مروري بر فيلم:2 -HANGOVER
كارگردان: تاد فيليپز- بازيگران: برادلي كوپر- ادهلمز
زاك گاليفياناكيس – جستين بارتا- پال جياماتي
فرح شكوهي
وقتي اولين فيلم Hangover بروي پرده سينماها آمد ،كمتر كسي چنان توفيق بزرگي را پيش بيني ميكرد، ولي فيلم ركورد فروش را شكست و به فيلمهاي پرفروش تاريخ سينماي 3 دهه اخير پيوست.
اولين فيلم را هم تاد فيليپز كارگرداني كرده بود، بازيگران هم تقريبا همين ها بودند، ضمن اينكه قصه فيلم كاملا تازگي داشت و پيچ و خم هاي كمدي آن با بهره از سليقه جوانها جذاب بود، هر كدام از شخصيت ها،در قالب خود جا افتاده بودند، چارچوب رواني خود را داشتند.
فيلم دوم، همان سوژه را دنبال ميكند، با اين تفاوت كه بجاي لاس وگاس به بانكوك و تايلند ميروند، همان حوادث را به گونه اي تكرار ميكنند، يعني آن تازگي و بكر بودن قصه فيلم اول را ندارد.
تاد فيليپز كارگرداني فيلمهاي خوبي را تا امروز عهده دار بوده، ازجمله Road Trip و .Old School ضمن اينكه فيلمنامه نويس توانا و باذوقي است، او در اين فيلم نيز به اتفاق گريگ مازين واسكات آرمسترانگ فيلمنامه را نوشته، براحتي ميتوان تاثير كلي او را بروي قصه فيلم احساس كرد. نخواسته چارچوب را بشكند، چون ترسيده كه تماشاگر آن استقبال را از فيلم نكند، درحاليكه تماشاگر با توجه به سابقه فيلم اول، بهرحال مشتاق فيلم دوم بود، ديديم كه در همان فيلم اول نيز از مرز 80 ميليون هم گذشت، ولي كاش در قصه فيلم دوم تغييراتي بنيادي ميدادند كه تماشاگر براي فيلم سوم، هيجان زده و مشتاق باشد.
تاد فيليپز در فيلم هاي خود نيمه تاريك شخصيت مردان را رو ميكند و خود بخود دل خانم ها را خنك ميكند چشم و گوش شان را باز ميكند يعني فيلم به برملا كردن رويدادهاي پشت پرده پارتي هاي خاص قبل از ازدواج كه گاه تا نهايت هرزگي هم ميرود پرداخته. شخصيت هاي ثابت فيلم نشان ميدهند كه از حوادث رسواآميز لاس وگاس هيچ پندي نگرفته اند و همچنان خود را آلوده ميكنند و دردسر ميآفرينند، بطوري كه يكروز صبح بخود ميآيند و بدرستي نميدانند بر آنها چه گذشته وچرا سر از اين مكان نه چندان تر و تميز در آورده اند؟! يعني شب گذشته خود را اصلا به خاطر ندارند!
فيلم نوعي تضاد فرهنگي را نيز به دوش دارد، ازدواج يك جوان امريكايي با يك دختر تايلندي، كه پدرش بظاهر قدرتمند و جدي است و داماد آينده خود را قابل نميداند و جلوي چشم اش او را تقريبا بي سرو پا ميخواند، ولي در اصل چاره اي نداردكه با اين وصلت موافقت كند. با چنين پدرزني، ناگهان داماد آينده پسر دردانه فاميل را با خود ميبرد، آنهم شبي پر از حادثه ، آلودگي و بي خبري كه منجر به ناپديد شدن پسرك و بعد هم قطع انگشتش ميشود!
تغيير فضاي فيلم، از سويي جالب و از سويي بدليل شباهت ها تكراري است، ولي چون فيلم مردانه است، چون همه فيلم هاي >تاد فيليپز< جاي اعتراض براي خانم ها نميماند، ولي حضور يك شمپانزه (كريستال) با حركات شيرين وتفكرآميز، به صحنه هاي تكرار، رنگ ميزند و آن لحظه ها را نجات ميدهد، ولي سيگار كشيدن هاي كريستال، اگر تا اين لحظه اعتراض انجمن هاي حمايت حيوانات را بر نيانگيخته، جاي شكر دارد براي سازندگان فيلم!
البته فيلم از آغاز با دردسرهايي از جمله خالكوبي شبيه مايك تايسوني بر چهره ادهلمز، كه سبب شكايت خالق اين خالكوبي ها شد و در پشت پرده با پرداخت هايي، قضيه حل شد، بعد هم حضور خود تايسون در فيلم آنهم در قالب خواننده، خود حكايت ديگري است، البته نبايد ازحق گذشت تايسون خيلي حساب شده و ماهرانه بازي كرده وراهي براي آينده خود و همچنين يادآوري خاطره هايش برجاي گذاشته است. اگر بازي ها را بررسي كنيم، >كن يانگ< در نقش مستر چو، بازي درخشاني دارد و هر جا كه در فيلم ظاهر ميشود، ديگران را براحتي تحت تاثير قرار ميدهد، زاك گاليفياناكيس در نقش الن با آن سر تراشيده و نگاه هاي خيره،كه مارك و لوگوي او شده دراين فيلم درخشان تر است ، او براستي تولد يافته كه درچنين نقش هايي ظاهر شود.
>پل جياماتي< در نقش حساس مامور ويژه مخفي، خوب بازي كرده و تاثيرگذار است، ولي بجرات بازيگران اصلي فيلم برادلي كوپر (نقش فيل) جستين بارتا (داگ) ادهلمز (استو) انگار فرصت عرض اندام ندارد، هر سه بازيگر در فيلم اول، نقش هاي موثري داشتند و بازيهاي خوب، ولي اين فيلم براي آنها بويژه براي برادلي كوپر ثمري ببار نميآورد و شايد بهتر است در فيلم هاي بعدي بازي نكند. بهر حال اين فيلم كمدي و مردانه كه حتي بعضي از زنهاي فيلم هم مرد هستند، خنده از تماشاگر ميگيرد ولي قهقهه هاي فيلم اول در سالن شنيده نميشود.