شکست مدیریت ورزش یعنی گره ورود خانمها با ترس از فیفا باز شود
انتقاد نماینده مجلس: چرا باید با فشار فیفا زنان به ورزشگاه بیایند؟
ورود زنان به ورزشگاه، این خواستهای است که وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال اینقدر در انجامش تعلل کردند تا حالا یک نماینده در مجلس هم در صحن از این بگوید که برازنده نیست برای چنین خواستی دچار محرومیت شویم.
به گزارش خبرآنلاین، همین چند روز قبل دختران محجبه افغانستانی در ورزشگاه شهید پورشریفی تبریز به تشویق تیم ملی فوتسالشان پرداختند. در جوی خانوادگی و با زیبایی هرچه تمامتر، یک فضای هیجان انگیز.
این اتفاق درست در زمانی افتاد که جیانی اینفانتینو در نامه ای شدید اللحن از خلف وعده دولت ایران و وزارت ورزش ایران انتقاد کرد. او در این نامه اشاره کرده بود به اینکه روحانی در دیدار مشترک وعده داده بود مسئله ورود زنان به استادیومها اقلا در بازیهای زیر نظر فیفا و ای اف سی که جنبه ملی دارند بر طرف می شود و این محدودیت مثل مسابقات والیبال حتی اگر شده با شیوه های کنترل شده برطرف می شود. ولی برخورد قهری با تعدادی از دخترانی که برای تماشای بازی تیم ملی ایران با سوریه در اولین دیدار ایران با هدایت مارک ویلموتس خیلی سریع به فیفا گزارش شده است.
همین اتفاق در روزهایی که مهدی تاج با مسئولان دولتی ورزش هم زاویه گرفته و انتقادهایی می کند، با نامه ای که بیشتر به تهدید فوتبال ایران شباهت دارد منجر شد. حالا مسئله ورود زنان به ورزشگاه ها که از نظر قانونی ممانعتی ندارد اما در همه این سالها به دلیل فضای نمایش داده شده از ورزشگاه ها به مسئله و دغدغه چهرههای برجسته مذهبی کشور بدل شده است.
درهمه این سالها ، مسئولان ورزش کشور مدام وعده ایجاد بستر مناسب برای ورود زنان و حل این دغدغه ها را داده اند اما در عمل اتفاقی را پیش نبردند. درحالی که مسعود سلطانی فر در طول رقابت انتخاباتی سال ۹۶ اعلام کرد به عنوان یک مطالبه مردمی، ورود زنان به ورزشگاهها در آینده ای نزدیک حل می شود، این چالش همچنان پابرجاست. به طوری که نمایش حضور زنان در ورزشگاه در روز بازی پرسپولیس با کاشیما در فینال لیگ قهرمانان آسیا هم دیگر برای فیفا باورپذیر نیست و این بار اینفانتینو با ادبیاتی تهدیدآمیز اعلام کرده در شهریورماه یا زنان به استادیوم میآیند و بازی تیم ملی را بدون محدودیت از نزدیک می بینند یا ایران قید میزبانی در کشورش را باید بزند! اتفاقی غریب برای فوتبال ایران در دل فشارهای سیاسی خارجی به کشور و تحریمهایی که سبب شده فوتبالمان طلبهایش را هم نتواند بگیرد، حالا با خطر محرومیت خانگی روبرو شده است.
در این شرایط و در آستانه انتخابات مجلس، درحالی که اظهار نظرهای ورزشی گروهی از نمایندگان مجلس افزایش یافته است و اخیرا مهدی تاج چند نماینده منتقدش را متهم به بازی سیاسی برای گرفتن رای کرده است، در صحن علنی مجلس مازنی نماینده آخوندی لیست امید و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس از وزارت ورزش انتقاد کرده است.
در جمع آخوندها چنین انتقادی برای عدم ورود زنان به ورزشگاهها اتفاقی مهم محسوب می شود. او گفته است: «یکی از مطالبات زنان و دختران حضور در ورزشگاههاست. این مطالبه تبدیل به مطالبه عموم مردم ایران شده و تحقق آن مستلزم هماهنگی بین نهادها و سازمانهای متولی با مدیریت وزارت محترم ورزش و جوانان است. از وزیر ورزش و سایر دستگاههای ذیربط انتظار میرود نسبت به تامین این مطالبه اقدام کنند تا شاهد هشدارهای فیفا و احیانا محرومیت فوتبال ایران نشویم.»
حالا ترس از تحریم و محرومیت مثل مسابقات والیبال احتمالا منجر به ورود جمعی از زنان به ورزشگاهها می شود تا باز هم نه با تلاش مسئولان ذیربط که برای جلوگیری از یک محرومیت و همچنان با دلخوری نهادهای ارزشی اجازه ورود زنان داده شود.
رمز اصلی رسیدن والیبال ایران به شیکاگو!
به گزارش ایسنا، با پایان دور مقدماتی لیگ ملتهای والیبال، تیمهای برزیل، ایران، روسیه، فرانسه، لهستان و آمریکا (به عنوان میزبان) توانستند جواز حضور در مرحله پایانی این بازیها را کسب کنند.
ایران در دور نهایی این رقابتها با تیمهای والیبال لهستان و برزیل همگروه شد. در دیگر گروه تیمهای روسیه، آمریکا و فرانسه همگروه هستند. دو تیم برتر از هر گروه به نیمه نهایی این دوره از رقابتها راه خواهند یافت.
تیمملی والیبال ایران در شرایطی به جمع شش تیم نهایی لیگ ملتها رسیده که خیلیها با توجه به عملکرد فوقالعاده دور مقدماتی از شاگردان کولاکوویچ انتظار رفتن روی سکو و حتی قهرمانی دارند. صعود تیم ملی والیبال ایران به مرحله نهایی رقابت های لیگ ملتها و همگروه شدن با تیم های برزیل و لهستان اتفاق بزرگی بود که باعث شد جامعه و هواداران ورزش در کشور حسابی سر شوق بیایند. تیم ملی والیبال ایران بعد از کسب پیروزی در بازی مقابل صربستان صعود خودش به دور نهایی بازی ها را قطعی کرد تا دو بازی آخر مقابل بلغارستان و آمریکا جنبه تشریفاتی داشته باشند. در راه صعود تیم والیبال ایران به شیکاگوی آمریکا برای شرکت در مرحله نهایی رقابتها، اقتداری که در عملکرد بازیکنان دیده می شد یکی از اصلی ترین چیزهایی بود که باعث شد همه از عملکرد این دوره تیم ملی به نیکی یاد کنند. تیم ملی ایران به عنوان دومین تیم پشت سر برزیل در جدول رده بندی راهی دور بعد شد و همین کافی بود که نه تنها فقط جامعه ورزشی ایران بلکه جامعه جهانی والیبال هم از عملکرد تیم تعریف کنند. در این مسیر یکی از مهمترین اتفاقات کسب پیروزی برابر بلغارستان بود. درست در روزی که اکثر بازیکنان اصلی که در بازی قبلی مقابل صربستان حاضر بودند، از کادرفنی استراحت گرفتند، بازیکنان جوانتر تیم ملی میزبان را در هم کوبیدند. در این مسابقه ایگور کولاکوویچ حتی به بهترین پاسور رقابتها یعنی سعید معروف هم استراحت داد و به جواد کریمی اعتماد کرد. کریمی هم در کنار سایر جوانهای تیم انقدر خوب بود که کمتر کسی جای خالی بازیکنان اصلی را حس کرد.
تیم ایران در مسیر رسیدن به شیکاگو فقط دو باخت را تجربه کرد. باخت اول در ایران و مقابل فرانسه در روز اعتماد به بازیکنان جوان اتفاق افتاد. اگرچه تا آن لحظه هم صعود تیم ملی به دور بعد تقریبا نهایی شده بود اما همان اعتماد به بازیکنان ذخیره و جوانتر نوید این را داد که ما در آینده هم می توانیم تیمی در حد تیم اصلی داشته باشیم. در طی هفته های اخیر یکی از معدود انتقاداتی که به کادرفنی تیم ملی والیبال وارد بود، در خصوص استفاده نکردن از جوان ها مطرح می شد که البته در چند بازی این اتفاق افتاد و کارشناسان تا حدودی خیالشان از آگاه بودن کادرفنی راحت شد. ایران بازی آخر را هم در شرایطی به آمریکا واگذار کرد که خیلیها اعتقاد داشتند کم انگیزگی برای کسب پیروزی بعد از قطعی شدن صعود و تحمل سفرهای طولانی دلیل اصلی شکست بوده.
شاگردان کولاکوویچ حالا که با تیم های برزیل و لهستان همگروه شدند باز هم می توانند جامعه جهانی والیبال را متحیر پیشرفت و اقتدار خود کنند. ایران در دور مقدماتی لهستان را با اقتدار از پیش رو برداشت. به همین دلیل است که این روزها در ورزش ایران امید همه به روی سکو رفتن تیم ملی والیبال و حتی قهرمانی زیاد است. چندی پیش وقتی با بهنام محمودی در خصوص عملکرد تیم ملی والیبال صحبت میشد از پیشرفت فوق العاده بچه ها می گفت و اینکه با وجود بالا رفتن توقعات باز هم تیم ما کار خودش را کرده و خیلی خوب پیش رفته. محمودی در بخشی از مصاحبه خودش درباره اتحاد و همدلی تیمی هم صحبت کرد و این دقیقا همان چیزی است که مثل دوره های قبلی در این دوره هم در ترکیب ایران دیده میشود. اینکه بازیکنان با همدیگر رفاقت زیادی دارند و حتی سرمربی تیم می گوید من را بکشید اما از بازیکنانم به نیکی یاد کنید، نشان میدهد یکی از اصلی ترین رازهای موفقیت اتحادی است که در ادامه راه هم به آن نیاز است.
چرا کفاشیان و ترابیان محکوم شدند؟
محرومیت ۵ ساله دو مسئول سابق فدراسیون از فعالیتهای فوتبالی در پرونده حق پخش چهار دیدار تیمملی در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه، از اقدامات قابل تحسین کمیته اخلاق بود اما سوال این است که این دو مسئول باسابقه فوتبالی بر اساس چه اتفاق و به چه دلیلی محروم شدهاند؟
به گزارش ایسنا، ماجرای واگذاری حق پخش چهار دیدار تیمملی فوتبال مقابل گوام، هند، عمان و ترکمنستان در تابستان سال ۹۴ که منجر به محرومیت پنج ساله علی کفاشیان، رئیس وقت فدراسیون و عباس ترابیان، مسئول کمیته بازاریابی فدراسیون فوتبال از سوی کمیته اخلاق شد، جار و جنجال زیادی در روزهای اخیر به وجود آورده است و این موضوع اختلاف بین کمیته اخلاق و مدیران فدراسیون فوتبال در موضوع برخورد با ناهنجاریهای موجود در فوتبال را نیز آشکارتر کرده است.
ماجرا از جایی شروع شد که شرکت MP & SILVA به عنوان شرکت طرف قرارداد فدراسیون فوتبال برای پخش دیدارهای تیم ملی برابر گوام، عمان، هند و ترکمنستان مدعی شد، برای هر یک از این بازیها مبلغ ۷۹ هزار دلار (جمعاً مبلغ ۳۱۶ هزار دلار) به فدراسیون فوتبال پول داده اما اسنادی درباره این ادعا در فدراسیون فوتبال وجود نداشت. همین ادعا باعث شد که پای کفاشیان و ترابیان، به عنوان مدیران آن زمان فدراسیون فوتبال درباره این اتفاق به کمیته اخلاق باز شود.
در تابستان ۹۴، قراردادی بین شرکتMP & SILVA و فدراسیون فوتبال به ارزش ۳۱۶ هزار دلار امضا شد اما در اتفاقی عجیب این قرارداد هیچگاه در سیستم اداری و مالی فدراسیون ثبت نشد. همچنین در اتفاق عجیبی دیگری عباس ترابیان به عنوان مسئول کمیته بازاریابی فدراسیون از طریق ایمیل شخصیاش شروع به انجام مکاتبه با شرکت مذکور کرده بود. در همین راستا با پیگیریهای کمیته اخلاق مشخص شده که پول این قرارداد به حسابی که از طریق ایمیل شخصی ترابیان ارسال شده، واریز شده است.
عباس ترابیان در توضیح این واریز پول، ادعا کرده که ایمیلش هک شده و شخص هک کننده با ارائه فاکتور جعلی فدراسیون فوتبال به شرکت MP & SILVA، پول را دریافت کرده است! البته پس از بررسی کارشناسان، روشن میشود که ایمیل عباس ترابیان اصلاً هک نشده است. همچنین باوجود ادعای ترابیان مبنی بر هک شدن ایمیلش، او هیچگاه بابت این اتفاق و هدر رفت پول بیتالمال به مسوولان فدراسیون گزارشی ارائه نکرده بود و شکایتی نیز مطرح نکرده تا افراد مجرم در هک ایمیل و احتمالاً بالا کشیدن پول فوتبال، شناسایی شوند.
سوال این است که اینکه چرا قراردادی به این مهمی و با این مبلغ قابل توجه در سیستم اداری فدراسیون فوتبال ثبت نشده است؟ چرا علی کفاشیان و عباس ترابیان از طریق ایمیل شخصیشان با شرکت MP & SILVA مکاتبات مالی و اداری فدراسیون فوتبال را انجام دادند؟ و در نهایت، مهمترین سوال اینکه چرا علی کفاشیان و عباس ترابیان برای اثبات ادعایشان از طریق مراجع قضایی و پلیس فتا اقدام قضایی نکردند؟ کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال نیز بر اساس مستندات محرز و مثبت موجود در پرونده اقدام به صدور حکم کرده است. اقدامی که با اعلام فرصت تجدیدنظرخواهی فدراسیون فوتبال احتمال عدم اجرای آن بسیار زیاد است. موضوعی که نگرانیهای زیادی را در بین دلسوزان فوتبال ایجاد کرده است. امید است که کمیته استیناف نیز فارغ از فشارهای احتمالی نسبت به اجرای عدالت در این پرونده اصرار داشته باشد.
دایی: به حرفهای حقی که زدم افتخار میکنم حتی اگر از فوتبال بیرون بمانم!
علی دایی سرمربی پیشین تیم فوتبال پرسپولیس تاکید کرد که مدتی پیش پیشنهاد این تیم را رد کرده است.
به گزارش خبرآنلاین؛ علی دایی بر خلاف سالهای اخیر، در شروع فصل جدید لیگ برتر یکی از غایبان بزرگ در بین مربیان خواهد بود. این مربی از فرصتی که داشت نهایت استفاده را برد و جدا از رسیدگی به کارهای شخصی، در کلاس مربیگری حرفهای هم شرکت کرد.
او در مصاحبه با تسنیم درباره پیشنهاد پرسپولیس به او گفت: «مدتی پیش یکی از دوستان که در پرسپولیس جایگاهی دارد در این زمینه که به پرسپولیس بروم با من صحبت کرد ولی همان زمان این مسئله را رد کردم. رفتن به پرسپولیس همینطوری نیست و خیلی چیزها به هم ربط دارد. اگر یک روز لازم باشد در مورد این موضوع صحبت میکنم. پرسپولیس تیم بزرگی است و امیدوارم با آمدن مربی جدید موفق باشد و هوادارنش را خوشحال کند. امسال سال سختی است و تیمهایی مثل سپاهان، استقلال، تراکتورسازی، ذوبآهن و… هزینه کردهاند تا نتیجه بگیرند.
دایی درباره شایعاتی در خصوص اینکه به او اجازه مربیگری در لیگ برتر داده نمیشود گفت:« بعضی چیزها و کارشکنیها که در این خصوص گفته میشود صحت دارد و متاسفانه در برخی وزارتخانهها «بِده بستانهایی» وجود دارد که مانع از شکلگیری خیلی از مسائل میشود. با تراکتورسازی و فولاد صحبت کرده بودم که به یکباره غیبشان زد. به حرفهای حقی که زدم افتخار میکنم حتی اگر از فوتبال بیرون بمانم. زندگی من از راه فوتبال نمیچرخد که بخواهم نگران آینده باشم .»
علی دایی پس از این که از سمت سرمربیگری باشگاه سایپا برکنار شد، در یک نشست خبری هویت واقعی مصطفی مدبر، مدیرعامل این کارخانه را زیر سوال برد و اظهار کرد “تا جایی که ذهن ناقصم یاری میکند و او را از زمانی که ریاست حراست صداوسیما را داشت، به عنوان سردار غفور میشناسم. برای من جالب بود که در یک برنامه نود خودش را مدبر معرفی کرد. بعد که صحبت کرد تن صدایش برای من آشنا بود و دیدم همین سردار غفور خودمان است. چطور او مصطفی مدبر شده است؟ دایی با کنایه از “گذشته طلایی” سردار غفور درجزی صحبت کرد اما درباره جزئیات “گذشته طلایی” سردار چیزی نگفت. در پیامد پس لرزه های اظهارات بیسابقه علی دایی در عرصه ورزشی-سیاسی ایران، نام مدیرعامل سایپا به عنوان یکی از افرادی که در قتل سیاسی عبدالرحمان قاسملو، دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران نقش داشته، در رسانه های مختلف مطرح شد. از جمله بی بی سی فارسی نوشت: در اسنادی که از دادگاه میکونوس در کتاب “سیستم جنایتکار” منتشر شده ابوالقاسم مصباحی شاهد اصلی دادگاه میکونوس و از نیروهای ارشد وزارت اطلاعات که در دهه ۹۰ میلادی خود را تسلیم مقامات آلمانی کرد، به نام “غفور درجزی” اشاره میکند.
ابوالقاسم مصباحی در سال ۱۹۹۶ در بازجویی خود در آلمان درباره ‘سردار درجزی ‘ میگوید: “فرمانده سپاه پاسداران در غرب ایران، کردستان، به مسئول ‘اطلاعات و عملیات ‘ تیمسار غفور درجزی گزارش داده که قاسملو قصد مذاکره دارد تا جو سیاسی را آرام کند. دولت می ترسید قاسملو بتواند به این وسیله به یک عامل جدی سیاسی تبدیل شود و مشکل بشود او را از میان برداشت. از این رو باید در اوایل تلاشش از میان برداشته میشد”. پرویز دستمالچی در کتاب “ترور به نام خدا”، غفور درجزی را از جمله عوامل قتل آقای قاسملو معرفی میکند. بنابر مندرجات این کتاب، افرادی که آقای قاسملو را به قتل رساندند با عنوان هیأت نمایندگی ایران و با هدف مذاکره بر سر قرار با آقای قاسملو و همراه او عبدالله قادری آذر حاضر شدند اما آنها را به قتل رساندند.
غفور درجزی طی سالها از هرگونه اظهار نظر در این مورد خودداری نموده و حتی پس از افشاگری تند دایی نیز درصدد انکار برنیامده است.