1449-5

 1449-17

مهدی ذکایی

«گوگوش» در حقیقت یک چهره تاریخی هنر، بویژه موزیک ایرانی است، ستاره ای که از کودکی آغاز کرده و در طی سالها در قلب میلیونها مردم ایران وحتی مردم خاورمیانه جای گرفته است.از همان نوجوانی بدریافت جوایز بزرگ نائل آمد، هنوز در آغاز 20 سالگی بود،که در ایتالیا و در فرانسه برای اولین بار بعنوان یک هنرمند ایرانی جوایز بزرگ موسیقی را دریافت داشت در طی 20 سال سکوت در ایران بالاترین جایزه مقاومت، استواری و بروایتی نوعی مبارزه را از مردم داخل وخارج صاحب شد، سال گذشته بزرگترین جایزه موسیقی اروپا را بدست آورد، که در میان کاندیداها، بزرگترین خوانندگان اروپایی وامریکایی و آسیایی جای داشتند، ولی گوگوش که انگار با چنین جوایزی عادت دارد، کمتر درباره اش حرف میزند، ولی خوب می داند که هر حرکت جهانی او، افتخاری برای موزیک ایران و هنرمندان ایران است.
راستش با گوگوش مصاحبه کردن آسان نیست، چون در طی چند دهه، از بس مورد سئوال بوده، که بقولی همه سئوالات برایش تکراری است، با چنین بن بستی، باید بدون لیست سئوالات گوناگون به سراغ گوگوش رفت و با او گپ زد، خودش سئوالات را در میان حرفهایش به نویسنده انتقال میدهد، چون زن آگاه، اهل مطالعه و کنجکاوی است، در هیچ زمینه ای کم اطلاع نیست، بهمین علت می توان با گوگوش ساعتها گپ زد وخسته نشد.
این بار چون روال 15 سال گذشته، به مناسبت نوروز به سراغ گوگوش رفتیم، که در لندن به ضبط یک برنامه ی تلویزیونی نوروزی مشغول بود. چون اخیرا دو آهنگ زیبا با موزیک ویدیوهای دلنشین ارائه داده و در تدارک یک آلبوم تازه است، در این باره از او می پرسم؟
می گوید: آلبوم تازه ام «عکس خصوصی» آماده است همزمان با انتشار مجله جوانان، آلبوم هم به بازار می آید در این آلبوم چند سورپرایز دارم. یکی آخرین اثر زنده یاد واروژان است که من در سال 2003 خواندم، ولی نخواستم آنروزها پخش شود. ویگن داودی دوست دیرین واروژان و صاحب سابق استودیو پاپ در ایران، وقتی من در ایران بودم اصرار داشت من این آهنگ را بخوانم ولی من آنروزها نه موقعیت و نه امکان آنرا داشتم. نه جایی برای اجرای آن بود، بعد که به کانادا آمدم، ویگن به انگلیس رفته بود، آهنگ را به مارتیک سپرد و گفت این آهنگ مال گوگوش است، مارتیک هم آنرا به زویا زاکاریان سپرد، که زویا شعر زیبایی برای خود واروژان سرود و بعد تیگران آنرا دوباره تنظیم کرد وهمان سال 2003 من که به امریکا آمدم در استودیو خواندم، ولی آنرا برای موقعیت خوبی نگهداشتم و خوشحالم که امروز آنرا در بهترین شرایط در آلبوم خود جای میدهم. من جمعا 11 شعر و آهنگ دراین آلبوم خوانده ام، که در آن یک اجرای متفاوت هم از «مرغ سحر» دارم که بابک امینی تنظیم کرده، 3 کار جدید از بابک امینی دارم، که یکی از آهنگها را خودش ساخته شعرش از عباس هژیر در اروپاست که الهام گرفته از قصه ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی است. از سورپرایزهای دیگر، اولین آهنگ مستقل خودم بنام «قصه وفا» در سال 1346 ساخته پرویز مقصدی با شعری از ایرج جنتی عطایی است که دوباره خوانی کردم، 4 ترانه از ایران دارم، که یکی از آهنگها را تورج شعبانخانی ساخته بنام لالایی که برای «ریحانه» و همه مادرانی که فرزندانی در حبس دارند خواندم، 3 آهنگ از نیکان در ایران دارم، که اشعارش از بابک صحرایی است که یکی از آنها نام آلبوم عکس خصوصی شد. یکی هم ترانه عشق است. که روز والنتاین پخش شد.
سورپرایز دیگر، بعد از 38 سال دومین اثر را از صادق نوجوکی خواندم، که اگر یادتان باشد قبل از انقلاب آهنگ «حضرت عشق» را خواندم که خیلی ها گفتند برای شخص بخصوصی خوانده ام، که درواقع چنین نبود، من خیلی دلم میخواست این آهنگ را در کنسرت هایم بخوانم، ولی با این شایعات و حرفها آنرا اجرا نکردم، آهنگ جدید صادق نوجوکی اثر شادی است دو آهنگ دیگر دارم یکی آهنگی از رضا روحانی هنرمند جوان بروی شعری از بچه های هنرمند ایران بنام محمد فرید ناصری که بوسیله بابک امینی بدستم رسید نوعی مناجات است، تشکر از مردمی که سالهاست به کارهای من گوش می دهند و یاورم هستند. چند کار دیگر هم دارم، که یکی را بابک امینی رویش کار میکند، یک اثر از یک آهنگساز قدیمی دارم، و ترانه و آهنگی که خانمی هنرمند از ایران ساخته و ضبط کرده و برایم به امریکا آورده است.

1449-2

با عباس هژیر حرف میزدم، می گفت آلبوم جدید گوگوش، یک پل تازه است میان هنرمندان ایرانی در امریکا، اروپا و ایران، من هم فکر می کنم این اجراها توسط خوانندگان نامدار چون گوگوش، نوعی تشویق و پرواز تازه این هنرمندان است.
در سالهای اخیر هنرمندان معروف درخارج چون داریوش، ابی و بتی آهنگها و ترانه های هنرمندان جوان داخل را می خوانند، من فکر می کنم این هنرمندان حس امروز جوانان داخل را بخوبی بوسیله صدای ما به گوشها میرسانند لحن و نوع ترانه هایشان در آن فضا، بسیار تازه و امروزی است.
بعد از کنسرت بزرگ نوستالژی که موفق هم بودند، چه برنامه هایی درپیش است؟
کنسرت های نوستالژی در لاس وگاس تمام شد، خیلی هم مورد استقبال بود، تور خوبی بود، تجربه خوبی با ابی عزیز بود، که امیدوارم این همکاریها، میان همه هنرمندان ادامه یابد، بهرحال من کنسرت های مستقل خود را شروع می کنم، ولی رفاقتم با ابی برقرار است.
اینروزها در لندن برای کنسرت نیامده ام، برای ضبط یک برنامه نوروزی آمده ام که برای شبکه من و تو ضبط میشود، من مهمان برنامه هستم، در آن هومن می نوازد من می خوانم، بعد بابک سعیدی می نوازد من می خوانم، برنامه میهمانان دیگری هم دارد، مایکل، رعنا منصور و حمید طالب زاده.
در امریکا و کانادا چه زمانی کنسرت دارید؟ با توجه به تلاش شبانه روزی ندا کرمانی سختکوش، که همیشه با عشق و علاقه و مسئولیت و دلسوزی همه امور را انجام می دهد باید انجام کنسرتها از این راحت تر باشد.
– به راستی ندا برای کنسرت های لس آنجلس زحمت می کشد، وقت می گذارد، از همه وجودش مایه می گذارد، در کنسرت های واشنگتن و نیویورک و تورنتو هم با همان عشق و علاقه و مسئولیت کوتاهی نکرده است. البته ما در ماه اپریل در مونترال کنسرت داریم و می کوشیم با توجه به سختی برگزاری کنسرت در لس آنجلس هم تدارک اش ببینیم.
با توجه به علاقه ای که نسبت به سینما در وجودتان انباشته، امسال اسکار را دنبال کردید، چه نظری داشتید؟
– به عقیده من حق به حقدار رسید، انتخاب ها درست بود، جولیان مور برای Still Alice و پتریشیا ارکت برای Boyhood و بالاخره کارگردانی فیلم Birdman و سوژه ناب آن، واقعا حق شان بود.
بنظر من فیلم «بردمن» یک اثر کاملا متفاوت بود، یک کاراکتر تازه، با ذهنیات خاص، ارتباط این ذهنیات با واقعیت و شیوه ادیت، فیلمبرداری، بازیها، همه خوب بود، فیلم Theory of Everything با بازی درخشان ادی رد مین، شگفت انگیز بود Boyhood نیز یک اثر کاملا متفاوت بود، در حقیقت سبک و شیوه تازه ای از کارگردانان موج نوی هالیوود بحساب می آید. اما نقطه اوج اسکار، حضور لیدی گاگا روی صحنه بود. این دختر که با آن لباسهای عجیب و غریب خود، همیشه کوشیده نظرها را جلب کند، این بار خیلی ساده با توانایی خاص روی صحنه آمد و بهترین اجراها را با آهنگ جاودانه اشکها و لبخند ها داشت، یک مرزشکنی، یک کار دور ازانتظار ولی هنرمندانه بود.

1449-7

حتما خبر دارید که تحت تاثیر خواننده قدرتمند قدیمی تونی بنت است ؟
هرچه هست این تاثیر شگفت انگیز است، او را بکلی متحول کرده و توانایی های پنهان او را رو کرده، درود به تونی بنت که چنین تغییر و تحولی در لیدی گاگا بوجود آورد.
برخورد شان پن با الیهاندرو کارگردان بردمن را چگونه معنا می کنید؟
برخورد ناهنجار و بدی بود، من نمیدانم آیا این هنرمندان برنامه ریزی شده حرف میزنند یا خود هرچه می خواهند می گویند، هرچه بود نگاهی از بالا به مهاجرین بود، برخورد خوبی نبود.
بعنوان آخرین سئوال اینکه در یکی از مصاحبه های اخیر با جوانان، به دوران کودکی و نوجوانی خود سفر کردی، خیلی مورد توجه مردم قرار گرفت، آیا در این باره نمی خواهید بیشتر حرف بزنیم؟
راستش درحال نوشتن خاطرات خود هستم، همه اینها را در کتاب خود جای داده ام، هرآنچه مردم طلب کنند در آن کتاب خواهند خواند. در این کتاب من می خواهم بگویم یک روزهایی در زندگی مان هست که هیچ اتفاق خاصی نمی افتد، ما به آن روزها می گوئیم تکراری و خسته کننده! ولی حواس مان نیست که می تواند اتفاقات بدی برایمان بیفتد، که صد بار دعا کنیم کاش به آن روزهای تکراری برگردیم. من دعا می کنم خدایا بخاطر همه روزهای تکراری ولی بی مصیبت، سپاسگزارت هستیم.

1449-8

1449-9