1489-14

1489-5

1489-6

1489-7

«گوگوش» این اسطوره موزیک مدرن ایرانی، دروازه های هنری را در سراسر جهان، یکی بعد از دیگری می گشاید و هربار با مهر سولداوت، رکورد تازه ای برجای می گذارد.
گوگوش در آستانه کریسمس و سال نو،همچنان کنسرت هایش با موفقیت روبروست وایرانیان در سراسر جهان سالن ها را پر می کنند وهر بار با آهنگهای ماندنی اش، خاطره های سالهای دور را زنده می کنند. آمار طرفداران گوگوش با توجه سوشیال میدیا، با توجه به مجله جوانان در طی 30 سال، با توجه به رسانه های رادیویی و تلویزیونی، از سنین نوجوانی تا جوانی آغاز به میانسالی و بزرگسالی ادامه می یابد.
گوگوش نه تنها طرفداران همیشگی خود را از ایران همچنان حفظ کرده، نه تنها از حدود 50 سال پیش و شاید بیشتر کوچک و بزرگ او را دنبال کرده اند، با او خاطره ساخته اند، بلکه نسل تولد یافته در خارج نیز گوگوش را ستایش می کند.
بچه هایی که حتی به زبان فارسی سخن نمی گویند، ترانه های گوگوش را می خوانند، به دیدار کنسرت هایش می روند، او را برابر با سوپراستارهای جهانی چون مدانا، سلین دیان، باربارا ایسترایسند و حتی جوانتر می دانند، چون عقیده دارند، این خواننده محبوب سه نسل و شاید 4 نسل، همه استانداردهای هنری را رعایت کرده و می کند، او با زمانه خود حرکت می کند، از آن سال های دور در ایران که الگوی نوجوان و جوان بود تا امروز که هنوز آرایش، لباس، حرکات صحنه اش، شیوه خواندن اش، الگوی بسیاری از خوانندگان است و همین سبب شده گوگوش هیچگاه حتی یک لحظه تکراری نباشد. او ستاره همیشه تازه، مدرن ودرخشان هنر ایران است.
گوگوش از هم اکنون بنا به تقاضای دوستداران فراوان خود در لس آنجلس و دیگر شهرهای اطراف آماده میشود تا 14 ماه می 2016 در ماکروسافت تیاتر نوکیا بروی صحنه میرود، حتی آهنگهای جدیدی برای آن شب آماده کرده است.

1489-9

1489-10

این هفته دو دیدگاه از جمع خوانندگان مجله جوانان را درباره گوگوش از نظرتان میگذرانیم تا به پایگاه محکم و همیشه استوار این چهره ماندنی موزیک نگاهی تازه بیاندازیم.

مهشید عمرانی دانشجو 24 ساله
من گوگوش را در خارج از ایران شناختم چون من 2 ساله بودم، که به اتفاق خانواده به امریکا آمدیم. همیشه می دیدم مادرم با صدای گوگوش همه روز را می گذراند، من هم به مرور عادت کردم با او آن ترانه ها را زمزمه می کردم، کمی بزرگتر که شدم، دلم میخواست گوگوش را بشناسم، از طریق تصاویرش در مجله جوانان و همچنین بعضی موزیک ویدیوهای قدیمی اش در تلویزیون ها، او را شناختم از دیدگاه من که در این سرزمین بزرگ می شدم، حتی گوگوش سالهای دور هم یک ستاره مدرن روز بود. آرزو داشتم روزگاری او را از نزدیک ببینم، تا سرانجام حدود 14 سال پیش در سفری به لاس وگاس، گوگوش را از نزدیک دیدم، با او حرف زدم، با مهر خاصی با من روبرو شد، با او عکس گرفتم و از آن روز، گوگوش برای من یک چهره محبوب شد.
من بسیاری از دوستان امریکایی خود را در طی سالهای گذشته به دیدار کنسرت های گوگوش برده ام، حیرت و تحسین را در چشمان آنها خوانده ام و حتی یکی از دوستانم اهل اسپانیا، طرفدار گوگوش شد. من همه آلبوم های گوگوش را برایش تهیه می کردم وهنوز هم با دوستان غیر ایرانی خود با اشتیاق به دیدار گوگوش میرویم.

عزی نامیان – مادر 64 ساله
از نظر من گوگوش تکرار نشدنی است. من در اصل با گوگوش بزرگ شدم، یادم هست پدرم در زمان کودکی ما را به دیدن برنامه های گوگوش و پدرش در سینماها و تیاترها می برد. من دلم می خواست جای او بودم، جالب اینکه وقتی گوگوش قد کشید، من هم قد کشیدم وقتی در تلویزیون ظاهر می شد، من برجای میخکوب می شدم. من و دوستانم موهایمان را شبیه او آرایش می کردیم، لباس های شبیه به او می پوشیدیم و درخلوت خود، دستجمعی چون او آواز می خواندیم، وقتی فیلم هایش روی پرده می آمد، من همه کار می کردم، تا پدرم ما را به سینما ببرد دراولین سالهای دبیرستان، اتاق من پر از پوسترهای گوگوش بود. صدای گوگوش لحظه ای در خانه ما قطع نمی شد، خوشبختانه مادرم هم صدای او را دوست داشت. پدرم نیز علیرغم چهره جدی اش با دیدن گوگوش به شوق می آمد.
من با صدای گوگوش و ترانه های زیبایی که می خواند عاشق شدم، با همه تلاشم نتوانستم او را به شب عروسی خود دعوت کنم. ولی برایش نامه نوشتم و گوگوش عکس زیبایی را بنام من امضا کرد و ازدواج ام را تبریک گفت. من هنوز آن عکس را قاب شده در خانه دارم.
از روزی که به خارج آمدم غصه گوگوش را می خوردم که در ایران مانده، می گفتند زندانی است و من برایش اشک می ریختم تا سرانجام به خارج آمد، من برای حضور در اولین کنسرت اش به کانادا رفتم، همه لحظات فریاد میزدم اشک می ریختم در یک لحظه خودم را زمان خروج از سالن به او رساندم با او عکس گرفتم، چقدر مهربان و صمیمی و فروتن بود، با صدای دلنشین خودش با من حرف زد، می خواستم آن تصویر امضا شده سالهای دور را نشان اش بدهم، ولی متاسفانه به سرعت او را بردند حالا من هرجا درامریکا گوگوش کنسرت داشته باشد خودم را می رسانم، گوگوش سبب انرژی مثبت و سازنده، سبب خوشبینی، عشق و امید میشود، گوگوش تکرار نمی شود. دعا می کنم 120 سال زنده باشد، 120 سال بخواند. باور کنید او نظرکرده است، بر او دعا خوانده اند، او دهها سال همچنان زیبا و خوش صدا خواهد ماند.

1489-11