خبر درگذشت >بوتيمار< بازيگر سرشناس فيلم هاي جنايي بر روي وبسايت ها
گزارش از عليرضا نژاد دهقان
عبدالله بوتيمار بازيگر قديمي سينما كه روزگاري باتفاق رضا بيك ايمانوردي در فيلم هاي ساموئل خاچيكيان گل كرده و به چهره اي محبوب مبدل شده بود به گفته و نوشته وبسايت ها و همكارانش هفته قبل در نهايت تنهايي و بي كسي در ايران درگذشت.
بوتيمار در بازگشت دوباره به ايران خيلي سعي كرد به بازي در فيلم ها و حتي در زمينه دوبله فعاليت كند ولي متاسفانه به او مجوز كار ندادند و او سالهاي آخرين عمر خود را در يك اتاق اجاره اي در جنوب شهر تهران سر ميكرد. بوتيمار چندي پيش دچار سكته مغزي شده بود و به بيمارستان انتقال يافت و ديگر هيچگاه چشم باز نكرد.
بوتيمار متولد 1312 بادكوبه جمهوري آذربايجان بود كه با خانواده به ايران مهاجرت كرده بود و به عنوان دوبلور در فيلمهاي معروفي چون نابخشوده بجاي برت لنكستر، توپهاي ناوارون بجاي گريگوري پك حرف زد، بعد به صحنه تاتر راه يافت و در سال 1340 به بازي در فيلم يك قدم تا مرگ دعوت شد.
در اينجا جا دارد آخرين مصاحبه ي او را كه با نشريه هفته نامه سينما چاپ ايران صورت گرفته از نظر شما بگذرانيم.
•••
گفتگو با عبدالله بوتيمار هنرمند قديمي سينما
عبداله بوتيمار ناميآشنا براي علاقمندان به دوبله، سينما و فيلمهاي فارسي دهه 40 و 50 كشورمان است. مردي با موهاي بلوند و چشمهاي رنگي كه بيش از يك مرد شرقي به يك مرد غربي و يا اروپايي شباهت دارد بوتيمار كه سالها پيش كشورمان را ترك كرده بود به تازگي به كشورمان بازگشته و در حال حاضر در خاك وطن خود زندگي ميكند. بوتيمار تصميم گرفته تا در ايران بار ديگر شروع به فعاليت هنري كرده و باز هم در خدمت مردم كشورش باشد. بلافاصله پس از ورود به كشورمان ترتيب گفت و گويي با او داريم. مردي جا افتاده با موهاي سپيد و چشماني سبز رنگ، شلوار مشكي، كتي مخملي به رنگ قهوهاي با سيگاري در لاي انگشت پاسخگوي مسئولان بود.
گفتگو با بوتيمار
من هرگز از عشقم دور نبودم و در آلمان هر گاه در كوچه و خيابان ميديديم كه در گوشه اي از شهر پروژكتوري روشن است و عدهاي مشغول ضبط تصوير هستند بلافاصله به نزديكي آنها ميرفتم و شيوه كاري كار گردانها و هنرپيشهها را زير نظر ميگرفتم.
بطور دقيق چند سال بود كه از ايران رفته بوديد؟
در حدود سال 1360بود كه به منظور ملاقات با فرزندانم به كشور آلمان سفر كردم وبه اصرار آنها در همان كشور ماندگار شدم.
در تمام اين مدت در آلمان بوديد؟
خير !گاهي به كشور فرانسه هم سفر ميكردم و مدتي البته كوتاه هم در آن كشور بودم.
فعاليت هنري تان را از چه سالي آغاز كرديد؟
من متولد سال 1312 در باد كوبه هستم و از سال 1330 فعاليت هنري ام را در >تاتر پارس< با آقايان منوچهر قاسمي، كامل حلمي و ديگر دوستان شروع كردم. به خاطر دارم كه در آن زمان چيزي در حدود 3 يا 4 ماه يك تاتر را تمرين ميكرديم تا در يك صبح جمعه آن را اجرا كنيم.
چه شد كه به عالم سينما وارد شديد؟
از طريق روابطي كه با كارگردانان تاتر و هنرپيشهها داشتم كم كم با بازي در يكي دو فيلم وارد عرصه سينما شدم و در طول مدت زمان فعاليت هنري ام در 50 فيلم بلند سينمايي بازي كردم.
نام تعدادي از آنها را به خاطر داريد؟
دلهره، ضربت، يك قدم تا مرگ، اضطراب، دزد سياهپوش، كردي از جنوب شهر، بي عشق هرگز، ميخك سفيد، ميخك نقرهاي و بسياري ديگر كه در حال حاظر حضور ذهن ندارم.
از چه سالي فعاليت خود را به عنوان يك دوبلور آغاز كرديد؟
سال 1338 بود كه در تاتر آناهيتا كار ميكردم و از همان زمان وارد دنياي دوبله شدم .
در اين مدت كه در ايران نبوديد فعاليت هنري داشتيد؟
بله !من در آلمان عضو انجمن فرهنگي آن كشور بودم.
زبان آلماني را در كشور خودمان فرا گرفته بوديد؟
خير !وقتي به آلمان رفتم سال 1360 بود. فرزندانم پس از اين كه به ديدارشان رفتم از من خواستند تا در آلمان بمانم و من هم كه تصميم به اقامت در آن كشور داشتم بلافاصله به فرا گرفتن زبان آلماني مشغول شدم و اولين فعاليتهاي هنري ام را با تاتر در آلمان شروع كردم.
نمايشنامههاي ايراني هم كار ميكرديد؟
بله !چندين اثر از آثار آقايان بيضايي و بهرنگي را به زبان ايراني و آلماني در آنجا كار كرديم تا اين كه بار ديگر به كار دوبله در آن كشور مشغول شدم.
شرايط دوبله در آلمان به چه صورت است؟
آنجا به ازاي هر يك كلمه، 4 يورو حق الزحمه پرداخت ميكنند. هر فيلمي يا برنامه اي را هم كه دوبله كني بلافاصله پس از خروج از استوديو دستمزدت را نقد ميپردازند.
چه كسي شما را براي دوبله انتخاب ميكرد؟
مديران دوبلاژ با من در تماس بودند و هر گاه قرار بود در فيلمي حرف بزنم از 15 روز قبل قرار كاري متن دوبله فيلم كه مربوط به خودم ميشد به دستم ميرسيد تا بر روي آن كار كنم.
خاطرهاي از فعاليت گويندگان در آلمان نداريد؟
روزي در اتاق ضبط صدا بين دو گوينده نشسته بودم و خب آنها هم اصلا خبر نداشتند كه من آلماني نيستم. چون ظاهر من هم شبيه به خود آنها بود تصور ميكردند كه من يك دوبلور غريبه آلماني هستم. وقتي كار دوبله شروع شد چيزي در حدود 5 بار در يك قطعه نسبتا طولاني را تكرار كرديم دليل اصلي آن هم اشتباه گويندگان آلماني بود و من در هر 5 مرتبه بدون اشكال متن خودم را گقتم. تا اين كه صداي اتاق صدابردار به داخل وصل شد و به دو گويندهاي كه در رو طرف من نشسته بودند گفت: >خجالت نميكشيد اين مرد (بوتيمار) يك خارجي است و آنوقت شما دوباره اشتباه ميكنيد.< اينجا بود كه آنها به من نگاه ميكردند و پرسيدند شما كجايي هستيد؟ من هم گفتم ايراني هستم.
دليل اين تفاوت را در چه ميدانيد؟
در دقت و وسواس كه دوبله ايران نسبت به اين امر خطير بكار گرفته ميشد و خب من نيز در همين دستگاه كار كرده بودم و بقولي سطح كاري ام در حد دوبله قدرتمند ايران بود.
با اين حساب در طول اين مدت از فضاي دوبله جدا نبوديد؟
خير !من هرگز از عشقم جدا نبودم و در آلمان هر گاه در كوچه و خيابان ميديدم كه در گوشه اي از شهر پروژكتوري روشن است و عدهاي مشغول ضبط تصوير هستند بلافاصله به نزديكي آنها ميرفتم و شيوه كاري كارگردانها و هنر پيشهها را زير نظر ميگرفتم.
در اين مدت طولاني هرگز به وطن باز نگشته بوديد؟
چند بار آمدم اما خيلي كوتاه و بلافاصله به آلمان باز گشتم.
حالا كه به ايران بازگشته ايد باز هم قصد رفتن داريد؟
خير!اينبار آمدهام تا باز هم در كشورم و براي مردم خوب عزيزم كه هموطنان واقعي خودم هستند كار كنم.
چه شد كه در فصل بهار به ايران آمديد؟
سال گذشته در آلمان بودم كه خبر درگذشت خانم ژاله كاظمي را شنيدم و متاسفانه نتوانستم براي شركت در مراسم وي به تهران بيايم اما امسال برنامه هايم را طوري هماهنگ كردم تا در سالگرد درگذشت همكار سابقم حضور داشته باشم.
حالا قصد داريد در عالم دوبله فعاليت كنيد يا تاتر و سينما؟
برايم فرقي نميكند اينها همه جزو علايق شخصي من است كه به آنها عشق ميورزم. در دوبله و سينما براي انجام هر نوع خدمتي آمادگي كامل دارم.
از اين كه در گفت و گو با هفته نامه سينما شركت كرديد متشكرم.
من هم از شما متشكرم و اميدوارم توجه اين هفته نامه نسبت به دوبله همچنان ادامه داشته باشد.