1485-2

1485-3

1485-4

1485-5

برای اولین بار که شانی برقی از کمپانی جدید خود سخن می گفت، خیلی ها هنوز باور نداشتند که جامعه ایرانی نیز به سوی مدرنیزم حرکت کرده و دنیای کامپیوتری، جای دنیای سنتی را گرفته و شانی برقی که در تمام سالهای گذشته، یعنی حدود 27 سال در زمینه های مختلف تبلیغات، تلویزیون و نشر فعالیت داشته، به سراسر جهان سفر کرده، تجربه های متفاوتی در زمینه های بیزینس دارد، بدون مطالعه و تجربه و تخصص دست به کاری نمی زند و کمپانی جدید Ppdae.com درواقع گام تازه ای در زمینه تبلیغات و ارتباطات بیزینسی مدرن در هزاره سوم است.
• در رابطه با کمپانی تازه Ppdae.com بسیار سئوال داریم، ولی ابتدا از سوابق فعالیت های شانی برقی می پرسیم اینکه این چهره آشنا، خستگی ناپذیر، از کجا و چگونه آغاز کرده است؟
می گوید: من فعالیت های خود را درست بعد از تحصیلات دانشگاهی خود در سن 21 سالگی شروع کردم، اولین کمپانی یک گروه بازاریابی ایرانیان در سال 1989 بود، که با موفقیت هم شروع شد، ولی چون از همان نوجوانی عاشق فعالیت های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بودم، تصمیم گرفتم بدون تجربه، بدون سابقه در کار مطبوعات، برپایه عشق به این کار، نشریه ای را در شمال کالیفرنیا چاپ کنم، نشریه اندیشه را که یک نشریه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بود.
من از 10 سالگی کتاب می خواندم، آثار بزرگان را می خواندم، ولی هیچگاه قلم بدست نگرفتم وننوشتم. با اینحال در آغاز جوانی، با راه اندازی کمپانی اندیشه که شامل مجله اندیشه، برنامه تلویزونی و همچنین یلوپیج ایرانیان شمال کالیفرنیا بود را انتشار دادم که مورد توجه بسیاری از جمله بزرگان جامعه ایرانی واقع شد.
در همان زمان در کنار کمپانی اندیشه، در کار ریل استیت و استاک مارکت بودم، با ایرانیان سلیکان ولی ارتباط داشتم، در عین حال بخاطر اندیشه با بزرگان مطبوعات سرو کار داشتم، با نویسندگان، با پروفسورهای دانشگاه دیدار داشتم. در کنار آنها رشد می کردم، یاد می گرفتم و سرشار می شدم.

1485-6

1485-7

مجله اندیشه در طی 18 سال، بصورت روزنامه، هفتگی، دو هفتگی و ماهانه انتشار یافت. تا سال 1999 برای اولین بار بروی اینترنت رفت در آن سالها من قشنگ ترین خاطراتم را ساختم، افتخارم این بود که برای اولین بار بعد از نشریات معروف امریکایی و شبکه های تلویزیونی امریکا، برای اولین بار در جامعه ایرانی ما در اندیشه با انوشه انصاری، تنها زن فضانورد شجاع ایرانی گفتگو کردیم. من شیفته شخصیت و فروتنی و مهربانی و ایراندوستی انوشه شدم.

1485-8

1485-9

1485-10

1485-14

1485-12

سرافرازی ما در اندیشه، آشنایی و گفتگو با دکتر کامران نهضت چهره برجسته پزشکی و علمی جهان بود که در مجله تایمز و نیوزویک و در برنامه هایی چون 20/20 با باربارا والترز گفتگو کرده بود. من شانس دوستی و مصاحبه با او را پیدا کردم. با شخصیتی که افتخار جامعه جهانی و جامعه ایرانی بوده و هست، سرافرازی من این بود که بدون هیاهو درباره خودم، حتی بدون چاپ تصویرم در اندیشه، شخصیت جاودانه ای چون صادق چوبک مرا به خانه خود دعوت کرد تا با من حرف بزند، وقتی به ایشان گفتم من ژورنالیست نیستم، من مطلب نمی نویسم، گفت فقط بمن بگو مطالب اندیشه را چه کسی انتخاب می کند، با وجود اینکه مدتها فرامرز فروزنده این مهم را بعهده داشت در یک فاصله من خود این مسئولیت را بر دوش داشتم. و به ایشان گفتم خودم، ضمن تشویق من گفت پس تو یک ژورنالیست هستی، چون انتخاب مطالب روزنامه، ذوق سرشاری می خواهد. یا روزی که بهروز وثوقی اسطوره سینما علاقه و توجه خود را به اندیشه نشان داد گفت که آنرا مرتب می خواند و کار مرا تائید کرد بر خود بالیدم که بزرگان مرا قبول دارند، زحماتم نتیجه داده، در کنار بزرگان زندگی کردن، یاد گرفتن و رشد کردن به ثمر رسیدن است. ضمنا در طی انتشار مجله با بسیاری از بزرگان ادبی و فرهنگی ایران مانند استاد شجریان، سیمین بهبهانی، شهرام ناظری، فریدون مشیری، نادر نادر پور و… ملاقات و همکاری داشتم. من بعد از این دوره، درجریان تلویزیون های ساتلایتی از طریق شبکه های اسپانیش قرار گرفتم، برای اولین بار این فکر ایجاد تلویزیونهای ستلایتی را با خود به لس آنجلس آوردم و با صاحبان تلویزیون ها حرف زدم، قضیه را ابتدا شوخی گرفتند، ولی بعد که برایشان روشن شد، قرار همکاری و شراکت گذاشتیم، ولی متاسفانه خودشان مستقلا شروع کردند، من مدیریت و راه اندازی چندین شبکه ماهواره ای را به عهده داشتم و بزرگترین و گران ترین آگهی ها چون DHL، ژیلت، فیلیپس و ده ها کمپانی دیگر را به آن شبکه ها می بردم، میلیونها دلار به جامعه ایرانی سرازیر کردم، ولی متاسفانه این مورد هم به بن بست رسید. من تصمیم گرفتم تلویزیون خود را در دبی شروع کنم، با برنامه ریزی به آنجا رفتم ولی آنجا هم قوانین خاص خود را داشت و حتی لایسنس مرا هم توقیف کردند. من ناچار به ریل استیت و سرمایه گذاری روی آوردم دراین مسیر بسیار موفق شدم، با بزرگترین کمپانی ها در خاورمیانه و اروپا همکاری شروع کردم، با پادشاه و پرنس اسپانیا آشنا شدم. طرح یک شهر زیبای بیزینسی را در امارات ریختم که با فرو ریختن اکونومی، خیلی از برنامه ها بهم ریخت. ولی من همچنان ایستادم.

کمپانی جدید
بعد از سالها به لس آنجلس آمدم و اندیشه مدرن و تازه خود را بنیان نهادم. کمپانی تازهPERSIAN PROFESSIONAL DIRECTORY & EVENT را با مخفف PPDAE.COM شروع کرد، که در اصل یک Web Searching است، کلیه متخصصین ایرانی می توانند در سراسر کالیفرنیا از طریق ایفون، ای پد، اندروید، کامپیوتر، همدیگر را پیدا کنند همه می توانند در هر نقطه دنیا یا هر زمان از شبانه روز فقط با WWW.PPDAE.COM از تمام رویدادهای محلی و منطقه ای مانند کنسرت، تئاتر، سینما، سمینار، نشست ها، سخنرانی ها، نمایشگاه های بین المللی در سراسر دنیا با خبر شوند.
همه بیزینس ها و صاحبان مشاغل ایرانی، می توانند از طریق این شبکه، به معرفی کمپانی خود بپردازند و با همه کمپانی ها در سراسر جهان ارتباط برقرار سازند.
این کمپانی ویژه نسل جوان و متخصصین جوان است، نسلی که در طی سالهای اخیر از دانشگاه ها فارغ التحصیل شده اند، تخصص هایی دارند. سرنوشت جامعه ایرانی و حتی غیر ایرانی را در دست دارند، وکلای جوان، پزشکان جوان، بیزینس وومن های جوان، میتوانند با همین شیوه، ارتباط خود را با جامعه خود و جامعه بزرگتر برقرار سازند.
این سیستم اینک به زبان انگلیسی است، ولی بزودی به زبان فارسی، حتی فرانسه، اسپانیش، آلمانی هم ارائه میشود. بروی این سایت واین سیستم، همه صاحبان مشاغل می توانند مرتب اطلاعیه ها، خبرها، مطالعات و مصاحبه های خود را تغییر بدهند این سایت یک سایت جهانی است، زبان امروز جامعه را با خود دارد. تدارک وسیعی برای آن دیده ام، که با یک تیم جوان ورزیده و متخصص بزودی اطلاعات بیشتری در اختیار می گذاریم.