1345-75

 

بیش از 15 سال است که احساس میکنم به جناب حسین مهری نازنین یک عذر خواهیبدهکارم ، اما تا کنون موفق به ابراز ان نشده ام.بخصوص سال گذشته که  شنیدم ایشان بیمار هستند در حالیکه واقعا نگران حالشان بودم اما این شرم حضوری که عمریست به ما چسبیده مانع ان میشد. خیلی خوشحال شدم وقتی دیدم ایشان دوباره در تلویزیون اندیشه فعالیتشان را از سر گرفته اند.  از گزافه گوئی متنفرم،  اما حسین مهری یک برنامه ساز معمولی نیست دانشمندی است که به تاریخ ،  ادبیات ، سیاست و… بسیار اشراف دارند. با همه مصاحبه میکنند در حالیکه خودشان بیش از هر کسی باید مورد مصاحبه قرار بگیرند.

1345-72

داستان اینست که حدود 17 سال پیش وقتی در سوئد بودم مسافری از ایران روزنامه ای آورد که در آن نوشته شده بود که دانشجویان عزیز ترانه یار« دبستانی من» را برای اولین بار در پارک لاله دستجمعی بعنوان اعتراض به رژیم خوانده اند.از شوق زیاد شب خوابم نمی بردو اگر برنده چند میلیون دلار میشدم انقدر خوشحال نبودم، غافل از اینکه این ترانه در کنار افتخاراتش مصیبت هائی هم خواهد داشت که دراین مختصر نمی گنجد، در حال نوشتن هستم شاید کتابی بشود. از همان سال 1359 که فیلم این ترانه بعد از یک نمایش کوتاه توقیف شد و بعد به طبع آن ترور های گروه فرقان را طی مفاله تندی در روزنامه کیهان به گردن بنده انداختند و .. تا هنوز که بعضی از طرفداران پادشاهی به من ایراد میگیرند که چرا گفته ای«دشت بی فرهنگی ما…» به  تاریخ  باستانی توهین کرده ای و در حالیکه در بیت بعدی بلا فاصله بلا نسبت گفته ام «خوب اگه خوب، بد اگه بد …» و خوشبختانه آن زمان عقلم رسید برای اینکه شعر متعلق به تمام فصول باشد با ا ین بیت ببندم «دست من و تو باید اینپرده هارو پاره کنه، کی میتونه جز من و تو درد مارو چاره کنه. » هرچه توضیح میدهم که بابا ما مخلص کورش کبیر هم هستیم، اصلا آخرین باز مانده پادشاهی  «شاهزاده رضا پهلوی» را هم دوست داریم .چرا ..بخاطر سخنرانی ها و مصاحبه هائی که دراین 30 سال و اندی کرده اند که نشان از آزاده گی و روح دمکراتیک ایشان دارد. البته من شیفته دکتر محمد مصدق هستم .اما اگر روزی در ایران آزاد آقا رضا، دلم میخواهد بگویم آقا رضا. مگر زنده یاد مهستی نگفته رضا پهلوی بچه مولوی.آقای رضا پهلوی..جناب پهلوی کاندید رئیس جمهوری شدند من فقط به ایشان رای میدهم .چه مانعی دارد… این چه تعصبی است که بعضی از طرفداران ایشان دارند . گاهی دیده ام که متاسفانه از ایشان بد دفاع میکنند و هیچ چیزی بدتر از بد دفاع کردن از یک شخصیت نیست ..و مطمئنم ایشان از این چیزها رنج میبرند. بگذریم..برویم سر اصل مطلب. باری. من سر مست از باده این ترانه بودم که ناگهان شنیدم جوانی جویای نام در رادیو صدای ایران و در برنامه جناب مهری ترانه مذکور را با تغییر اورتور خوانده است و گفته است خودش سازنده آن است . بر سر دوراهی مانده بودم از طرفی آقای مهری و برنامه هایشان را خیلی دوست داشتم و..آن زمان دیدم نمی  توانم عکس العملی نشان ندهم / اکنون هرکس این ترانه را بهر شکلی بخواند ، > که خوانده اند از خواننده آمریکائی و آلمانی تا ..دختر خانمی از کره جنوبی دیگر ککم هم نمی گزد چون تیریست که از چله کمان ذهن من رها شده و دست من  نیست. دو هفته در تردید بودم ایمیل آقای مهری را هم نداشتم. آن زمان گاهی در مجله جوانان ذکائی عزیز قلم میزدم ، بنا براین مطلبی نوشتم خیلی با احتیاط با تیتر « جناب مهری عزیز».در مقدمه بسیار از ایشان ستایش کردم و..دلایلی که این ترانه مال من است. غافل از اینکه تلفنهائی که به ایشان  میشود که بعضا(نه از سر حسن نیت) ،ایشان را آزرده خاطر میسازد و زمانی که  بلاخره تلفن ایشان را پیدا کردم و به ایشان زنگ زدم این آزردگی را دریافتم. راستش بشدت پشیمان شدم . اکنون بدینوسیله از ایشان رسما عذر خواهی میکنم.  و امیدوارم این بزرگوار بنده را مورد عفو قرار دهند.برای ایشان و همه کسانی که در هر شرایطی دست از روشنگری و مبارزه تا رسیدن به ایرانی آزاد برنمی دارند آرزوی سلامتی و عمر طولانی میکنم.
 منصور تهرانی . سوئد. گوتنبرگ فوریه 2013