1475-3

1475-4

1475-5

از چندماه پیش قرار بود با دکتر فرناز زنده دل عزیز گفتگویی داشته باشیم. خوشحالیم که امروز این فرصت دست داد که بتوانیم با هم درباره مسائل مختلف در حیطه تخصصی و تجربی شان حرف بزنیم.
ابتدا ممکن است برای خوانندگان مجله جوانان توضیح بدهید که علاقه عمیق شما به رشته روانشناسی از کجا شروع شد؟
– من از زمانی که به یاد دارم کنجکاوی فوق العاده ای در شناخت احساسات اطرافیانم داشته ام. شکی نیست که نقش پدرم که انسانی بسیار با احساس و عمیق است و همیشه در زندگی من حضور داشته در رشد عاطفی و زندگی من بسیار ارزنده بوده و هست. در عین حال مادرم که انسانی منطقی و عاطفی است همیشه در دوران رشد من با فداکاری و از خود گذشتگی بی انتهای خود اصول اخلاقی و اجتماعی را در من پرورش داد. یکی از خاطرات جالب من در سن 9 سالگی که تازه به آمریکا مهاجرت کرده بودیم، پدر و مادرم با تصمیم درست در موقع تحصیلات من، موجب پیشرفت بیشتر من شدند. در دبیرستان پس از ارزیابی یادگیری و دانش من، مدیر مدرسه توصیه کرد دو سال من را در کلاس بالاتر از سنم بگذارند و مادر و پدرم استقبال کردند.
شما تحصیلات دانشگاهی رشته روانشناسی بالینی را در کجا گذراندید؟
– بعد از تحصیلات دبیرستانی در دانشگاه UCLA برای روانشناسی انتخاب شدم و پس از دریافت مدارک لیسانس در روانشناسی مستقیما برای تحصیلات دکترا در روانشناسی بالینی (Clinical Psychology) قبول شدم. دوران آموزش را همراه با نظارت استادان برجسته به خوبی و با اشتیاق شدید گذراندم. پس از 8 سال دکترای خود را که از همکلاسی های خودم جوان تر بودم دریافت کردم.

1475-6

1475-7

شما که 15 سال در رشته روانشناسی مشغول فعالیت هستید برای زندگی شخصی خود چه برنامه ای را دنبال کرده اید؟
– ارتباط عاطفی من با افراد مهم زندگی ام از کارم کاملا جدا نیست. آنچه که در زندگی روزانه من می گذرد با تمام فراز و نشیب ها موجب تقویت من شده است. موقعی که زندگی زناشویی ام را ده سال پیش با شوهر عزیزم شروع کردم اشتیاق بچه دارشدن و تشکیل خانواده دادن در من الویت پیدا کرد. دوتا فرزند پسر در سنین 8 و 9 سالگی که عاشقانه دوستشان دارم زندگی مرا سرشار از عشق بی نهایت کرده اند. برادر عزیزم که با هم خیلی نزدیک هستیم همیشه مرا حمایت می کند و از او تشکر می کنم که انقدر در زندگی من حضور دارد.
خانم دکتر زنده دل من مقالات شما را که در مجلات مختلف چاپ شده خوانده ام و بسیار برای مردم ارزنده و جالب بوده است. می خواهم بدانم با فعالیت شغلی و مشغولیات خانوادگی، چقدر فرصت برای نوشتن دارید؟ و در چه زمان می نویسید؟
– من همیشه نوشتن را دوست داشته ام. نوشتن آرامش خاطر به من می دهد که برای من قابل بیان نیست. وقتی قلم را به دست می گیرم بطور خود به خود مطالب در ذهنم برای نوشتن شکل می گیرد، مثل اینکه احساساتم و منطقم را روی کاغذ با نظم و ترتیب، نقاشی می کنم. شب ها لذت می برم از نوشتن.
خوب با این همه احساسات و عشق درباره نوشتن و به فکر نوشتن کتاب هستید؟
– اتفاقا این آرزو را دارم که به زودی عملی بشود. مدتی است که باتفاق دکتر شمعی برای تهیه کتاب که شامل مطالب علمی و راه های عملی در شناخت و پرورش شخصیت انسان ها بوده ایم. این قدم موقعی عملی خواهد شد که ما فرصت بیشتری برای نوشتن کتاب اول خود داشته باشیم.
از آنجایی که دکتر شمعی توجه زیادی به آموزش و راهنمایی مردم ما که کمتر دسترسی به اطلاعات روانپزشکی و روانشناسی دارند و مرا برای شرکت در برنامه تلویزیونی رهایی در تصویر ایران هدایت می کنند، من با اشتیاق و هیجان در برنامه تلویزیونی شرکت می کنم با حمایت و محبت زیاد آقای مهندس امیر میرچی. از طریق برنامه زنده با مردم تماس دارم و با گفت و گو مستقیم با همزبان ها احساس راحتی و نزدیکی و صمیمیت می کنم. از این طریق فکر و دانش خود را با عزیزان در میان می گذارم.
دکتر شمعی می گوید:
– دکتر فرناز زنده دل نه تنها دارای مدرک دکترا در روانشناسی بالینی می باشد بلکه او قلبی دارد مثل آینه صاف و پاک. او از عشق و دانش عمیقی برخوردار است که بسیار در کار خود موفق است. او تحولات عاطفی در زندگی مراجعه کنندگان که با مشکلات اعتیاد، افسردگی، خانوادگی و شخصی و… رنج می برند به وجود می آورد که بسیار مثبت است. دکتر فرناز از ابتدای آشنایی مان نشانه رشد علمی و آمادگی در ادامه کار تخصصی خود را نشان داد و طی 4 سال همکاری، من او را مثل یک پرنده بلندپروازی که در حال پرواز به سوی قله موفقیت هاست می بینم.
… به امید گفتگوهای تازه با دکتر زنده دل عزیز در هفته های آینده.

1475-8