1489-30

همت یک دندانپزشـک هنردوسـت
درباره بزرگداشت هنرمندان راستین

1489-31

1489-32

یک دندانپزشک هنردوست و هنرپرور، انسانی که خیلی ها او را بخاطر انساندوستی و رفیق دوستی و مهربانی پایان ناپذیرش می شناسند و پایش در خیلی از بنیاد خیریه پیش است، از چندی پیش تصمیم گرفت در مجله جوانان در ماه دو سه بار دو صفحه را به تجلیل از هنرمندان راستین بپردازد. به آنها بگوید که هرگز فراموش نمی شوند و همیشه قدرشان را می دانیم.
در این دو صفحه عکس ها و بیوگرافی و دیدگاه هایی درباره این هنرمندان چاپ میشود، که با تصاویر تازه آنها که توسط همین دندانپزشک در استودیوی شخصی اش، با دستهای هنرمند خودش گرفته شده، همراه است.
اولین هفته را با فخری خوروش شروع می کنیم که با مهر همیشگی اش، با خوشحالی جلوی دوربین «مانی» نام مستعار این انسان خوب رفت.

***

فخری خوروش از ستارگان جاودانه سینما، تئاتر و تلویزیون است، که طی بیش از 60 سال به هنر سرزمین مان خدمت کرده است، خوروش متولد کرمانشاه و بزرگ شده تهران است، آغاز فعالیت هایش با فیلم «برای تو» در سال 1334 است در طی سالها در فیلم های بسیاری چون: «جنوب شهر» فرخ غفاری، «آسمون جل» وحدت، «طلوع» ساخته برادران میناسیان، «هالو» با داریوش مهرجویی و نصیریان «حسن سیاه» «بیقرار» با ایرج قادری، «شازده احتجاب» ساخته فرمان آرا، «سوته دلان» علی حاتمی، «دادا و تاراج» با ایرج قادری که درواقع 26 فیلم پرفروش می شد.
خوروش در تئاترها و نمایشات و سریالهای تلویزیونی بسیاری چون: معجزه در آلاباما با داود رشیدی، مزرعه های سبز و اسب سفید(رکن الدین خسروی) مکتب بیوه ها (انتظامی) خانه قمرخانم، امیرکبیر، نقطه اوج، عاطفه، دایره تردید، عاطفه، مه بانو، و دهها اثر دیگر ظاهر شد.

جوایز و تقدیرنامه ها
فخری خوروش در طی سالها در ایران و امریکا به دریافت جوایز بسیاری چون جایزه درجه یک تئاتر سینما و تلویزیون در ایران، جایزه سپاس برای فیلم هالو، جایزه و تقدیرنامه از فستیوال فیلم ایرانی در سانفرانسیسکو، دکترای افتخاری هنر در ایران، دکترای افتخاری هنر از دانشگاه امریکن لیبرتی و لوحه 21 ساله آزادی در تالار رودکی و دهها شب بزرگداشت شامل میشود.
خوروش اینک سالهاست در امریکا دوران بازنشستگی خود را در کنارشوهرش آقای شیبانی می گذراند و برایش عمری طولانی توام با سلامت آرزو داریم.

1489-33

1489-34

1489-36

1489-42

1489-38

1489-39

ساسان کمالی:
نگار من که به مکتـب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسـاله آمـوز صد مـدرس شـد
هنرمند ما به کلاس و درس بی نیاز بود. در این نیم قرنی که دختر ساده دل کرمانشاهی ما – در تاتر و سینما و تلویزیون درخشید از قله های رفیعی عبور کرد. درست است که اولین پیشنهاد حضور در پرده سینما از سوی دیگران بود شاید خیلی هم جدی نبود توقعی برای درخشش و هنرنمایی مطرح نبود در فیلمهای فارسی نوپای دهه سی کسی در جستجوی مورین اوهارا – نرگس و یا ادیت پیاف نبود. چهره جدیدی میآمد وپس از چند صباحی از خاطره ها میرفت. تحصیلات سینما و تآتر نداشت و از همه دشوارتر خانواده متعصبی داشت که ناگزیر شد لااقل برای هشت سال با آنان قطع رابطه کند. او برای گام نخست به صحنه دعوت شد ولی گفته خود او منطقی تر است که مرا برای صحنه انتخاب نکردند این من بودم که صحنه را انتخاب کردم. فیلم سینمایی را میشد با تکرار و ادیت به سر و سامانی رساند ولی تآتر شوخی بردار نیست. خوروش بیش از پانصد تولید در کارنامه خود دارد ولی حتی بسیاری از کارهای تلویزیونی او یا زنده پخش میشد ویا زنده اجرا وضبط میشد. تنوع کارهای او شگفت انگیز است. در نقشهای گوناگون از یک ملکه عالیمقام گرفته تا دختری ولگرد و بی سرو سامان میدرخشید در کنار غولهای صحنه های تآتر و سینمای ایران ارایه ای آرام بی جنجال وسخت قانع کننده داشت (و دارد).
در آقای هالو در کنار انتظامی ونصیریان گیج میشوید که کدام یک گوی سبقت را میبرد. از نقشی که گرفته عدول نمیکند ولی به تماشاچی کمک میکند کجا اورا ساده دل – لوند و یا زیبا ببینند. زیبایی او با آرایش نیست با قدرت بازیگریست.

1489-40

1489-41