1610-53

در دورانی که اخلاقیات در جامعه چند پهلو می باشد، و تکیه گاه سیاسی و عقلانیت و صلابت روان، محتوای مفاهیم ساختاری از نظر تفکرات اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را، و زمینه مطالعه رویدادها را به بُعد دیگری و ناشناخته و خارج از دانش علم عمران می کشاند، اگر برای درک معانی تمام کارابزار بررسی جامعه شناختی را بکار گیریم امکان ندارد ذره ای معقولیت در تصمیمات دولت عثمانی بتوان یافت که برای نسل کشی درک و شناخت عقلانی و منطق و استدلال بکار گرفته شده باشد، و چون تنها سکوی محکم، سرشت حیوانی انسان، پایگاه و آرمان و مطلوب و شالوده تراوشات افکار دولت عثمانی و نیروهای واحدهای مرگ و کشتار می بود، دولت عثمانی برای موجه جلوه دادن کشتار ارامنه از عنصر دیانت، قومیت، ملی گرایی و نژادپرستی برای ابزار کار بهره گرفت و به ارمن ستیزی و نهایتاً نسل کشی ارامنه دست زد. اصولاً خشک اندیشی بیماری فرهنگی می باشد که به ریشه های نشاط فکری اسیب جبران ناپذیر می رساند، خشک اندیشی الزاماً به طبقه روحانی محدود نمی شود، در بیشتر نظامهای تک رهبری و خودکامه نشانه هایی دیده می شود که چگونه پژوهندگان علوم و فلاسفه که تشنگان دانش و حکمت هستند گرفتار تاریکی و ظلم اندیشان قرار می گیرند، اثر فرهنگی خشک اندیشی، روزگار همه مردم را تباه می کند، نا اندیشان در پهنه کشور بذر نادانی را می کارند و کار نادرست انجام شده را پُر فیض و صحیح می دانند، نباید انتظار داشت و گله کرد که نادانان چه می کنند، چون در جوهر و ذاتشان نه عقل دارند و نه گناه، جمیع عوامل سازمان یافته تعین کننده سازه و ساختار اجتماعی هستند، از کانونهای عمرانی گرفته تا نهادهای فرهنگی و مالی جملگی اساس ارتباطات اجتماعی می باشند، که خطوط همبستگی را در جامعه ترسیم می کنند و لغزش و کوتاهی در اجرای قانون، فساد ریشه ای در جامعه بوجود می آورد که برای بر طرف کردن و پاک سازی آن چندین نسل آگاه لازم است، در چنین شرایطی “نظام” امپراطوری عثمانی با ارمن ستیزی راضی نشد و حماقت خود را با طرح کشتار ارمنیان نشان داد در این طرح جنون آور بیش از یک و نیم میلیون از ارمنیان و دویست و پنجاه هزار از آسوریان که در امپراطوری عثمانی زندگی می کردند ددمنشانه و بطور فجیعی سلاخی شدند، و ننگ ابدی را برای دولت و نظام عثمانی به ارث گذاشتند، امروز پس از 103 سال حاکمان و وارثان نظام امپراطوری عثمانی باید حقایق غیر قابل انکار تاریخی را بپذیرند تا مرهمی بر این زخم کلان تاریخ گردد، بسیاری از دول جهان در طی این سالها نسل کشی را بطور رسمی پذیرفته اند اما آمریکا هنوز “نسل کشی” را شناسایی نکرده است و تنها اکتفا به بکار بردن واژه “کشتار” کرده است، تفاوت عمده در ان است که “Genocide – نسل کشی” از سوی دولتها تائید می شود و در قتل و عام ارامنه نظام و دولت وقت عثمانی طراح این “نسل کشی” بود.

1610-54

1610-55