نيمروز با سهراب سپهري
بنياد فرهنگ، روز يكشنبه 6 نوامبر 2011 از ساعت 5 تا 7 پس از نيمروز در هتل راديسون نيوپورت بيچ در ارنج كانتي برنامه اي برگزارميكند كه جستاري تازه در فرهنگ و ادب ايران است، باعنوان “نيمروز با سهراب سپهري” كه نگاهي است به زندگي، روزگار و شعر و نقاشي سهراب سپهري، شاعر معاصر ايران.
اين برنامه كه دربرگيرنده شعرخواني و گفتگو خواهد بود، با حضور مهدي سررشته داري و نسرين بيرقدار، دو نقش از زندگي سهراب سپهري در شعر و نقاشي را به بررسي و گفتگو خواهد گذاشت.
گرچه همواره از سهراب سپهري به عنوان شاعر سخن به ميان ميآيد و مهدي سررشته داري از شعر او سخن خواهد گفت ولي حضور خانم نسرين بيرقدار نقاش توانا و سبك شناس، فرصتي را فراهم ميآورد تا نقاشيهاي سهراب سپهري را نيز شركت كنندگان بازشناسند.
سهراب سپهري نخستين كتاب شعرش را با نام “مرگ رنگ” در تهران منتشر شد كه به سبك نيما يوشيج بود ودومين مجموعه شعر خود را با نام “زندگي خواب ها” در سال 1332 سرود و در همين سال بود كه دوره ليسانس نقاشي را در دانشكده هنرهاي زيبا با رتبه اول و دريافت نشان اول علمي به پايان رساند.
از سال 1332 به بعد، زندگي سپهري در گشت و گذار و مطالعه نقاشي و حكاكي در پاريس، رم و هند و شركت در نمايشگاهها و آموختن و تدريس نقاشي گذشت، تا جايي كه برخي او را “شاعري نقاش” خواندهاند و برخي ديگر “نقاشي شاعر.”
سهراب سپهري در سال 1337 دو كتاب “آوار آفتاب” و “شرق اندوه” را آماده چاپ كرد ولي موفق به چاپ آنها نشد و سرانجام در سال 1340 اين دو كتاب همراه با “زندگي خواب ها” زير عنوان “آوار كتاب” منتشر شد. در اين كتاب ميتوان به جلوههاي زبان خاص سپهري برخورد كرد و همچنين شور و شوق آميختگي با طبيعت را —كه در شعرهاي آينده اش ا~شكارتر و روشنتر ميشود، بيشتر ديد.
درمجموعه شعر “شرق اندوه” سپهري از هر نظر تحت تاثير غزليات مولوي است و شعرهاي اين مجموعه همه شادمانه و شورانگيزند. دو شعر بلند “صداي پاي آب” و “مسافر” نام هاي پنجمين و ششمين كتابهاي او هستند.
شايد به جرات بتوان گفت كه شهرت سپهري از سال 1344 و با انتشار شعر بلند “صداي پاي آب” آغاز شد. در “صداي پاي آب” است كه محتواي ويژه ي شعر سپهري فرمش را مييابد و فرم و محتواي شعر سپهري، از “صداي پاي آب” به بعد به هماهنگي ميرسند. “صداي پاي آب” كنايه از صداي پاي مسافري در سفر زندگي است. اين شعر كه روز به روز بر شهرت و محبوبيت او افزود، نخستين بار در فصلنامه ي آرش در آبان همان سال منتشر شد.
سپهري كه تمام عمرش را به دور از جنجال روزنامهها و مجلات و فقط با دوستان اندك و تنهايي خود ميزيست و بدين سبب از طرف نشريات جدي گرفته نشده بود، در سال 1345 با انتشار شعر بلند “مسافر” كه يكي از درخشانترين شعرهاي معاصر فارسي است، بزرگي و شاعري اش را بر نشريات ميشناساند. “مسافر” تأمل و سير و سفر شاعر است در فلسفهي زندگي.
“حجم سبز” هفتمين مجموعه شعري سپهري و كاملترين آنها است.”حجم سبز” پايان آخرين جستجويهاي سپهري در شعر “مسافر” اوست. گويي پاسخ همه پرسشها را يافته و به همه حقايق رسيده است. شاعر ديگر منتظر مژده دهندگان نميماند بلكه خود قصد ميكند كه بيايد و پيام آورد: روزي خواهم آمد و پياميخواهم آورد …
هشتمين و آخرين مجموعه شعري سهراب سپهري “ما هيچ، ما نگاه” است.در اين كتاب بر خلاف مجموعه”حجم سبز” و دو شعر بلند “صداي پاي آب” و “مسافر” شاعر روي به يأس دارد. اما يأسي كه جز از حوزه ذهن رنگين سپهري بيرون نميتراود. سپهري در سال 1355 تمام هشت دفتر و منظومه خود را در “هشت كتاب” گرد آورد.”هشت كتاب” نموداري تمام از سير معنوي شاعر جوياي حقيقت است، از اعتراضات سياسي تا شور جست و جو و ره سپردن در عرفاني زميني. “هشت كتاب” يكي از اثر گذارترين و محبوبترين مجموعه ها، در تاريخ شعر نو ايران است.
نواي موسيقي نويد كاندولسي، حس تازهاي به اين شب خواهد بخشيد و آن را دوچندان خواهد كرد.
براي آگاهي بيشتر از سامانه بنياد فرهنگ ديدار نماييد.