1601-77

3 قهرمان جنگ و 3 قهرمان حادثه تروریستی پاریس
در فیلم سرگذشت خود بازی کردند

1601-78

کلینت ایستوود اسطوره سینمای امریکا، اینک فیلمی از زندگی واقعی سه قهرمان با نام The 15:17 to Paris ساخته است. 3 افسرسابق جنگ افغانستان، در 21 اگوست 2015 دست به یک اقدام قهرمانانه زدند و جان 554 مسافر را در فرانسه نجات دادند.
یک افسر خلبان اسپنسر استون و دو یار دوران کودکی اش دو افسر گارد ملی امریکا الک اسکار لاتوس و انتونی سدلر در ترن پاریس نشسته بودند که یک تروریست با قصد کشتار دستجمعی و انفجار قطار وارد عملیات شده بود و 3 قهرمان امریکایی، جان بر کف نهادند و به مقابله پرداختند و جان مسافرین بیگناه را نجات دادند و اینک کلینت ایستوود با حضور هر سه قهرمان، فیلم را ساخته و آنها را به 3 چهره روز جهانی مبدل کرده است.
این سه قهرمان زمان ریاست جمهوری باراک اوباما مدال قهرمان گرفتند.

رابرت واگنر دستگیر نمی شود

1601-81

در بازبینی پرونده مرگ ناتالی وود در سال 1981، رابرت واگنر دستگیر و یا محاکمه نمی شود.
در شب حادثه قایق تفریحی رابرت واگنر، در حالیکه او به اتفاق همسرش ناتالی وود و کریستوفر واکن حضور داشتند، کاپیتان کشتی داورن، نیز در کشتی بود و بعدها به پلیس گفت سروصدای بگومگو را شنیده ولی از درون کابین ها خبری نداشته. واگنر نیز به پلیس گفت من با کریستوفر واکن برسر نقش ناتالی در فیلم Brain Storm جر و بحث داشتیم، ناتالی در کابین خود بود ولی وقتی به سراغش رفتیم خبری نبود و فردا جسد او را از آب گرفتند. اینک بدلیل جای زخم وکبودی روی بدن ناتالی، اداره شهربانی کالیفرنیا، یکبار دیگر پرونده را بررسی می کند ولی در مورد دستگیری رابرت واگنر و یا اتهام او ادعایی وجود ندارد و فقط با او گفتگو خواهند کرد. رابرت واگنر و ناتالی وود یکبار در سال 1957 ازدواج کرده و 5 سال بعد طلاق گرفتند و دوباره در سال 1972 ازدواج کردند زمان ازدواج دوم، هر دو فرزندانی از ازدواج های خود داشتند.

خاطره شب آشنایی جورج کلونی وامل

1601-79

• شایع است جورج کلونی هیچگاه شب آشنایی خود را با «امل» فراموش نمی کند. شبی که حتی تاریخ و سال آن در تقویم زندگی او ثبت شده است.
در تاریخ 9 فوریه 2013، در برنامه ویژه دیوید لترمن در «Netflix» بود و به گفته جورج، ایجنت او زنگ زد و گفت امشب من مهمانی را به خانه تو می آورم که تو با او ازدواج خواهی کرد.
جورج آن شب در خانه خود پدر ومادر را مهمان داشت و چند پدر ومادر دیگر، که وقتی «امل» وارد شد جورج وامل گفتگو با هم شروع کردند و تا نیمه شب انجامید و آن شب همه شیفته امل شده بودند و جورج از خود می پرسید آیا این دختر با من بیرون می آید؟

1601-80