nagd1

مروري بر فيلم: I Am Number Four‌
كارگردان: دي جي كاروسو بازيگران: الكس پتيفر
 
تيموتي اوليفانت- ترسا پالمر- دايانا اگرون – تالان مك آليف

 

فيلمي كه امروز سالن سينماها را پر مي‌كند، بدنبال فيلم هايي به سبك Sci-Fi است، نسلي كه اگر صد سوپرهيرو (قهرمان افسانه اي) در فيلم ها و سريال داشته باشد، هنوز بدنبال سوپر هيروهاي جديد است.
اين فيلم بدليل اين همه خصوصيات، با وجود ضعف هاي سينمايي و هنري، با فروش  بالايي روبرو شده است، چون هم بازيگران در سن و سال نوجواني و جواني هستند و هم همه رويدادهاي غير عادي فيلم، روياي ميليونها نوجوان امروزي است.
دي جي كاروسو كارگردان فيلم با كارنامه فيلم هاي حادثه اي پرفروش و باب طبع نسل جديد چون: Disturbig /Eagle Eyes با گيشه سينماها، رفاقت ديرين دارد، ضمن اينكه نويسنده فيلم پتياكوس لوري كه با نام هاي مستعار >جمزفزمنجابي هاگز< مي‌نويسد سري فيلم هايX-men و Duffy و X Files برداشت از كتاب ها و نوول هاي پرفروش اوست و اين بار هم نوول پرفروش خود را به فيلم سپرده است.
فيلم ماجراي يك گروه ده نفره موجودات فضايي است كه از يك كره ويران شده به زمين پناه آورده اند، ضمن اينكه موجوداتي فضايي بنام مادوريان، در تعقيب شان هستند تا نسل شان را بردارند و شاهديم كه يكي يكي را از پاي در مي‌آورند، ولي در نابودي شماره 4‌ يعني جان (كه نقش او را الكس پيتفر بازي ميكند) در مانده اند، چون هنري (تيموتي اوليفانت) گاردين اوست  و هربار او را از تله بزرگي نجات ميدهد، جان مي‌خواهد روي زمين بماند، از فرار خسته  است، در ضمن به يك دختر زميني بنام سارا >دايان اگرون< دل بسته است.
فيلم در آغاز پر هيجان و پرحادثه پيش ميرود، جان بمرور به قدرتهاي پنهان خود پي مي‌برد و كلي هم خوشحال ميشود!! تا پاي عشق به ميان مي‌آيد و در محيط مدرسه بادرگيري عشقي، آنهم از سوي گروه گنگ مدرسه، به هيجان فيلم مي‌افزايد ولي بمرور قصه فيلم در هياهوي موزيك و اسپشيال افكت ها گم ميشود، اگر قدرت هاي فوق بشري جان يكدست پيش ميرفت، اگر رويدادها با جنگ آدمها  با حيوانات همراه نمي‌شد، فيلم منطقي تر  ونوگراتر جلوه مي‌كرد.البته براي تماشاگران جوان، شايد فيلم جذاب است گرچه تعدد حوادث، اين نسل را هم در نيمه دوم فيلم سرگردان مي‌كند، ولي گاه يك حادثه، يك برخورد، از جمله ظهور  موجود ششم و نجات شماره 4‌، قهرماني و شورآفرين است.
فيلم بجز بازي >تيموتي اوليفانت< بازي چشمگير ديگري ندارد، شايد هم نيازي به بازي درخشان نيست، چرا كه تماشاگر توقع چنداني ندارد، همين كه سرتان گرم همان حقه هاي سينمايي شود بسنده مي‌كند، فيلم به شيوه اي پيش ميرودكه به احتمال زياد فيلم دوم وسوم را هم بدنبال مي‌آورد، چون خصوصيات و المنت هاي فيلم همه جوان و به سبك وسياق Twillight است.
در اين ميان فيلمبرداري خوب و كاملا تكنيكي و مدرن >گيلرموناوارو< را نبايد از نظر دور داشت.

مروري بر فيلم:Hall Pass
كارگردان: پيتر فارلي – بابي فارلي بازيگران: اوئن ويلسون
جين سودكيس- جينا فيشر- كريستينا اپل گيت

nagd2

نام اوئن ويلسون معمولا خيلي ها را به سينماها مي‌كشاند، چون او در طي 6‌ سال گذشته با فيلم هاي كمدي پرفروش خود، سري ميان سرها در آورده است، براي خود شخصيت ويژه اي ساخته كه ستارگان نامدار و پولساز روز هم از همبازي شدن با او خوشحال مي‌شوند چون مي‌دانند حداقل گيشه فيلم تضمين شده است.
اين فيلم را برادران فارلي، پيتر و بابي فارلي كارگرداني كرده اند، كه قبلا فيلم هاي خوب و پر فروش شان Dumb and Dumber /‌ Kingpin / Stuck on You را ديده‌ايم. هردو داراي سليقه خاصي در كارگرداني هستند و نكته اي كه از ديدگاه آنها فروش فيلم را تضمين مي‌كند، نشان دادن آلت مردانه و گاه زنانه در شكل و شمايل مسخره و غيره!! شخصيت هاي فيلم است! هرچه هست چه خوب و چه بد، برادران فارلي فيلمسازان كمدي به اين اصول چسبيده اند و معتقدند كليد فروش فيلم هاست!!
برادران فارلي با همكاري دو نويسنده توانا،>پيت جونز و كوين بارنت< اين بار به شيوه اي كاملا بكر پرداخته اند كه تا امروز در چنين قالبي سابقه نداشته است.
ريك >اوئن ويلسونجين سودكيسجينا فيشرگريس< كريستينا اپل گيت.. هم از شور افتاده اند، بيشتر در قالب مادر هستند تا همسر!
در چنين شرايطي سر و گوش شوهرانشان مي‌جنبد، بخوص ريك با وجود حس وفاداري، هيز است و چشمانش بدنبال برجستگي اندام زنان و دختران مي‌دود، اختياري نيز در دستش نيست، درچنين شرايطي هر دو اين عيب وايراد اخلاقي را بي اختيار رو مي‌كنند و صداي اعتراض همسران شان را در مي‌آورند تا آنجا كه ابتدا جينا نيز تصميم مي‌گيرد به شوهرش ريك يك هفته آزادي كامل بدهد، بدنبال او فرد هم با حركات ورفتاري غير عادي، همين كارت سبز را از همسرش گريس مي‌گيرد!
تا آنجا همه قصه فيلم بر وفاداري و متانت زنها تكيه دارد و مردها را هرزه و چشم چران و بي مسئولت جلوه ميدهند. اما از اولين شبي كه ايندو شوهر سرگردان، هفته آزادي شان شروع ميشود و حق دارند هر كاري و هر رابطه اي داشته  باشند، هر دو در مي‌مانند كه واقعا چه كنند؟! نه ريك و نه فرد هيچكدام برخلاف ظاهر و رفتارشان خيانت پيشه نيستند، آنها طي چند شبانه روز، آزادي شان در ويديوگيم، گلف، كلاب هاي مختلف و رستورانهاي شلوغ مي‌گذرد و >ريك< تا پاي مستي و بي خبري و رابطه جنسي با يك دختر زيبا و سكسي ميرود ولي قبل از هر حادثه اي خود را نجات ميدهد، از سويي همسرانشان نيز بدنبال آزادي ميروند، در جريان اين آزادي، حوادث آنها را تا نقطه كور زندگي شان پيش ميبرد، حوادثي  پيش مي‌آيد كه دور از انتظار تماشاگر است. مردها بخود مي‌آيند، از اينكه قدر آنچه داشتهاند را نمي‌دانند، شرمنده مي‌شوند.
در اين فيلم ضمن اينكه بازيها يكدست است، شما نياز به تفكر نداريد و بدنبال بازي هاي هنرمندانه و نفس گير نيستيد، چون بديدن يك فيلم سرگرم كننده آمده ايد.