما جزئی از یک مجموعه ی جهانی هستیم با عقائد ، اعتقادات، تفکر و جهان بینی متفاوت، و راز بقای ما پذیرش هم و احترام به حرمت انسانی یکدیگر میباشد. بیاییم باور کنیم نیروی آدمی بی کران است، باور کنیم هیچ کاری از اراده ی آدمی خارج نیست، باور کنیم خورشید بخاطر ما طلوع میکند، باور کنیم لایق بودن و بخصوص در کنار هم بودن هستیم، باور کنیم که اکنون مهمترین لحظه است و فردا خیلی دیر است، باور کنیم که ما هم میتوانیم با هم و در کنار هم جامعه ای سالم بسازیم و باور کنیم که در مقابل قدرت عشق “غیر ممکن” هم سر تعظیم فرو می آورد. یادمان باشد که به هنگامی که دنیا فکر ما نیست، اگر خاموش بنشینم روا نیست…